تربت امام حسین(ع) در حافظه تاریخی و میراث مکتوب شیعه
کد خبر: 3919619
تاریخ انتشار : ۰۹ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۰
یادداشت /

تربت امام حسین(ع) در حافظه تاریخی و میراث مکتوب شیعه

به اعتقاد سیدمحمدهادی گرامی، اخبار نقل‌شده شبکه‌ای از فضائل تاریخی و حدیثی را درباره تربت الحسین دربرمی‌گیرد که بیان‌گر آثار متنوعی در اثر استفاده از خاک مزار حضرت حسین(ع) است و درون‌مایه اصلی آن را خاصیت شفابخشی امراض صعب‌العلاج در کنار سایر مفاد شامل می‌شود.

به گزارش ایکنا، سیدمحمدهادی گرامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و فاطمه دانشی یادداشتی با موضوع تربت امام حسین(ع) به رشته تحریر درآوردند که متن آن از نظر می‌گذرد؛

«تقدس تربت حسین(ع) از جمله اعتقادات مهم در نظام باور شیعی است که پس از واقعه غم‌بار عاشورا و شهادت امام حسین(ع) جزء عناصر شکل‌دهنده حافظه تاریخی و هویت جمعی شیعه شد و مورد تعامل مناسکی در نظام اجتماعی شیعیان قرار گرفت. کلام امامان شیعه خاستگاه باور به شفابخشی تربت در تاریخ تشیع است و این باور در بدنه تاریخی شیعه تطور و تداوم داشته است. پیشینه تبرک به خاک قبر در اسلام دارای سابقه‌ای طولانی بوده که اولین رگه‌های آن به عصر حضور پیامبر(ص) پس از شهادت جناب حمزه عموی ایشان باز می‌گردد که به ساخت تسبیح از خاک مزار وی توسط دختر پیامبر(ص) منجر شد و در جامعه آن روزگار رایج شد (ابن مشهدی، المزار الکبیر، 1419، ص 367). سپس شاهد تبرک‌جویی به مزار پیامبر(ص) توسط اصحاب ایشان هستیم (سنن دارمی، ج١، ص۴٣). بر این اساس، عملکرد پیامبر و صحابه(ص) سرآغاز شکل‌گیری انگاره‌ اسلامی تبرک‌جویی به خاک است که در واقع پیشینه تاریخی اعتقاد به شفابخشی تربت حسین(ع) در تاریخ تشیع محسوب می‌شود.

گزارش‌های تاریخی نیز شواهد فراوانی از شفابخشی بیماران لاعلاج در میان شیعه و اهل سنت را بیان کرده‌اند. عبدالجواد کلیدار از معاصران و پژوهشگران ساکن کربلا، درباره تربت خاص که بیشترین نزدیکی را به قبر شریف دارد، چنین می‌گوید: «اصولاً ساختن مهر از خاك قبر مطهر، امكان‌پذير نيست؛ زيرا قبر مطهر در ساختمان بزرگ و محكمى از سنگ‌هاى معدنى نظير مرمر و... قرار دارد. چه بسا در سال‌هاى نخست، برداشتن مقدار كمى از خاك حائر يا حتى خاك اطراف نزديك قبر، ممكن و ميسر بود، اما امروزه بايد آن را از محالات به حساب آورد و بى‌گمان، چنين ادعايى تهمت و افتراست و هيچ پرتوى از حقيقت، درآن وجود ندارد. اينكه گفته مى‌شود اين مهر، تربت قبر مطهر است، سخنى تقريبى است؛ به اين معنى كه اين مهر، از خاک كربلا است و چنين گفته‌اى، صحيح و مطابق با واقع است» (کلیدار، عبدالجواد، تاریخ کربلا و حاير حسینی، 1389، ج1: 165).

در نقلی دیگر، سيدنعمت‌اللّه جزايرى درباره شفای چشمش نقل ‌مى‌كند: «در اصفهان جماعتى‌ بودند كه هر چه ‌براى مداواى چشم اقدام مى‌كردند، نتيجه نمى‌گرفتند و جز زيادىِ درد فايده‌ ديگری نداشت. با خود گفتم من داناترم به دواى آن. به برادرم گفتم: قصد دارم به عتبات بروم. او هم اعلام آمادگى كرد. بار سفر بسته، به آنجا رفتيم، ابتدا به زيارت كاظمين و سپس راهىِ كربلا شديم. در حرم، از طرف پاى امام حسين عليه السلام مقدارى خاک برداشتم و با تربتى كه از قبل داشتم، به چشمم كشيدم، در همان روز چشمم قوت گرفت. از آن به بعد، هر وقت به درد چشم مبتلا مى‌شوم با خاک قبر امام حسين عليه السلام سرمه مى‌كشم و شفا مى‌يابم. دواى من اين است» (جمعی از نویسندگان، ره توشه عتبات عالیات، ص 313).

