به گزارش خبرنگار ایکنا، وبینار علمی «دینداری در عصر دیجیتال»، امشب چهارشنبه، ۱۹ آذرماه، با حضور عبدالمطلب عبدالله، حسین سرافزار، محسن حبیبی و عباس اشرفی، اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و حجتالاسلام والمسلمین مهراب صادقنیا، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد. متن سخنان حسین سرافراز، عضو هیئت علمی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه در ادامه میآید:
عنوان بحث بنده، «مناسبات دین و ارتباطات» است، چراکه اگر میخواهیم در مورد عصر دیجیتال صحبت کنیم، ابتدا باید متوجه این موضوع باشیم که شکلگیری یک دنیای جدید بر اساس ارتباطات است و در واقع این ارتباطات است که از جنبه سنتی به سمت دیجیتال میرود. این موضوع فضای جدیدی برای سیاست، اقتصاد، دینداری و هر کنش دیگری ایجاد کرده است، لذا سعی کردهام یک گام به عقب بردارم و به این مناسبات از یک منظر پیشینی نگاه کنم.
در دعایی از خدا میخواهیم که ما را از آن چیزی که در آن حضور نداریم و از ما غایب است، حفظ کند. یکی از پارادوکسها در مورد دینداری در عصر دیجیتال این موضوع است چراکه همه چیز با دیجیتالی شدن برای ما حاضر شده است و در واقع در اینترنت شب نداریم، بلکه همیشه برای ما روز است. در حقیقت فهم پدیده دینداری در عصر حاضر به دلیل سیطره وسایل ارتباطی دیجیتال بسیار حائز اهمیت است. یکی دیگر از وجوه ضرورت پرداختن به این موضوع این است که در دورهای زندگی میکنیم که اتفاقی به نام کرونا رخ داده که یک مدل از ارتباطات اجتماعی را هدف قرار داده است و شاید مهمترین اپیدمی بشر باشد که یک مدل ارتباطات را منسوخ کرده، اما مدل دیگری از ارتباطات یعنی ارتباطات دیجیتال را تقویت کرده است.
وقتی با هم ارتباط برقرار میکنیم باورهای مشترک را مدام با هم به اشتراک میگذاریم و این تکرار باعث یک نوع از وحدت و میثاق اجتماعی و مفاهمه میشود و در اینجا ارتباط به منزله تفاهم معنا دارد
امروزه از طریق فناوری با اینترنت ارتباط برقرار میکنیم، بنابراین وقتی میخواهیم نسبت دین و دنیای دیجیتال را از این زاویه بررسی کنیم، آن وقت مقوله الهیات فناوری برای ما مهم میشود و باید بررسی کنیم آیا فناوری ذات دارد یا خیر لذا دو رویکرد ذات گرا و غیرذاتگرا در مقابل هم قرار میگیرند. رویکرد دیگر در ارتباطات، ارتباط به مثابه آئین است. یکی از مهمترین متفکران ارتباطی در آمریکا، استعارههای ارتباطات در آمریکا که در آن جانب مکان و جغرافیا اهمیت دارد را زیر سوال برد، اما متأسفانه در ایران خیلی گرفتار استعاره هستیم؛ در حالیکه اگر بخواهیم ارتباط دین و دنیای دیجیتال را بررسی کنیم باید از جنبه ارتباطات به مقوله آئین نیز نگاه کنیم.
وقتی با هم ارتباط برقرار میکنیم، باورهای مشترک را مدام با هم به اشتراک میگذاریم و این تکرار باعث یک نوع از وحدت و میثاق اجتماعی و مفاهمه میشود و در اینجا ارتباط به منزله تفاهم معنا دارد. ارتباط به مثابه گفتوگو و به مثابه بیان را نیز میتوانیم از این زاویه بررسی کنیم. در واقع در این شرایط مخاطب صرفاً شنونده نیست و این یکی از چالشهای مهم دینداری نسبت به دینداری در عصر سنت است.
