به گزارش ایکنا، دومین همایش ملی حکمرانی اسلامی به همت مدرسه حکمرانی شهید بهشتی، امروز، 20 آبانماه، با سخنرانی جمعی از اندیشمندان و به صورت مجازی برگزار شد. در ادامه متن صحبتهای آیتالله محسن اراکی را میخوانید؛
موضوع سخن، ضرورتهای دولت اسلامی و حکمرانی مبتنی بر تعالیم اسلام است. در طول این چهار دههای که از انقلاب گذشت، گامهای بزرگی در مسیر تحقق اهداف انقلاب و نظام برداشته شد. سرنگونی رژیم شاه کار بزرگی بود و برپا ساختن نظام اسلامی براساس قانون اساسی نوین و مبتنی بر ولایت فقیه نیز کار بسیار بزرگ و نادری بود و گزاف نیست، اگر بگوییم کار بینظیری بود و در تاریخ بشر از آغاز تاکنون، پدیدهای اینچنین نداشتیم که نظام اسلامی و الهی به یک دستور و قانون اساسی تبدیل شود و این قانون اساسی قانونی برخاسته از اسلام و متناسب با شرایط زندگی انسان معاصر باشد.
دستاورد دیگر اینکه، نظام موفق شد، این قانون اساسی را اجرا کند و نهادهای قانون اساسی را بهپا کند. نهاد مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، دولت و و وزارتخانهها شکل گرفتند. خود نهاد رهبری استحکام یافت و توانست نظارت و ارشاد و رهبری خود را بر سراسر این نهادها و ارکان نظام بسط بدهد. ارتشی قوی ساخته شد، سپاه پاسداران، نیروهای انتظامی و ساختار امنیتی برای کشور شکل گرفت، دانشگاهها برپا شدند و توسعه دانش و دانشآموزی و توسعه نظام آموزشی را داشتیم.
این گسترشی که نظام پیدا کرد، از دستاوردهای چهار دهه گذشته انقلاب است، اما در این سالها با یک چالش اساسی روبهرو بودهایم و این چالش، ما را از دستیابی به اهداف بلند باز داشته است. در سطح یک نظام معمولی، موفق بودهایم و یک نظامی داشتهایم که پاسخگوی نیازهای مردم باشد و نهادهای قانونی را برپا کند که بسیار موفق بودهایم، اما خواسته امام و رهبری و شهدای ما این است که این روند ارتقا پیدا کند. آیا امروز اقتصادی داریم که برخاسته از معارف اسلامی و تعالیم اسلامی باشد؟ یا اقتصاد ما همان اقتصاد لیبرالیسم غربی است و سعی کردهایم این را اسلامی کنیم؟ اسلامی شود یعنی در حدی که مخالفت صریح با فقه اسلامی نداشته باشد که مراد فقه اسلامی نیز فقه متعارف است که با فقه مورد نیاز حکومت متفاوت است.
در آموزش و پرورش و دانشگاهها نیز همین طور است که از دوران انقلاب فرهنگی، خواسته امام، برپایی دانشگاه اسلامی بود، اما اینکه دانشگاهی به نام اسلامی تأسیس کنیم که اسلامی نیست و آیا معلوم هست و معلوم شد مراد امام از این دانشگاه چیست؟ یعنی باید نظام آموزشی ما اسلامی شود. فرهنگ ما آیا اسلامی شده است؟ آیا توانستهایم یک فرهنگ اسلامی را که برخاسته از ارزشهای اسلامی است برپا کنیم؟ امروز این طور نیست که اگر کسی نهی از منکر کند، از او پشتیبانی شود. یکوقت، حدی از حدود اجرا میشود، اما علیه کسی که حد اسلامی را جاری میکند، موضع میگیرند. در همین روزهای اخیر دیدیم که در برابر اجرای یک حد اسلامی، علیه اجرای حدود الهی اعتراض میکنند.
