به گزارش ایکنا، در این شماره از مجله مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، مقالاتی با عناوین «نگارشهای ابن بابویه دربارۀ حضرت زهرا (س)»، «کاربست زبانشناسی تاریخی و شناختی در تحلیل ساختار مفهومی «عرف» در قرآن»، «صورت بندی گناه در قرآن کریم بر مبنای معناشناسی مفهوم «ذنب»»، «حجیت قرائات مختلف سورۀ حمد و ارتباط آن با تواتر قرائات: مروری تاریخی بر آراء عالمان شیعی»، «دستهبندی روایات تاریخی در مجمع البیان»، «نقد مقالۀ «جنگ» در دائرةالمعارف قرآن لایدن و بررسی میزان همآوایی آن با مطالعات معاصران»، «شهید از گواه محکمه تا کشتۀ راه دین: زمینههای قرآنی شکلگیری انگاره»، «انگارۀ نظام آموزشی در عصر نزول و بازتاب آن در قرآن کریم»، «واکاوی مستندات حدیثی شیعه دربارۀ محل و نحوۀ تولّد امام علی (ع)»، «مفهوم «وأد» دختران در قرآن و فرهنگ عرب» و «مرور تاریخی نظریههای مختلف دربارۀ عدالت و پیجویی شواهد قرآنی مؤید هر نظریه» منتشر شده است.
در چکیده مقاله «نگارشهای ابن بابویه دربارۀ حضرت زهرا (س)» میخوانیم: نگارشهای شیعی با محوریت اهل بیت (ع) از زمان حضور ائمه شکل گرفت. بررسی فهرستها، بازشناسی نگارشهای منسوب به دانشمندان وِ ردیابی، احیاء و بازسازی آنها در دوران معاصر یک ضرورت است. در این میان، نگرش خاص شیعیان به حضرت فاطمه (س)، اعتقاد به عصمت و مقامات عالی معنوی، و حجیت سخنان ایشان همچون حدیث، از آغاز اسلام تا کنون همواره مورد طعن مخالفان بوده، و گسترۀ بحثها در اینباره سبب شد است شیعیان آثار فراوانی دربارۀ حضرت زهرا (س) پدید آورند. از جملۀ مؤلفان آثار دربارۀ آن حضرت ابوجعفر محمد بن بابویه قمی است که چهار اثر مستقل دربارۀ حضرت فاطمه (س) تألیف کرده است. در این مطالعه خواهیم کوشید به روش توصیفی ـ تحلیلی نگارشهای او و شواهد توجه به آنها در فرهنگ شیعی را بازشناسیم. سرجمع کردن شواهد حاکی از نگارش اصل این آثار و گردآوری بخشهای باقیمانده از این کتابها هدف این مطالعه است.
در طلیعه نوشتار «کاربست زبانشناسی تاریخی و شناختی در تحلیل ساختار مفهومی «عرف» در قرآن» آمده است: معنای مادۀ عرف و واژۀ «معروف» در قرآن همواره مورد اختلاف لغویان و مفسران بوده است. در این مطالعه بنا داریم با تحلیل درزمانی مادۀ عرف با رویکرد ریشهشناختی و بررسی سیر تحول این ماده در زبانهای سامی، عربی قرآنی و منابع لغوی عربی کلاسیک گونههای معنایی این ماده و اشتراک لفظی یا چندمعنایی بودن آن را تبیین، و با رویکردی شناختی مدل مفهومسازی این ماده را درقرآن مطالعه کنیم. میخواهیم با مطالعۀ ریشهشناختی ماده از این دفاع کنیم که معانی «یال اسب»، «بوی خوش»، «صبر»، «باد»، «علم و شناخت» و امثال آنها که برای ماده ذکر شده، مربوط به ریشههای مختلف، و شباهت بهوجودآمده ناشی از اشتراک لفظ است. نیز، میخواهیم نشان دهیم که معنای غالب این ماده در قرآن از بسط استعاری معنای «صورت» به «شناختن» به وجود آمده است. برپایۀ این دستاوردها میتوان از این دفاع کرد که «معروف» همچون اصطلاحی که درون نظام قرآنی شکل گرفته، بر همین مبنا بر عملی دلالت میکند که در جامعۀ اسلامی به استمرار دیده شده، و درنتیجه مألوف گشته است.
