به گزارش ایکنا؛ چهل و هشتمین شماره از فصلنامه علمی پژوهشی «پژوهشنامه اخلاق» به صاحبامتیازی نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها؛ دانشگاه معارف اسلامی منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «تحلیل انتقادی آموزه اخلاقی ـ معنوی «ترک تعلقات ایندنیایی» (از چیستی، امکانسنجی و مطلوبیت آن تا تحلیل تطورات معنایی دنیا)»، «نظریه اخلاقی و اثربخشی تربیتی»، «روش تدریس هدایت محور؛ پیوست اخلاقی روزآمد برای کارآمدسازی دروس معارف اسلامی در دانشگاهها»، «بررسی تطبیقی نقش وفاداری در استحکام خانواده در تمدن یونان و اسلام»، «تحلیلی بر تأثیر عمل اخلاقی در انسان (با نگرش به آیه هفتم سوره ابراهیم)»، «معیارهای شناختی حل اخلاقی برادران دروغین «استقلال» و «استبداد» قضات براساس منابع دینی»، «تأثیر قاعده حسن و قبح عقلی بر آرای اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی»، «تربیت اخلاقی بر مدار همگرایی باورها و ارزشها».
در چکیده مقاله «نظریه اخلاقی و اثربخشی تربیتی» میخوانیم: «حلقه مفقوده در نظریههای اخلاق هنجاری، بررسی میزان تأثیرگذاری حقیقی آنها بر تربیت اخلاقی افراد و جوامع است. نظریه های اخلاقی موجود را میتوان به نظریههای فعل مبنا، فاعل مبنا، نظریههای ترکیبی و دو کانونی تقسیم کرد. هر یک از این نظریهها نسبت به مسئله تربیت اخلاقی کاستیهایی دارند که برخی مثل فعل مبنایان، به حقوق بیشتر نزدیک هستند تا اخلاق. نظریههای فاعل مبنا و ترکیبی و دو کانونی هم با وجود توجهاتی به مسئله تربیت، کارایی لازم را در این خصوص ندارند. در دین اسلام با مفهوم ایمان میتوان به نظریه اخلاقیای دست یافت که علاوه بر برخورداری از ژرفاندیشی و توجه لازم به رفتار، نیت، منش و صفات اخلاقی از جامعیت لازم و توجه کامل به رشد اخلاقی برخوردار باشد. نگرش توحیدی اسلام حد نصابی را هم در ابعاد معرفتی، منشی و رفتاری دارد که بدون تحقق آن ارزش اخلاقی ایجاد نمیشود.»
در طلیعه مقاله «تحلیلی بر تأثیر عمل اخلاقی در انسان (با نگرش به آیه هفتم سوره ابراهیم)» آمده است: «قرآن کریم نگاهی خاص به مسائل اخلاقی را پیشروی مخاطبین خویش میگشاید و زمینه بسیاری از دیدگاههای اخلاقی را فراهم میسازد. یکی از این دیدگاههای مربوط به کارکردِ(نتیجه، اثر و حاصل یک چیز) اخلاق است. با رجوع به آیات قرآن نظیر آیه هشتم سوره ابراهیم، رفتار اخلاقی، موجب زیادت و نقصان در خودِ انسان (من) هستند نه زیادت و نقصان در نعمت. این نگرش قرآنی، اخلاق را بهمثابه مولفه شکلدهنده و هویتبخشِ ساختار وجودی انسان مینگرد. اثبات این نگرش، هدف اصلی این مقاله است، لذا در این مقاله، با گردآوری کتابخانهای اسناد مورد نظر و رجوع به آیات مرتبط در گام نخست، به روش توصیفی تحلیلی(استفاده از دادههای فلسفه اسلامی) این مسئله اثبات شده است.»
در طلیعه مقاله «تأثیر قاعده حسن و قبح عقلی بر آرای اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی» میخوانیم: «پژوهش حاضر با کاوش در دو کتاب «تجرید الاعتقاد» و «اخلاق ناصری» از تألیفات گرانسنگ دانشمند شهیر خواجه نصیرالدین طوسی، درصدد است تأثیر قاعده کلامی «حسن و قبح عقلی» بر «آرای اخلاقی» را در حوزه اخلاق فلسفی مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش با روش اسنادی تحلیلی صورت پذیرفته و یافته های آن نشان میدهد که از یک سو، قاعده کلامی حسن و قبح عقلی که در «تجرید الاعتقاد» مبرهن شده بخش مهمی از مسائل کلامی مربوط به مبدأ، نبوت و معاد بر آن استوار گردیده است، و از سوی دیگر، بسیاری از آراء اخلاقی طرح شده در «اخلاق ناصری» نیز بر همین قاعده بنیان نهاده شده است. ضرورت تبیین این پژوهش از آن رو است که اثبات حسن و قبح عقلی و این که بسیاری از ارزشهای اصیل اخلاقی در مسائل فردی و اجتماعی ریشه در درک عقل دارد و عقلای عالم آن را میپذیرند، بنیادی اساسی برای فضیلتهای اخلاقی ایجاد میکند که حتی منکران شرایع آسمانی را ملزم به رعایت بسیاری از اصول اخلاقی مینماید.»
انتهای پیام