معنویت اسلامی مستلزم گذر از سطحی‌نگری به باطن‌گرایی است
کد خبر: 3930393
تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱۳۹۹ - ۱۹:۰۴
حجت‌الاسلام آذربایجانی:

معنویت اسلامی مستلزم گذر از سطحی‌نگری به باطن‌گرایی است

استاد پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: معنویت اسلامی، مستلزم نوعی باطن‌گرایی و گذر از سطحی‌نگری و قشری‌گری است و از ظواهر الفاظ به سمت معنا، از مناسک به اسرار و از دنیا به آخرت و از ملک به ملکوت در حرکت است.

یبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین مسعود آذربایجانی، استاد روان‌شناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، امروز 29 مهرماه در همایش «نقش معرفت دینی در علوم انسانی؛ از گفت‌وگو تا تأسیس»، گفت: توسعه حجم مطالعات و منابع در حوزه معنویت بسیار روزافزون شده است؛ این آثار هم در مطالعات مقالاتی و هم کتب و سایت‌ها و ... بسیار انبوه است و نشان‌ می‌دهد رویکرد به سمت به کارگیری معنویت در حل مشکلات، روزافزون است.

وی با بیان اینکه معنویت در حوزه رشته‌های مضاف مانند سلامت، رشد، تربیت و ... نیز نقش جدی دارد، افزود: در مطالعه میان‌رشته‌ای مانند روان‌شناسی و جامعه‌شناسی معنویت هم نسبت معنویت با این مقولات سنجیده می‌شود، ضمن اینکه گسترش خشونت و جنگ‌ها و فناوری‌های آرامش‌زدا و حوادث ناگوار به خصوص در یک سال اخیر با بروز کرونا، احساس نیاز روزافزون به معنویت در همه جهان قابل مشاهده است.

آذربایجانی با مقایسه میان معرفت بشری و معرفت الهی درباره معنویت، افزود: تعاریفی از جمله اینکه معنویت عبارت از فرایندی است که افراد در آن سعی می‌کنند درباره آنچه مقدس می‌د‌‌انند، گفت‌وگو کرده و حفظ و تبیین کنند، یا فرایند افزایش ظرفیت ذاتی انسان برای فراروی از خود، نیروی جلوبرنده برای هدفداری و ... منبع ارزش‌ها، ادب و احساس رازآلود و از خودفراروی از سوی اندیشمندان غربی ارائه شده است.

وی با بیان اینکه روانشناسان در بحث از معنویت به مقولاتی مانند تبیین معنویت، سنجش معنویت، آثار و پیامدهای معنویت، رابطه معنویت و اخلاق، تجارب معنوی، اعمال معنوی، رشد و تحول معنوی و هوش معنوی، درمانگری معنوی، سلامت معنوی و ... می‌پردازند، اظهار کرد: امروزه در روانشناسی رویکردهای مختلفی به معنویت وجود دارد، پدیدارشناختی، روان‌پویشی مانند فروید و ...، رویکرد عصب‌شناختی و وراثت‌پذیری و ذهن عرفانی، روان‌شناسی تکاملی،   پست مدرن و هرمنوتیک و رویکرد عامیانه از جمله این رویکردها محسوب می‌شوند.

آذربایجانی اضافه کرد: در اسلام، فراروی از حس در معرفت‌شناسی، فراروی از ماده در هستی‌شناسی و فراروی از بدن در انسان‌شناسی را معنویت می‌گویند؛ یعنی فراروی از مادیت، منیت و موقعیت به سوی خداوند یعنی کانون و باطن جهان، معنویت گفته می‌شود و روحانی، قدسی، ربانی و ملکوتی، مینوی و علوی، معادل معنوی در ادبیات و فرهنگ فارسی و اسلامی هستند. مثلاً عطار گفته است که «ای مهتر از این زندان گذر کن/ به دارالملک روحانی سفر کن». در قرآن کریم هم با واژه حیات طیبه تعریف و معنا شده است.

