هری اوسترين ولفسن (Harry Austryn Wolfson) از مهمترين محققان تاريخ فلسفه قرون وسطی، فلسفه اسلامی، يهودی، مسيحی و اسلامپژوه معاصر است. او تا پایان عمرش در دانشگاه هاروارد مشغول فعالیت بود؛ در همین دانشگاه دکتری گرفت و سپس به تدریس فلسفه پرداخت. ولفسن در نظر داشت مجموعهای 12 جلدی با عنوان کلی ساختار و بسط نظامهای فلسفی از افلاطون تا اسپینوزا را تدوین کند. چندین کتاب مهم در زمینه تاریخ فلسفه (به خصوص در قرون وسطی) نیز تألیف کرده است.
کتاب «فلسفه علم کلام» او با ترجمه احمد آرام از سوی انتشارات «الهدی» در سال 1369 در 871 صفحه منتشر شده است. این کتاب تبیین تاریخ برخی مباحث و مسائل علم کلام را به روش تطبیقی و مقارنهای برعهده دارد که در نوع خود پژوهشی ابتکاری است و میتواند راهنمای خوبی برای پژوهشگران این علم باشد و در موضوع خود تاکنون نخستین اثری است که به زبان فارسی منتشر شده است. این کتاب در گروه مطالعات تطبیقی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن از سوی حجتالاسلام علیرضا اسعدی تدوین شده و هماکنون در حال طی کردن فرایند انتشار است. در زمینه این اثر و ادعای بیطرفی و روشمندی خاورشناسان با حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی مبینی، مدیر گروه مطالعات تطبیقی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، گفتوگویی داشتهایم که در ادامه از نظر میگذرد؛
حجتالاسلام مبینی در گفتوگو با ایکنا، با بیان اینکه غیرمسلمانان با انگیزههای مختلفی به مطالعات قرآنی اهتمام داشتهاند، گفت: در این میان خاورشناسان، مطالعات قرآنپژوهی را در کانون مطالعات خود قرار داده و در این عرصه قلم زدهاند. هر چند ممکن است در میان آنها کسانی باشند که با انگیزه حقیقتجویی به این حوزه مطالعاتی ورود کرده و در پی کشف حقیقت باشند، اما بسیاری از آنها با انگیزههای استعماری یا تبشیری - تبلیغی به مطالعات قرآنپژوهی روی آوردهاند. علاوه بر اینکه به ترجمه قرآن، چاپ قرآن، معجمنگاری، تدوین دایرةالمعارف، تصحیح و احیای کتب خطی مربوط به قرآن پرداختهاند، پژوهش در حوزههای مختلف علوم و معارف قرآنی را نیز وجهه همت خود ساخته و آثار علمی متعددی را تألیف و به چاپ رساندهاند.
مبینی تصریح کرد: از مسائلی که در مطالعات قرآنپژوهی خاورشناسان مورد توجه قرار گرفته، مسئله خلق قرآن و یا حدوث و قدم کلام الهی است، که از جنجالیترین مسائل کلامی در برههای از تاریخ است و مناقشات و اختلافنظرهای مهمی پیرامون آن شکل گرفته است. این مسئله از بحثهای مرتبط با صفات و کلام الهی است که از قرنهای دوم و سوم هجری معرکه آراء بوده و بازتاب اجتماعی سیاسی وسیعی داشته است. حتی به باور برخی، نامگذاری علم کلام از همین بحث برگرفته است.
این پژوهشگر قرآنی اظهار کرد: هر چند مسئله خلق قرآن در دورهای رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت و به چالشی در عرصه سیاسی تبدیل شد، اما در آغاز برخاسته از پرسشهای فراوانی بود که دانشمندان اسلامی در مورد کلام الهی با آنها روبرو شده بودند. از جمله اینکه آیا کلام الهی از سنخ حروف و اصوات است یا نه و در صورت نخست آیا قدیم و قائم به ذات الهی است یا حادث و بدون محل است.
مدیر گروه مطالعات تطبیقی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اضافه کرد: افزون بر این در صورت حدوث، آیا اطلاق تعابیری همچون مخلوق و حادث بر آن رواست یا نه و اگر کلام الهی از سنخ حروف و اصوات نیست، آیا قدیم ازلی و مغایر با علم است یا به علم برمیگردد و یا آنکه به علم مربوط نمیشود، بلکه به قدرت باز میگردد و به معنای قدرت بر تکلم است. پاسخ به چنین پرسشهایی، دیدگاهها و نظرات متعددی را در مسئله شکل داد و فرقههای شناخته شده اسلامی در مورد این مسائل و به ویژه حقیقت کلام الهی نظریات گوناگونی ابراز کردند.