در چکیده مقاله «صورتبندی گناه در قرآن کریم بر مبنای معناشناسی مفهوم «ذنب»» میخوانیم: ذنب از واژگان کلیدی حوزۀ معنایی مفاهیم گناه در قرآن کریم است. مفسران و صاحبان کتب وجوه و نظائر، بدون توجه به ظرافتهای معنایی و نیز حوزههای کاربردی آیات ذنب، این واژه را دارای معنایی شامل بر همه گناهان و بعضا هممعنا با دیگر مفاهیم گناه در قرآن میدانند، حال آن که بیان قرآن کریم تصویر دیگری از این مفهوم به دست میدهد. این مقاله عهدهدار تبیین و تدقیق معنای ذنب در قرآن با روشهای معناشناسی است. ریشهشناسی نشان میدهد، مادۀ ذنب در معانی دنباله و بهره و نصیب و گناه مشترک لفظی هستند. بررسی روابط همنشینی و جانشینی ذنب سه نکته را نمایان میسازد؛ یک. ذنب در قرآن ناظر بر بیتوجهی و یا به دورافکندن عهد و پیمان میان فرد و مافوق اوست که مستوجب کیفر متناسب با آن است. دو. خطیئه مهمترین جانشین ذنب و منحصر به بافت آیات بنی اسرائیل است. سه. مفاهیم ذَنْب، خطیئة، جرم و فسق، «الگوی ذنب محور» از گناه در قرآن را تشکیل میدهند.
در طلیعه نوشتار «حجیت قرائات مختلف سورۀ حمد و ارتباط آن با تواتر قرائات: مروری تاریخی بر آراء عالمان شیعی» میخوانیم: بحث از حجیت قرائات سورۀ حمد با توجه به ضرورت قرائت این سوره در نماز، از اهمیت فراوانی نزد مسلمانان برخوردار بوده و همواره مورد ابتلاء آنان بوده است. پژوهش حاضر با هدف دستیابی به ملاک حجیت قرائات سورۀ حمد، سیر تاریخی آرای مفسران و محدثان امامیه را در ارتباط با تواتر قرائات و حجیت آنها بررسی کرده است. بر اساس رهنمودهای اهل بیت علیهم السلام، مسألۀ تعدّد نزول قرآن نزد بسیاری از دانشمندان شیعه مردود بوده است؛ در عین حال، در ارتباط با قرائت سورۀ حمد، بررسی نظریههای شاخص در این باره نشان از آن دارد که اکثر دانشمندان قائل به حجیت قرائات مختلف (هفتگانه) در این سوره و غیر آن به عنوان قدر متیقن هستند؛ اگرچه حجیت هر قرائت دیگری نیز که تداول آن در عصر امامان معصوم علیهم السلام احراز شود، در نظرات برخی از محققان مطرح شده است. البته در فهم معنای دقیق آیاتی که در قرائت بخشی از آنها اختلاف وجود دارد، توافق در حجیت آنها، همانند استفاده از قرائات در سورۀ حمد نیست؛ با این حال، آرای نوظهور مبنی بر منحصر بودن جواز، تنها برای یک قرائت در سورۀ حمد و همچنین در هنگام استفاده از آیات دارای قرائات مختلف، سخن جدید به شمار میآید و مغایر با اتفاق مذکور است.
نویسنده مقاله «دستهبندی روایات تاریخی در مجمع البیان» در چکیده مقاله خود آورده است: هدف از پژوهش حاضر، گونهشناسی و دستهبندی روایات با کارکرد تاریخی در تفسیر مجمعالبیان است. الگوی مورد استفاده در این مقاله، گونهشناسی مبتنی بر روش است. گونهشناسی مبتنی بر روش در حوزۀ تفسیر قرآن الگویی است که با توجه به سه نوع رویکرد رابطهنگرانه، کارکردگرایانه و ساختارگرایانۀ دانشمندان علوم حدیث به گونهبندی و تحلیل گونهها میپردازد. در مطالعۀ حاضر این نوع از گونهشناسی رویکردی توصیفی ـ تحلیلی به سنخشناسی کارکردگرا در روایات دارد. بر همین اساس سه دسته روایت ــ شامل روایات ترتیب نزول سورهها، روایات اسباب نزول و حاکی از فضای صدور سورهها، و روایات حکایتکنندۀ جزئیات قصص و داستانهای انبیاء و اقوام پیشین ــ تحت عنوان کارکرد تاریخی روایات گونهبندی و تحلیل میشوند. نتایج این مطالعه نشان میدهد روایات ترتیب نزول و بخش عمدۀ روایات اسباب نزول حاوی اطلاعاتی است از وقایع تاریخی یا وقایعی که در شکلگیری تاریخ بعد از اسلام اهمیت داشتهاند. همچنین، روایات حکایتکننده جزئیات قصص، شامل 308 روایت است که با توجه به کارکرد تاریخی آنها در 9 نوع مختلف قابل دستهبندی است.
