به گزارش خبرنگار ایکنا، وبینار علمی «دینداری در عصر دیجیتال»، امشب چهارشنبه، ۱۹ آذرماه، با حضور عبدالمطلب عبدالله، حسین سرافزار، محسن حبیبی و عباس اشرفی، اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و حجتالاسلام والمسلمین مهراب صادقنیا، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد. متن سخنان محسن حبیبی در ادامه میآید:
بنده درباره «منابع دینداری در فضای مجازی» سخن میگویم. بنده موضوع فضای مجازی یا فضای دیجیتال را نسبی در نظر میگیریم، چراکه معتقدم کلاً بین حقیقت و مجاز یک رابطه نسبی وجود دارد. اگر فضای مجازی را به معنای عرفانی ابن عربی و ملاصدرا در نظر بگیریم، بسیاری از این موارد برای یک عارف، مطلق در نظر گرفته میشود. مسامحتاً میتوان این مسئله را پذیرفت که این فضای مجازی که به کار میبریم، در مقابل فضای حقیقت و فیزیکال است، اما سیطرهای که این فضا برای نوع بشر ایجاد میکند، میتواند از قواعد حقیقی برخوردار باشد.
میتوانیم وجه اشتراکی را بین فضای مجازی و دینداری در نظر بگیریم. ابتدا باید شاخصهای دینداری را مشخص کنیم. قطعاً دینداری حوزههای مختلفی دارد و میتوانیم از حس دینی، همانند فضائل و رذایل اخلاقی و مناسک و شعائر و .. صحبت کنیم. در اینجا میتوانیم برخی از مسائل را در حالت سنتی در نظر بگیریم. در این عرصه شعائر دینی بستگی زیادی به زمان و مکان و فضا پیدا میکند. البته در فضای دیجیتال این زمان و مکان متفاوت میشود. باید توجه کرد که اگر قرار است نماز جمعه بخوانیم یا حج را به جا بیاوریم، زمان مشخصی دارد، اما زمان و مکان، آن معنای خود را در عصر دیجیتال از دست میدهد.
شما را به موضوع حرکت در فضای سینما ارجاع میدهم. کتاب «جادوی سینما» از سوی شهید آوینی مسئله حرکت را در سینما مورد بررسی قرار داده است. حرکت در فضای فیزیکدانان و فلاسفه نیز مورد بحث قرار گرفته و از ارسطو تا ملاصدرا بحث شده است که تمام این عرصه به فضای حقیقی وابسته است اما در سینما، هم حرکت، هم زمان و هم مکان تغییر میکند. در حالت عادی که شما مسیری را یک سال طول میکشد تا آن را طی کنید در سینما به یک ساعت کاهش پیدا میکند. در فضای انیمیشن هم زمان و مکان تغییر میکند.
در فضای دیجیتال با معنای دیگری از زمان و مکان مواجه میشویم، لذا اگر خودمان را در فضای جدید بازشناسی نکنیم، با یک ساختمان پلاسکو مواجه میشویم. در ساعات اولیه که پلاسکو آتش گرفت، آن را شوخی گرفتیم، اما به یکباره همه چیز فرو ریخت، لذا اگر فضای جدید را نفهمیم و مشخصات این فضا مورد بازشناسی قرار نگیرد، با فروریزی پلاسکوی دینی مواجه میشویم. دین اسلام ویژگیهای منحصر به فردی دارد که باعث قابلیت آن را برای تطبیق با فضاهای مختلف میشود.
نباید دینداری را محدود به فضای سنتی کنیم و از سوی دیگر آوردن دین سنتی به صورت نپخته در فضای جدیدی به نام فضای مجازی تبعات نامناسبی را به بار می آورد و به همین علت باید فضای جدید مورد بازشناسی قرار گیرد. باید موضوعات جدیدی همانند فضای مجازی در دانشکده الهیات و بازشناسی آن مورد توجه قرار گیرد. دین اسلام ویژگیهای انطباقپذیر زیادی دارد. در اسلام تأکید نشده که دینداری شما محدود به این موارد خاص است.
