به گزارش ایکنا؛ هفتمین جلسه درس آیاتالاحکام حجتالاسلام ابوالقاسم علیدوست شنبه 1 آذرماه به صورت مجازی برگزار شد.
وی در این نشست اظهار کرد: «فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا؛ پس خداوند روز قيامت ميان شما داورى مىكند و خداوند هرگز بر [زيان] مؤمنان براى كافران راه [تسلطى] قرار نداده است». در جلسات قبل گفتیم که این آیه را برای روششناسی کار انتخاب میکنیم؛ یعنی یک محقق برای بحث موفق از آیاتالاحکام باید چکار کند. گفتیم ابتدا باید مفردات دلیل را بررسی کند. در این آیه، هفت مفرد وجود دارد که مورد اول حرف «لن» هست. در بررسی این مفردات، بهترین کتابی که میتوانید سراغ بگیرید، «مغنی» است؛ البته برای کلماتی که در محور نقش دارد. یک بحث این است که آیا از این حرف، نفی ابد استفاده میشود یا خیر؟ اگر گفتیم تأبید و تاکید جزء معنای این حرف است، دیگر استثنا از قاعده نفی سبیل آسان نیست، اما بنا بر عدم پذیرش آن میتوان راحتتر به استثناپذیری مفاد آیه و قاعده نفی سبیل رأی داد. بنابراین از یک نکته ادبی، حکم شرعی استنباط میکنیم.
وی در ادامه اظهار کرد: کلمه دوم «یجعل» است. جعل گاهی در تکوین به کار میرود و به معنای خلق است. البته جعل غالباً در جعل تشریعی یعنی قانونگذاری به کار میرود. منظور آیه جهل تکوینی است یا تشریعی است یا هر دو است؟ آیا هر دو به نحو جامع یا به نحو مجموع مورد نظر بوده است؟ پس در مورد کلمه «یجعل» سه احتمال وجود دارد. حرف لام هم ممکن است به معنای اختصاص یا استحقاق باشد که در اثر ترکیب با لام به معنای نفی اختصاص و نفی استحقاق خواهد بود. اگر لام به معنای نفی استحقاق و نفی اختصاص باشد، معنای آیه این است که کافرین راهی بر مومنین ندارند، چه به سودشان باشد و چه به ضررشان. اگر معنای لام، نفع باشد، معنای آیه این است سبیلی که به نفع کفار باشد، نفی شده است؛ پس اگر سبیل باشد، اما به نفع مومنین باشد، اشکال ندارد؛ مثلا کارشناسان خارجی به کشور اسلامی بیایند و به نفع کشور باشد.
استاد حوزه علمیه یادآور شد: کلمه بعدی «کافرین» است. در قرآن انسانها به مومن، مسلم، منافق، کافر، مشرک و مستضعف تقسیم میشوند. آیه مسلماً کفار را در بر میگیرد، مثل یهود و نصاری و بودیسم و امثال ذلک؛ اما آیا نواصب را هم در بر میگیرد؟ شیخ انصاری میگویید در بر میگیرد. به نظر ما آیه اشارهای به خوارج و نواصب ندارد؛ چون صدر آیه میفرماید: «الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ وَإِنْ كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ؛ همانان كه مترصد شمايند، پس اگر از جانب خدا به شما فتحى برسد، مىگويند مگر ما با شما نبوديم و اگر براى كافران نصيبى باشد، مىگويند مگر ما بر شما تسلط نداشتيم و شما را از [ورود در جمع] مؤمنان باز نمىداشتيم».
وی افزود: حرف بعدی «علی» است. آن معنایی که مناسب با آیه است، یکی استعلا است؛ یعنی کافرین مستعلی بر مسلمین باشند. اگر به معنای استعلا باشد، یعنی هرگونه سلطه نفی شده است، ولو به نفع مومنین باشد، اما اگر برای ضرر باشد، معنای آیه این است که اگر به ضرر مومنین باشد، نفی میشود. از اینجا معلوم میشود ادبیات در فقه چقدر نقش دارد. برخی گمان میکنند که همه نحو اعراب است. ما یک علم اعراب داریم که کتاب سیوطی برای آن نوشته شده است و یک علم مفردات داریم. درس امروز ما علم مفردات است که مغنی عهدهدار آن است و کتاب دوم هم وجود ندارد.
حجتالاسلام علیدوست ادامه داد: مطلب بعد درباره مفهوم «مومن» است. آیا منظور از مومن، شیعه دوازده امامی است؟ در فقه ما منظور از مومن، شیعه دوازده امامی است، مگر اینکه قرینهای بیاید. مثلاً وقتی میگویند غیبت مومن حرام است، یعنی غیبت شیعه دوازده امامی حرام است. ما الآن با متنی متعلق به هزار و چهارصد سال قبل روبرو هستیم. اصطلاح قرآن درباره مومنین چه بوده است؟ فارغ از این درس و این آیه، راجع به این موضوع کار کنید. مثلاً اگر در قرآن میگفت مسلم، منظورش مسلمان کامل است؟ ما اعتقاد داریم مسلمان کامل، شیعه است چون ولایت جزء اسلام است. برخی گفتند این واژه همه مسلمانان را در بر میگیرد، نه فقط شیعیان را و تقسیم مسلمان به امامی و غیرامامی بعد از نزول آیات رخ داده است. برخی هم گفتند مسلم به کسی میگویند که به زبان اسلام آورده است، اما به قلب ایمان نیاورده است. نظر سوم اینکه میگویند مسلم و مومن مترادف است و غیرواحدانگاری مفهوم ایمان و اسلام باوری فاسد است. اگر بخواهیم داوری کنیم، باید بگوییم همه این بزرگواران کلامشان راست، ولی ناقص است؛ یعنی تتبع کردند، اما ناقص بوده است.
وی تصریح کرد: همین قدر بگویم که بیتردید معنای اسلام، ایمان، مسلم و مومن در لغت و عرف عرب متفاوت است. اسلام به معنای تسلیم و ایمان به معنای تصدیق و باور است. تعدد مفهومی این دو واژه هم از خود آیات برمیآید. البته تا وقتی ولایت امیرالمومنین(ع) اعلام نشده بود، اسلام، اقرار به شهادتین بود، اما بعد از آن، ولایت هم جزء اسلام شد و اسلام گسترش پیدا کرد. اینطور نیست که چیزی به اسلام اضافه شد، بلکه اسلام توسیع شد. پس وقتی اعمال ولایت شد، مفهوم اسلام توسعه پیدا کرد. پس اسلام از اقرار به شهادتین آغاز میشود و تا مراحل عالی تسلیم پیش میرود.
انتهای پیام