در طلیعه نوشتار «نقد مقالۀ «جنگ» در دائرةالمعارف قرآن لایدن و بررسی میزان همآوایی آن با مطالعات معاصران» میخوانیم: مدخل «جنگ» در دائرةالمعارف قرآن لایدن توسط «پاتریشیا کرونه» نگارش شده است. نویسنده به معرفی مشتقات جنگهای تاریخی در قرآن پرداخته و موضوعاتی چون توجیه جنگ در قرآن، شأن اخلاقی جنگ و نیز طرح انگیزههای آیاتی چون سیف و جزیه را مورد پژوهش قرار داده است. پژوهش حاضر در پاسخ به این پرسش که آرای کرونه در مدخل جنگ با سایر متون تفسیری چه همآوایی دارد؟ به روش تحلیلی رویکرد این مدخل را بررسی کرده و با مراجعه به متون تفسیری و مبانی عقلی، چالشهای مدخل را بازشناسی و مورد بررسی همآوایی قرار داده است. کرونه با درکی که از مفهوم ظاهری این دسته از آیات قرآن به دست میآورد نکاتی نادرست را تقریر میکند. پژوهش بدست داده است که بین این مدخل با سایر مقالات لایدن و برخی مستشرقان همسویی معناداری وجود دارد که از آن به «همآوایی» تعبیر شده است. کرونه در برداشتهای خود از آیات جنگ در قرآن شرایط زمان و مکان و همینطور سیاق آیات را منظور نکرده و با غفلت از آنها در برداشت خود مسیر غیرقابلاعتمادی را طی کرده است. نمادی از همآوایی اشکالات ستیزهجویانه بودن وتعارض در آیات جنگ با اندیشههای سایر خاورشناسان مشاهده میشود که خاستگاه اظهار نظرهای پاتریشیا کرونه است.
در طلیعه نوشتار «انگارۀ نظام آموزشی در عصر نزول و بازتاب آن در قرآن کریم» آمده است: مطالعات نشان میدهد که ساختارهای آموزش عمومی پیش از ظهور اسلام در دو طیف مجزا که مختص اهل کتاب و عرب پیش از اسلام بوده، قابل پیگیری است. این پژوهش به منظور دستیابی به ساختار آموزشی پیش از اسلام و واکنش قرآن در رویارویی با آن، آیات قرآن را با محوریت کلیدواژههایی چون «علم»، «درس»، «خط» و «قلم» واکاوی کرده است. در گام بعدی سعی نموده با استفاده از گزارشهای تاریخی، نتایج حاصل از مرحله پیشین را تکمیل نماید. بررسیها به روش پیش گفته حاکی از آن است که سیستم آموزشی پیشرفته در آستانه بعثت در اختیار اهل کتاب بوده که قرآن با واژه «درس» از آن یاد میکند، با این حال احتمال وجود یک نوع سیستم آموزشی برای عرب پیش از اسلام نیز منتفی نخواهد بود. یادکرد منفی آیات از سیستم «درس» مطالعات را به سمت کشف نظام مطلوب آموزشی از نگاه قرآن سوق میدهد. نظام جایگزین قرآن که تاکید زیادی هم در هدایت مخاطب به سمت آن دارد، نظام «تعلیم کتاب و حکمت» است. یکی و شاید مهمترین رسالت پیامبران از دیدگاه آیات، آموزش کتاب و حکمت به مردم است و البته در کنار آن از تغذیه روح نیز غافل نمانده، با عنوان «تزکیه» به اهمیت آن اشاره میکند و بر ارتباط مستقیم این دو تصریح دارد.
انتهای پیام