شفافیت مسئولان در رابطه با مردم یک از اصول اولیه حکمرانی مطلوب است که در اسلام نیز بسیار بر آن تأکید شده است. به نحوی که امام علی(ع) درباره این امر مهم خطاب به مالک اشتر می فرمایند: «هرگاه رعیّت گمان ستمى بر تو ببرد آشکارا عذرت را به آنان ارائه کن، و به اظهار عذر، گمانهاى آنان را از خود بگردان.» و در جای دیگر خطاب به فرماندهان سپاه خود اینگونه بیان میفرمایند که «حق شما بر من این است که امری را از شما پنهان ندارم مگر مواردی که مربوط به اسرار جنگ است.»
این دو توصیه مهم بیانگر ان است که حاکم اسلامی نباید به گونهای سخن بگوید که شائبه برانگیز باشد، امید موهوم ایجاد کند و سخن و تصمیمش برای عموم مردم ابهام آفرینی کند.
اما آنچه بهانه اشاره به این مفهوم در نگاه دینی شد وعده مبهم و غیر شفاف گشایش اقتصادی رؤسای دولت و مجلس در هفته گذشته و ایجاد امید در میان مردم به ویژه اقشار مستضعف و رونمایی از آن در هفته جاری بود که مشخص شد این گشایش اگر محقق شود نتایجش دو سال آینده نصیب مردم خواهد شد؛ اینجا قصد ورود به جزئیات این طرح را نداریم که اساساً چقدر مبتنی بر عدالت است و چقدر منافع آن نصیب محرومین می شود که خود نیازمند یادداشت دیگری است.
هدف اصلی یادداشت آن است که نشان دهد اینگونه سخن گفتن و دادن وعدههای غیر شفاف تا چه اندازه مردم گرفتار در مشکلات و تنگناهای اقتصادی را آزرده و ناامید میسازد؛ به ویژه آنکه نوع بیان مسئولان دلالت بر گشایشی کوتاه مدت داشت و برداشت افکار عمومی چنین بود که اتفاق خوبی در یک مدت کوتاه رخ خواهد داد.
به واقع اگر چنین طرحی مد نظر مسئولان بود، چرا به مانند یک شگفتانه و تبلیغات تجاری از هفته قبل مطرح و فکر و ذهن جامعه را بدون دلیل درگیر یک اتفاق مثبت ملموس کوتاه مدت کرد!؟
به نظر میرسد این امر ریشه در همین عدم ارتباط شفاف مسئولان با مردم و ناآگاهی یا کم آگاهی نسبت به وضعیت واقعی معیشتی جامعه دارد. در چنین شرایطی که تابآوری جامعه رو به کاهش و فشارهای اقتصادی رو به افزایش است اینگونه وعده دادن مبتنی بر کدام الگوی مدیریتی و حکمرانی است؟ آیا اساساً مسئولان در این شرایط نباید بیش از پیش نسبت به آستانه تحمل مردم درک بیشتری داشته و طرح های خام و ناپخته خود را که نتایجش سالهای آینده روشن میشود در قالب یک معجزه و گشایش دهنده سریع به وضعیت اقتصادی کشور ترسیم نکنند؟
قطعاً نتیجه آن وعده پرطمطراق و واقعیت عینی مطرح شده چیزی جز ناامیدی قاطبه مردم اسیر در مشکلات و تنگناهای اقتصادی نیست که این ناامیدی، کاهش بیشتر اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
امروز در شرایطی که امریکا، صهیونیسم و ارتجاع منطقه هدفی جز تضعیف و تسلیم ایران و شکستن مقاومت مردم را دنال نمیکنند اینگونه سوءتدبیرها و نافهمیها از نحوه حکمرانی در وضعیت جنگی و تحریمی بسیار تعجببرانگیز و مایه تأسف است و ناخواسته سناریو و راهبرد اصلی دشمن؛ شکستن و فروپاشیدن نظام از درون با افزایش حجم نارضایتی مردم، را دنبال میکند.
امروز باید تصمیمی جدی و قاطع برای بازگشت به اصول واقعی حکمرانی مطلوب از نگاه دینی و علوی که در رأس آن شفافیت مطلق با مردم ـ به جز موارد خاص نظامی و امنیتی ـ است، گرفته و راهکارهای عملی آن طراحی شود تا دشمن نتواند این عدم شفافیت را بر شبههسازی و تحریفات خود سوار کرده و به شکاف دولت و ملت و نهایتاَ نظام و ملت منتهی سازد.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب «مسئول در جمهوری اسلامی عملکرد خودش را بهطور واضح در اختیار مردم قرار بدهد.» (خطبه های نماز عید فطر، 29 شهریور 1388) و در جای دیگر نیز ایشان بیان فرمودند که «با مردم حرف بزنید، مسائل را به مردم بگویید، بگویید که دشمن میخواهد از رخنه اقتصادی استفاده کند، بگویید البته ما مشکلات اقتصادیای داریم، دشمن میخواهد از این استفاده کند، ما نخواهیم گذاشت و به کمک شما احتیاج داریم.»(بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت، 24 تیر1397) و همین طور فرمودند «هم به مردم اطّلاعرسانى کنید، خبر دهید و پیشرفتها را بگویید؛ هم اگر واقعاً موانعى وجود دارد، آنها را هم شفّاف با مردم در میان بگذارید.» (بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت، 4 شهریور 1381)
نتیجه چنین سطحی از شفافیت و عدم ابهامی افزایش آگاهی مردم نسبت به وضعیت کشور، تقویت اعتماد مردم به مسئولان، خنثی شدن عملیات روانی و رسانهای دشمن با هدف شکاف میان مردم و مسئولان و در نهایت اصلاح عملکردها و ارتقای کارآمدی نظام است.
به نظر میرسد در گام دوم انقلاب دیگر باید از سطح نظر در خصوص حکمرانی شایسته مبتنی بر آموزههای قرآنی و علوی گذر کرد و در عرصه عمل این آموزهها را به منصه ظهور رساند و شفافیت میتواند نقطه عزیمت عملی حکمرانی شایسته در گام دوم باشد.
مهدی مخبری، دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی
انتهای پیام