کد خبر: 3941640
تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱۳۹۹ - ۲۱:۰۰
سردار باقری در کنگره جغرافیدانان جهان اسلام:

بازگشت کشورهای اسلامی به صراط مستقیم الهی مهم‌ترین عامل وحدت جهان اسلام است

رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: اولین عامل وحدت در جهان اسلام، همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی تأکید دارند بازگشت مسلمانان و کشورهای اسلامی به صراط مستقیم الهی و عمل به دستورات قرآن است. این اصل باید در میان رهبران و نخبگان جهان اسلام برتر از هر عامل متمایز کننده و اختلاف برانگیز شمرده شده و شاخص اتخاذ تصمیم نهایی میان جوامع اسلامی باشد.

سردار باقری

به گزارش خبرنگار ایکنا، سردار باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، صبح امروز پنج‌شنبه، 27 آذرماه، در ششمین کنگره جغرافیدانان جهان اسلام به میزبانی دانشگاه خوارزمی به ایراد سخنرانی پرداخت که متن سخنان ایشان در ادامه می‌آید:

خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است: «وَاعتَصِموُا بِحَبلِ الله جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقوُا؛ و همگی به رشته (دین) خدا چنگ زده و به راه‌های متفرّق نروید» (آل عمران / 103) با تأسی به این آیه شریفه و با سلام و صلوات به محضر پیامبر گرامی اسلام؛ محور وحدت مسلمین جهان و درود به روان پاک شهیدان راه اسلام و به ویژه دانشمندان و نخبگان مسلمان که جان عزیز خود را در راه اعتلای کلمه توحید و وحدت مسلمانان تقدیم کردند و با قدردانی از برگزارکنندگان کنگره فوق‌العاده با اهمیت حاضر که با هدف همگرایی، ارتقای وحدت و امنیت منطقه‌ای در میان کشورهای اسلامی نسبت به تشکیل این مجمع وزین علمی همت گمارده‌اند سخن خویش را آغاز می‌کنم. سخن در این جمع فرهیخته هرچند به شکل غیرحضوری، چه به عنوان یک مسئول دفاعی در کشور و چه به عنوان یک دانش آموخته جغرافیا مایه مباهات اینجانب است.

هدف متعالی این کنگره، هرچند برای تمامی اقشار و میان نخبگان و دانشمندان کشورهای اسلامی حائز اهمیت است لکن برای جغرافیدانان جهان اسلام دارای اهمیت خاصی است چرا که حیطه و تعریف جغرافیا، بسیار فراتر از توصیف و تحلیل صرف پدیده‌های طبیعی و انسانی است و به گفته استاد ارزشمند جغرافیا مرحوم دکتر حسین شکوهی، بدون توجه و به‌کارگیری اقتصاد سیاسی و بازساخت جوامع و بدون توجه به ویژگی‌های نظام‌های سیاسی ارائه نسخه‌های درمان شفابخش برای پیشرفت میسر نخواهد بود و تمامی اینها با توجه عمیق نسبت به عوامل جغرافیایی در جوامع قابل اقدام خواهد بود. به عبارت دیگر مسئولیت جغرافیدانان جهان اسلام بسیار فراتر از مرحله توصیف و تحلیل واقعیات جغرافیایی جهان و کشورهای اسلامی و بلکه ارائه راهکار، برای پیشرفت و هم‌افزایی کشورهای جهان اسلام است.

اگر ساختار فضای جغرافیایی جهان اسلام را متشکل از کشورهایی با اکثریت جمعیت مسلمان فرض کنیم، شامل سرزمینی با وسعت بیش از 31 میلیون کیلومتر مربع و قریب یک چهارم مساحت خشکی جهان با بیش از یک میلیارد و ششصد میلیون نفر مسلمان در قالب 57 کشور و در محدوده غرب اقیانوس اطلس تا غرب چین و جهت جغرافیایی تقریباً جنوب غربی – شمال‌شرقی می‌شود. سرزمینی که دربرگیرنده حدود 3/2 منابع انرژی فسیلی جهان، مهمترین تنگه‌ها و گذرگاه‌های اجباری تجارت دریایی جهانی، مرکزیت ادیان ابراهیمی، بازارهای پرجاذبه و بسیاری ویژگی‌های متمایز کننده دیگر و به عبارتی دربردارنده مهمترین مناطق جهان است.