مبینی در ادامه گفت: یکی از مباحث مهم در تاریخ کلام، خاستگاه پیدایش مسئله خلق قرآن در میان مسلمانان است. برخی بر این باورند که پیدایش مسئله خلق قرآن ناشی از نفوذ مسیحیان و متأثر از آموزههای مسیحی است. این نظریهای است که هری اوسترين ولفسن (1887-1974)، در کتاب فلسفه علم کلام کوشیده است، آن را تبیین و اثبات کند.
وی افزود: ولفسن در فصل دوم کتاب فلسفه علم کلام به مسئله خلق قرآن پرداخته و سه مطلب را مورد بررسی قرارداده است: 1) قرآن غیر مخلوق 2) قرآن مخلوق 3) صورت کتاب پیدا کردن کلام خدا. در کتابی که به تازگی با عنوان «خلق قرآن از دیدگاه ولفسن» منتشر شده، تلاش شده تا این مسائل را مورد کاوش قرار داده و منصفانه داوری شود. مباحث کتاب در حجم حدود 130 صفحه 300 کلمهای و در قالب یک مقدمه، پنج فصل و نتیجهگیری مباحث، سامان یافته است و در فصل نخست با دیدگاههای مختلف در باره مسئله حدوث و قدم کلام الهی و به ویژه با رویکرد شیعه در این زمینه آشنا میشویم.
حجتالاسلام مبینی تصریح کرد: در فصل دوم روش ولفسن در بررسی این مسئله کلامی تبیین شده و نیم نگاهی به منابع او میاندازد. فصل سوم بررسی اجمالی خاستگاه مسئله صفات الهی از دیدگاه ولفسن است که او دیدگاه خود را در این زمینه در مسئله خلق قرآن پیشفرض گرفته است. فصل چهارم نقد و بررسی پیشینه و انگیزههای طرح مسئله خلق قرآن و فصل پنجم بررسی مسئله صورت کتاب پیدا کردن قرآن کریم است. از آنجا که نقد دیدگاه ولفسن نیازمند آشنایی خواننده با دیدگاه او نیز هست در هر مسئله، دیدگاه وی به اجمال گزارش خواهد شد.
مدیر گروه مطالعات تطبیقی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: در مجموع به نظر میرسد مطالعات اسلامی و قرآنپژوهی خاورشناسان که اغلب با ادعای روشمندی، دقت، بیطرفی و انصاف همراه است، در عمل چندان هم قرین به واقع نیست و آنها به دلایل مختلف این اصول را مراعات نکردهاند. ولفسن نیز در کتاب فلسفه علم کلام و در مسئله خلق قرآن هم به لحاظ روشی و هم به لحاظ محتوائی دچار خطاهایی است که بالطبع حاصل پژوهش او را تحت تأثیر قرار میدهد.
وی ادامه داد: ولفسن هر چند تأکید میکند که صرفاً به دنبال نشان دادن بازتاب آموزههای مسیحی در کلام اسلامی است، ولی در موارد متعدد سخن از تأثیر آن آموزهها در کلام اسلامی دارد و درصدد است تا اثبات کند متکلمان اسلامی در مسئله صفات الهی و به تبع مسئله خلق قرآن، از یهود و مسیحیت تأثیر پذیرفتهاند. با صرفنظر از روشی که او در بررسی این مسئله انتخاب کرده است، بررسی قرائن و شواهد او هم در مسئله صفات و هم مسئله خلق قرآن تام و تمام به نظر نمیرسد. علاوه بر اینکه در مسائلی که دیدگاهها و تبیینهای متفاوت دیگری نیز وجود دارد به نقد نظریه مخالفان نپرداخته است.
وی اظهار کرد: او بیشتر بر تشابه آموزههای مسیحی با آموزههای اسلامی تأکید دارد و این تشابه را دلیل مدعای خویش میداند. در حالی که اولاً صرف تشابه مدعای او را اثبات نمیکند و ثانیاً در مواردی ادعای تشابه مخدوش است و از اساس آنچه در کلام اسلامی و از سوی متکلمان مسلمان مطرح شده است بر تبیین مسیحیان و یهودیان کاملاً منطبق نیست؛ لذا چنین شباهتی نمیتواند لزوماً به معنای الگوگیری یا تأثیرپذیری مسلمانان از مسیحیان و یهودیان باشد و در نتیجه با شواهدی که ولفسن اقامه کرده است مدعای او اثبات قطعی نمییابد.
انتهای پیام