در ریشهشناسی واژه دین، معناهای مختلفی وجود دارد، اما اگر به اتیمولوژی یا ریشهشناسی دین در زبان لاتین نگاه کنیم دو معنای اصلی وجود دارد. یکی از کاربردهای معنای دین دوباره خواندن و دوباره تفکر کردن یا مرور است. بنده این را با قرآن، کتاب آسمانی اسلام تطبیق دادم. در آیه 91 سوره مائده آمده است: « إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ ۖ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ؛ شیطان قصد آن دارد که به وسیله شراب و قمار، میان شما عداوت و کینه بر انگیزد و شما را از ذکر خدا و نماز باز دارد، پس شما آیا از آن دست برمیدارید؟» بنده در اینجا معنای دین را نقطه مقابل شیطان قرار دادم چراکه شیطان در مقابل خدا قرار گرفته است. «بلاغ» یکی از معانی مهم ارتباطی در قرآن است که از جمله با عنوان «الْبَلَاغُ الْمُبِينُ» مورد اشاره قرار گرفته است. بنده کنار هم بودن معنای «ذکر» و «بلاغ» را با مقوله ارتباطی آن تطبیق دادهام.
در آیه 205 سوره اعراف آمده است: «وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ؛ خدای خود را با تضرّع و پنهانی و بیآنکه آواز برکشی در صبح و شام یاد کن و از غافلان مباش» در اینجا «ذکر» را به معنای مدلی از ارتباط اشاره میکنم که این ارتباط به معنای دین نزدیک میشود، چراکه نقطه مقابل ذکر، «قول» است. باید ارتباط با خود و ارتباط با دیگری را نیز تفکیک کنیم چراکه منظور از ارتباط با دیگران نوعی اطلاع است، اما اگر دعا میکنیم، اطلاعات تازهای ایجاد نمیکنیم. در واقع آیه 205 سوره اعراف به زیبایی این تفیک را به ما نشان میدهد که با درون خود هم میتوانیم ارتباط برقرار کنیم.
اما کارکرد ارتباطات درونی ایجاد مکانیزم تعادل است. ما دوست داریم خویشتن خود را به خویشتنی تبدیل کنیم که آروزی آن را داریم چراکه هویت ما وابسته به آن است بنابراین کارکرد درونی دارد. ما با خودارتباطی درباره جایگاه خودمان در جهان، باورها و اینکه چه کسی هستیم فکر میکنیم و عمدتاً کارکرد یادآورانه دارد و باعث میشود، به ندای درونی خود گوش دهیم.
برخی آباء کلیسا، دین را به معنای پیوند با خدا در نظر گرفتهاند. بنده این موضوع را با قرآن تطبیق دادم. خداوند در آیه 22 سوره لقمان فرموده است: «وَمَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ ۗ وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ؛ و هر کس روی تسلیم و رضا به سوی خدا آرد و نکوکار باشد چنین کس به محکمترین رشته الهی چنگ زده است، و بدانید که پایان کارها به سوی خداست» «يُسْلِمْ» را که با اسلام هم ریشه در نظر بگیریم بدین معنا است که منِ مسلمان پیوندی با خداوند دارم و آن دین من است. البته در معنای قرآنی، اسلام با ایمان متفاوت است. اگر این را به ارتباطات پیوند دهیم، به این نتیجه میرسیم که دین، با هم بودن و نوعی ارتباط برقرار کردن است.
در جمعبندی این مطالب باید گفت که در فضای ارتباطات دیجیتال، باید حواسمان جمع باشد و باید مرادمان از دین روشن کنیم. اگر رویکرد وجودی به دین داشته باشیم، قدری میتوانیم پدیده ارتباطات دیجیتال را بهتر درک کنیم. معتقدم این بسیار مهم است که دانشکده الهیات درسهایی را به صورت بینارشتهای تدوین کند، چراکه بعد از کرونا با اپیدمی ارتباطات دیجیتال مواجه هستیم و اگر میخواهیم از پیادهروی اربعین و زیارت امام حسین(ع) حرف بزنیم، باید از زیارت آنلاین و امثالهم هم حرف بزنیم.
انتهای پیام