همچنین فرزند آیت الله اراکی نقل می‌کند: «در آخرين روز سال 1371 شمسى با عنايت الهى توفيق درك محضر مبارک آن مرجع فقيد دست داد. ايشان كه تمام جلساتش نور بوده و تعليم و تزكيه نفوس، در آن مجلس نيز افاضاتى فرمود، من جمله حكايتى كه ذيلاً نقل می‌شود: در يكى از سفرهایى كه پدرم به كربلاى معلى مشرف شده بود، مرقد مطهر امام حسين(ع) در دست تعمير قرار داشت، بدين صورت كه ضريح را از روى مرقد مطهر برداشته و مشغول تعمير بودند. پدرم مشاهده کرد كه يكى از طلاب نردبانى گذاشته و وارد سرداب مقدس شده و مقدارى از تربت ناب از روى قبر سيد الشهداء عليه السلام برداشته و به طرف بالا بر مى‌گردد. مرحوم والد بدو گفته بود: آيا مى‌شود مقدارى از اين تربت به من مرحمت فرمایيد؟ آن طلبه پرسيده بود آيا ظرفى دارى‌؟ پدرم جواب داده بوده: خير. آنگاه خودش كيسه كوچكى از جيبش در آورده و مقدارى از آن تربت پاك را در آن ريخته و به پدرم اهدا کرده بود. پدرم اين تربت را به منزل خود در اراک آورده بود. اين تربت در ميان خانواده ما بسيار محترم بود. وقتى سر اين كيسه باز مى‌شد، بوى عطر آن در اتاق ديگر استشمام مى‌شد. يك وقت يكى از همسايه‌هاى ما كه هم‌مباحثه با من بود مبتلا به بيمارى سختى شد، به حدى كه حافظه‌اش را در ايام بيمارى از دست داد و مرا كه به عيادتش رفته بودم با اينكه دوست و همسايه و هم‌مباحثه بوديم نشناخت. پدرم به من دستور داد كه به اندازه يك نخود از آن تربت در استكان آب جوش حل کنیم و به او بخورانم. من اين كار را كردم و چند قطره از آن آب مخلوط‍‌ با تربت را به زحمت در حلق او ريختم. فرداى آن روز يا دو روز ديگر دوستم از رختخواب برخاست و به كلى بيماريش رفع شد. آن استكانى كه ‌تربت را در آن حل كرده بودم، تا مدتها هر وقت آب يا چاى در آن مى‌ريختند بوى عطر از آن ‌برمى‌خاست» (صدرایی خویی، آیت الله اراکی یک قرن وارستگی، 1382، ج1 : 14).

آنچه تربت الحسین(ع) را به صورت عام از سایر خاک‌ها و به طور خاص از تربت سایر ائمه(ع) متمایز می‌سازد، صدور روایات متعدد از امامان شیعه است که صدور آن‌ها پیش از ولادت آن حضرت آغاز و تا نیمه دوم سده سوم هجری ادامه یافته و کاربرد عملی روایات تربت در نظام اجتماعی و سپس مکتوبات تاریخی منعکس شده است. به طور کلی در متون روایی شیعه «تربت الحسین» بر خاک مزار امام حسین(ع) اطلاق می‌شود که با عباراتی از قبیل: «طین قبر الحسین»، «تربة قبر الحسین» و بعضاً «طین الحَیر» نیز از آن یاد شده و در منابع تاریخی هم با همین عبارات شناخته می‌شود. این شبکه از احادیث به بیان فضائلی از تربت الحسین به پشتوانه روایات فریقین پرداخته است؛ مانند روایت قاروره از ام‌سلمه که به نهادن تربت در شیشه‌ای توسط وی تا خونین شدن آن در روز عاشورا اشاره دارد ( طوسی، الامالی، 1414، ص 316). هم‌چنین اخبار ملائکه از خونین شدن تربت در روز کشته شدن ایشان (مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳، ج ۴۴: ۲۳۶) و بوئیدن و گریستن پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) بر تربت آن حضرت قابل تأمل است(صدوق، الامالی، 1376 ش، ص 140). احادیث زیادی نیز مبنی بر شفابخش بودن تربت آمده است؛ مانند شفای محمدبن مسلم از اصحاب برجسته امام صادق(ع) به وسیله تربت با نسخه ایشان (ابن قولویه، کامل الزیارات، 1356، ص 275) و شفابخش بودن تربت از هر دردی به جز مرگ(مجلسی، 1403، ج98، 131) و سایر روایات در این زمینه که مؤید یکدیگر هستند.

رویکرد محوری در روایات استشفاء به تربت، صدور مجوز تناول خاک مزار حسین‌بن علی(ع) به عنوان سومین امام شیعیان در مقابل حرمت تمامی خاک‌ها و نهی از خوردن آن‌ها به مثابه گوشت خوک است. نمونه بارز آن در حدیثی از امام رضا(ع) مبنی بر حکم خوردن خاک نقل شده است که تناول هرگونه خاک حرام دانسته شده و شدت حرمت آن مانند خوردن بدن میت، خون و گوشت خوک دانسته شده است. در مقابل تناول تربت مزار حسین‌بن‌علی(ع) از حکم مذکور خارج بوده و علاوه بر صدور حکم بر تناول آن، دو خاصیت شفابخشی از هرگونه درد و ایمن سازی از هرگونه ترس برای آن ذکر شده است(کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج ۶: ۲۶۶).

مجموع این روایات در منابع متقدم قابل مشاهده و در منابع میانه و متأخر نیز قابل پیگیری است. اخبار نقل شده، شبکه‌ای از فضائل تاریخی و حدیثی را درباره تربت الحسین در بر می‌گیرند که بیان‌گر آثار متنوعی در اثر استفاده از خاک مزار حضرت حسین(ع) است. شبکه‌ای که درون‌مایه اصلی آن متشکل از خاصیت شفابخشی امراض صعب‌العلاج در کنار سایر مفاد است. تربت در ادوار گوناگون، گزارش‌های تاریخی و بازتاب‌های اجتماعی قابل ملاحظه‌ای از احادیث و مناسک را به خود اختصاص داده است.»

انتهای پیام
captcha