اینکه چنین جریانی در کشور ما حاکم است، یعنی فرهنگ عمومی را اسلامی نکردهایم. هنوز فقه فرهنگ نداریم. البته که بنیاد حکومت ما اسلامی است. اینکه سایه فقیه حکیم و با تقوی بر سر کشور ماست، بزرگترین نعمت الهی و امتیاز ما بر همه دولتهای جهان است و افتخار میکنیم که در رأس نظام ما، یک فقیه حکیم و عادل و با تقوی قرار دارد، اما آیا این نظام توانسته خواستههای رهبری را اجرا کند؟ رهبری سیاستها و سفارشهایی را اعلام کردهاند و یکی از اینها گام دوم انقلاب است که گام دوم، یک مطلبی نبود که فقط برای تریبونها و ویترینها تهیه شده باشد و فقط گفته شود و یا نشان داده شود، بلکه نظامی است که اصولش دارد تبیین میشود و باید اجرا شود.
آیا ساختار کشور ما پاسخگو هست که خواستههای رهبری را اجرا کند؟ خیر نیست. پس کمبود داریم و این چالش ماست و بزرگترین چالش ماست که ما را در مسائل اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و .. با مشکل روبرو کرده است. مشکل یعنی در قیاس با آرمانهایمان در مدیریت، همه دولتها موفق بودهاند و مملکت را اداره کردهاند، البته که مشکلاتی نیز بوده است و همه کشورها نیز سختیهایی دارند و مسئله بیکاری و ... در همه کشورهاست، اما اینها مشکلات اصلی نیست. مشکل اصلی این است که هنوز نظام مملکت و این دولت را بر مبنای تعالیم اسلام برپا نکردهایم؛ یعنی در نظام اقتصادی هنوز فقه نظام اقتصادی را نتوانستهایم اجرا کنیم.
یکوقت گفته میشد که چرا در حوزهها، فقه نظام اقتصادی تدوین نشده است، اما امروز که تدوین و چاپ هم شده است. یکوقت میگفتند که فقه سیاسی نداریم، اما امروزه این را داریم و تدوین شده است. یکوقت میگفتند که در مسائل فرهنگی کمتر بحث کردهایم، اما اینها نیز امروز وجود دارد. نظریه بانک اسلامی را تدوین کردهایم که میتواند در رشد اقتصادی کشور نقش اول را داشته باشد. سالها در حوزههای علمیه ما این مباحث مطرح شده است. روی مسئله پول بحث شده است و نظریه اسلام در مورد پول، بانک و مدیریت اقتصادی تدوین و بحث شده است. همچنان که نظریه اسلام در فرهنگ خرد و کلان مطرح شده است. فقه کلان، یعنی فقه حکومتداری و البته که از فقه خرد میجوشد، اما آنچه برای حکومتداری لازم است، فقه کلان است.
وقتی که یک جامعهای تبدیل به یک واحد اجتماعی دارای یک حاکمیت واحد شد، انسان کلانی به وجود میآید که احکام خود را دارد. برخی از افراد که میگویند در اقتصاد اسلامی حرفی برای گفتن نداریم، یعنی خودشان اطلاع ندارند، حال چرا نفی میکنند؟ علما بحث کردهاند و کتاب نوشتهاند و باید مطالعه شود. این کار خوب، مانند این همایشها باید دنبال شود، تا بتوان به یک نگاه روشنی در مسائل حکمرانی دست یافت. در جنبه سیاسی معلوم میشود که کلان سیاستهای جمهوری اسلامی چیست. اگر کلان سیاستهای حکومت اسلامی از فقه استخراج و به آن عمل میشد، این همه اشتباه نمیکردیم. اصلاً اینکه آمریکا این طور گستاخ شود و هر کاری که دلش بخواهد در حق ما بکند، یک مشکلی در سیاست خارجی ماست.
دشمنی که بیست سال قبل، این جرئتها را نداشت، اما آیا کسی هست که این سؤال را جواب دهد که چرا دشمن جرئت پیدا کرد علیه نظام ما این طور برخورد کند؟ این کشورهای حاشیه خلیج فارس میترسیدند که نگاه چپ به ایران کنند و حالا چطور شده که یک کشوری مانند بحرین گستاخی میکند؟ مشکل در کجاست؟ آیا این حالت سالها قبل وجود داشت؟ این یعنی مشکلی در سیاست خارجی ما وجود دارد و اگر این اصول از منابع شرعی استخراج و عمل میشد، این وضعیت را نداشتیم. گام دومی که رهبری فرمودند که قابل استناد به آیات و روایات است. سیاستهای کلی خارجی و این سیاستهایی که در مسائل خارجی و داخلی و آموزش و پروش و ... اعلام میکنند که همه مبتنی بر فقه است.
انتهای پیام