در آیه 62 سوره بقره آمده است: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ هر یک از مسلمانان و یهود و نصاری و صابئان پیروان حضرت یحیی که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکاری پیشه کند، البته آنها از خدا پاداش نیک یابند و هیچ گاه بیمناک و اندوهگین نخواهند بود» در واقع خدای متعال فرموده است عناصر دینداری در این موارد است. درست که دینداری را به نماز و اعمال دینی و ... مرتبط میدانیم اما آنچه نهاد اصلی دین را تشیل میدهد، ایمان به خدا، عمل صالح و ایمان به آخرت است و این موارد میتواند در عرصههای مختلف ظهور و بروز پیدا کند.
اصحاب کهف هیچ عمل دینی مرسوم را به جا نیاوردند و مناسک خاصی را اجرایی نکردند، اما تبدیل به الگویی برای جوانان عالم شدند. انعطاف قرآن نسبت به زمانها و مکانهای مختلف بسیار زیاد است. نکته مهم در دینداری در عصر دیجیتال این است که بپذیریم وارد دنیای جدید شدهایم. اتفاقا فضای مجازی برای ما یک فرصت استثنایی است. ما همیشه میخواستیم ثابت کنیم یک دنیای بدون زمان و مکان وجود دارد و این فضای مجازی چنین امکانی را برای ما فراهم کرده است. الان فضا کاملاً تعاملی شده است و ما فقط خواننده و بیننده و شنونده نیستیم بلکه همه حضار تبدیل به گوینده شدهاند.
باید قبول کنیم با قواعد دنیای فیزیکال نمیتوان با قواعد دنیای مجازی مواجه شد و باید دین برای این مسئله تعیین تکلیف کند چراکه تا نتوانیم زمین بازی را بشناسیم انجام عملیات همانند خودکشی است
لذا دیگر روحانیون و دانشکدههای الهیات نمیتوانند خود را فقط به عنوان یکی از مولفههای دینی معرفی کنند، چراکه افرادی که در فضای مجازی هستند، لزوماً بیدین نیستند و نمیتوانیم آنها را غیر مؤمن بپنداریم هر چند ممکن است برخی مولفهها را نداشته باشند و مثلاً تتو کنند و سگ داشته باشند، اما خود را مؤمن معرفی کنند. از سوی دیگر باید بفهمیم وارد چه دنیایی شدهایم. اگر میخواهیم دنیای رادیو، تلویزیون و دنیای دیجیتال را درک کنیم باید قواعد این دنیای جدید را هم بدانیم. در اینجا ممکن است منابع دینداری تغییر کند. قبلاً یک نفر به عنوان عالم سخن میگفت و بقیه میشنیدند اما در دنیای مجازی این رویه تغییر کرده است و دیگر مخاطب صِرف نداریم.
الان حتی افرادی که سن و سالی از آنها گذشته است وارد فضای مجازی شده و خودشان بعضاً به تولید کننده پیام تبدیل شدهاند. در قدیم میخواستیم زیادرت برویم زمان و مکان خاصی بود یا اگر میخواستیم وارد عزاداری شویم باید در مکان خاصی حضور پیدا میکردیم اما امروز این رویه تغییر کرده و با یک لینک وارد فضای عزاداری شده و به طرف تسلیت میگوییم. البته اصل دینداری تغییر پیدا نمیکند اما منابع تغییر کرده است لذا وارد جهانی جدید با قواعد جدیدی شدهایم که نیاز به بازشناسی دارد. در این زمینه نقش اساتید الهیات و ارتباطات پر رنگ میشود و رابطه بین این دو دانشکده باید دو سویه باشد.
مسئله اصلی بنده این بود که دینداری به انجام واجبات و ترک محرمات نیست. البته شعائر دینی سر جای خود است اما باید بررسی کنیم که در فضای دیجیتال چگونه میتوان دینداری کرد. باید قبول کنیم با قواعد دنیای فیزیکال نمیتوان با قواعد دنیای مجازی مواجه شد و باید دین برای این مسئله تعیین تکلیف کند چراکه تا نتوانیم زمین بازی را بشناسیم انجام عملیات همانند خودکشی است و در واقع همانند یک جنگ است که بدون شناخت مرز و حد و حدود طرف حمله کردن باعث شکست ما خواهد شد.
اگر بخواهیم فقط با قواعد منبر و مسجد با فضای دیجیتال مواجه شویم، ممکن است نه تنها سودمند به حال دین نباشد، بلکه مضر نیز باشد. دین اسلام آن قدر قدرت انطباق دارد که اگر آن را در دنیای جدید عرضه کنیم حتما منابع خود را بازیابی میکند.
انتهای پیام