سرزمینی که با وجود دربرگیری مجموعه انسان‌های دارای نژاد، قومیت، زبان و رنگ پوست متنوع، خدای واحد را پرستش می‌کنند، به سوی یک قبله نماز می‌گزارند، دارای یک پیامبر و یک کتاب آسمانی هستند؛ دین و کتابی که خداوند در آن، دلیل این تنوع انسانی در خلقت انسان‌ها را صرفاً تمیز دادن آنها از یکدیگر عنوان می‌کند آنجا که در آیه 13 سوره حجرات می‌فرماید: «یا اَیُّهَا النّاس اِنّا خَلَقناکُم مِن ذَکَرٍ وَ اُنثی وَ جَعَلناکُم شُعوُباًَ وَ قَبائِلَ لِتَعارَفوُا، اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَالله اَتقیکُم، اِنَّ اللهَ عَلیمٌ خَبیر؛ ای مردم، ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آن‌گاه شعبه‌های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شمایند، همانا خدا کاملا دانا و آگاه است» جالب توجه است که در همین آیه شریفه برابری انسان‌ها در محضر خداوند را متذکر شده و برتری را صرفاً بر خدا ترسی استوار می‌کند که این تأکید در صورت عمل، خود زمینه‌ساز وحدت جوامع اسلامی خواهد بود.

مطالعه تاریخ شکل‌گیری حکومت یکپارچه در قرون اولیه توسعه اسلام در بخش‌های وسیعی از آسیا، آفریقا و اروپا که آفتاب در آن غروب نمی‌کرده و بررسی علل و عوامل تشتت و از هم پاشیدن آن اقتدار، بس ضروری و عبرت‌آموز خواهد بود. علاوه بر برخی عوامل داخلی شامل وجود حاکمان نالایق و عدم رعایت عدالت در حکومت آن روز نسبت به اقوام و قبایل غیرعرب و مانند آن، عوامل بیرونی نقش عمده‌ای را در تضعیف و چند پاره شدن آن حکومت یکپارچه ایفا کرده است.

استکبار جهانی از آن زمان تا به امروز با ترفندهای شیطانی بسیار عمیق، اندیشیده و خطرناک سیاسی، فرهنگی، اقتصادی همواره در جهت ایجاد کینه و عداوت در میان کشورهای اسلامی و مسلمانان تلاش داشته و روز به روز بر این تلاش می‌افزاید. در همین دهه‌های اخیر و پس از غصب سرزمین فلسطین و قبله اول مسلمانان در نیمه قرن بیستم میلادی و به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به عنوان مهمترین نمونه منادی وحدت و بازگشت به خویشتن اسلامی، در اشکال گوناگونِ انتصاب و حمایت از حکام سرسپرده در کشورهای اسلامی، ایجاد و دامن زدن به اختلافات ارضی و مرزی و اقتصادی در جهان اسلام، ایجاد و حمایت از مجموعه‌های تندروی وحدت‌شکن چه در میان اهل تشیعِ مرسوم به انگلیسی و چه در میان بخشی از اهل سنت و جماعت، ایجاد گروه‌های تروریستی با جذب نیرو از جوانان ناآگاه کشورهای اسلامی با عنوان داعش و مانند آن و ایجاد جنگ و خرابی در کشورهای اسلامی و نهایتاً ایجاد رابطه میان برخی کشورهای اسلامی با رژیم غاصب صهیونیستی با گروکشی از امنیت سلاطین و حاکمان سرسپرده آنها کاملاً مشهود است.