استاد پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادامه داد: پایه معنویت در اسلام، ایمان است و انسان از طریق شریعت و مناسک و آداب دینی به این حقیقت نزدیک می‌شود؛ محوریت آن توحید است و فراروی از آن سه بُعد مذکور باید سمت و سوی خدایی داشته باشد. معنویت اسلامی، مستلزم نوعی باطن‌گرایی و گذر از سطحی‌نگری و قشری‌گری است و از ظواهر الفاظ به سمت معنا، از مناسک به اسرار و از دنیا به آخرت و از ملک به ملکوت در حرکت است.

همدلی و کمک به دیگران؛ شاخصه مهم معنویت اسلامی

آذربایجانی افزود: معنویت اسلامی، فراگیر و جامع است و در همه ابعاد زیستی، اخلاقی، روانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی سریان می‌دهد، در برابر معنویت سکولار که گزینشگر است. معنویت اسلامی، ترمیم‌کننده و موجب اقتدار شخصیت فرد در صحنه اجتماعی و خانوادگی است و حتی کاستی‌های زیستی را تا حدی جبران می‌کند. مثلاً افرادی دست و پا ندارند، ولی با معنویت قوی می‌توانند این نقایص را به نحوی جبران کنند.

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه شاخصه‌های معنویت در اسلام 5 مورد است، اضافه کرد: بینش، کنش و کشش به سمت خدا که مستلزم نیایش، دعا، اخلاص و محبت به او است؛ بینش و کنش به سمت انبیاء که مظهر اسماء الهی هستند، بینش کنش و کشش به سمت زیبااندیشی و مثبت‌نگری که پیامد آن آرامش و نشاط و امیدواری در ناملایمات است. بینش، کنش و کشش به سوی امور اخلاقی و اجتماعی که مستلزم احسان، فداکاری، تعهد بالا، همدلی و هم‌دردی با مردم است و بینش و کنش و کشش به سمت تجارب معنوی و برخاسته از عالم غیب از جمله شاخصه‌ها هستند، لذا کسانی می‌توانند بگویند که ما معنوی هستیم که در مرتبه بالایی از همدلی، نیک‌خواهی و کمک به دیگران هستند.

مشترکات و تفاوت‌های معنویت اسلامی و روانشناسی

آذربایجانی تصریح کرد: فراروی از رویکرد مادی، سطحی و ظاهری، توجه به ابعاد باطنی و عمیق انسان که مستلزم خودآگاهی است، توجه به مکانیزم‌های معنوی در درمان اختلالات و مشکلات،  توجه به فنون و تکنیک‌های معنوی در درمان بیماری‌ها، توجه به ارتقاء معنویت در سلامت و بهداشت روحی، ذهن آگاهی، حضور قلب، مراقبه، معنادرمانی و تسلیم روح و مکانیزم‌های وحدت‌دهی و انسجام بخشی و فراروی از منیت‌ها، تاب‌آوری، ارائه منبع مقاومت درونی با توکل و رضا از جمله مشترکات معنویت اسلامی با معنویت‌های روانشناسی است.

وی با اشاره به تفاوت میان معنویت اسلامی و معنویت روان‌شناسی اظهار کرد: در اسلام ما به هر قیمت و با هر وسیله‌ای نمی‌توانیم معنویت به دست آوریم، برخلاف معنویت روان‌شناسی؛ معنویت اسلامی تجویزی و توأم با بایدها و نبایدها است؛  معنویت اسلامی بر پایه ایمان به خدا است، اما در روان‌شناسی، توصیفی و تبیینی است؛ معنویت اسلامی به دنیا محدود نیست و عوالم آخرت و برزخ و فرشتگان ... را هم شامل است، ولی روانشناسی محدود به دنیاست.

وی در پایان تأکید کرد: روانشناسی اسلامی داری الگوی متعالی مانند انبیاء و اولیاء است؛ تجارب دینی معنوی را در دسترس قرار می‌دهد و در همه ساحات زندگی اجتماعی می‌تواند ساری و جاری باشد، اما در معنویت روان‌شناسی چنین چیزی را سراغ نداریم.

انتهای پیام
captcha