جهان اسلام با وجود موقعیت مناسب ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی و برخورداری از ظرفیت‌ها و منابع و مزیت‌های بی‌نظیر طبیعی و انسانی، دارای قابلیت‌های فراوانی برای تبدیل شدن به یک قدرت تراز برتر جهانی در نظام ژئوپلیتیک جهانی است، اما به دلیل وجود برخی عوامل و زمینه‌ها همچون گسیختگی فضای جغرافیایی، تفاوت‌های نژادی، مذهبی و زبانی، اندیشه و نوع نظام سیاسی، شدت و ضعف در میزان استقلال و وابستگی‌های سیاسی و اقتصادی، تعارضات سرزمینی، رقابت‌های داخلی میان قدرت‌های برتر جهان اسلام و دعوت از قدرت‌های استکباری برای برقراری امنیت در قالب پیمان‌های سیاسی، امنیتی و نظامی دچار واگرایی شده و متأسفانه بسیاری از این تنوع‌ها که می‌تواند عامل تکامل و هم‌افزایی محسوب شود به عامل تفرقه و تشتت و حتی دشمنی بدل شده است.

قرآن کریم به عنوان یکی از عوامل و پایه‌های وحدت میان مسلمانان در آیه 28 سوره آل عمران، مومنان و مسلمانان را از دوست، رهبر و یارگیری کافران منع کرده و در آیه 16 سوره توبه آنها را از قرار دادن غیرمسلمانان به عنوان محرم اسرار خود بازداشته و متقابلاً در آیه 29 سوره حجرات ایشان را برادر یکدیگر دانسته و بر آشتی دادن مسلمانان با یکدیگر امر کرده است. دستوراتی که برخی کشورهای اسلامی درست عکس آن را عمل کرده و به نمایش گذارده‌اند.

با این وصف اولین عامل وحدت در جهان اسلام، همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی تأکید دارند بازگشت مسلمانان و کشورهای اسلامی به صراط مستقیم الهی و عمل به دستورات قرآن است. این اصل باید میان تمام رهبران و نخبگان جهان اسلام برتر از هر عامل متمایز کننده و اختلاف برانگیز شمرده شده و شاخص اتخاذ تصمیم نهایی میان جوامع اسلامی و نسبت به سایر قدرت‌ها و کشورهای جهان قرار گیرد. ایشان همچنین تدوین منشورِ وحدت اسلامی توسط نخبگان جهان اسلام را خواستار شدند که با اجرای آن، امکان تکفیر و طرد یکدیگر در جهان اسلام از بین برود و با اجرای نقشه اسلام‌ستیزان، دوستی با دشمنان اسلام جایگزین وحدت و برادری مسلمانان نشود.

اگر مسلمانان و در رأس آن رهبران و حاکمان کشورهای اسلامی، مطابق دستور اسلام عمل می‌کردند و در مقابلِ غصب قبله اول مسلمین و سرزمین فلسطین ایستادگی می‌کردند و اگر مسلمانان در برابر اهانت به مسلمانان عزیز کشمیر و سایر بخش‌های شبه قاره هند عکس العمل مناسب نشان می‌دادند و اگر در سایر درگیری‌ها و منازعات فیمابین مسلمانان با غاصبان ایستادگی و همراهی بین اسلامی نشان می‌دادند و اگر در برابر اهانت عده‌ای قلم به مزد به پیامبر اسلام(ص) یا احکام اسلامی و آیات قرآن کریم مقاومت یکپارچه نشان می‌دادند چنین وضعیتی در تداوم این هتاکی‌ها و تجاوزات امکانپذیر نبود و در آن صورت آیا دشمنان عبرت نمی‌گرفتند و متوقف نمی‌شدند؟ که متأسفانه نه تنها این رویه جاری نیست بلکه بعضاً درست برعکس چنین روالی جاری شده است.

اینها تأکیداتی است که در دو سده اخیر توسط بیدارگرانی همچون سیدجمال‌الدین اسدآبادی، محمد عبده، اقبال لاهوری، امام خمینی(ره) و آیت‌الله خامنه‌ای مورد تأکید قرار گرفته اما کمتر به آن عمل شده است. سید‌جمال‌الدین اسدآبادی معتقد بود: علمای کشورهای اسلامی باید با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و برای تجمع خویش در اطراف جهان مراکز ارتباط و مشاوره به وجود آورند و از طریق ملاقات و مذاکره راه‌های کمک به یکدیگر را جستجو کنند.

بدیهی است که در این گفتگوی علمی، تحمل نظرات مخالف، شنیدن گفتارها با حسن نیت و بدون پیش داوری و پذیرش سخن حق و پیروی از بهترین گفتارها ضرورتی انکار‌ناپذیر است. دومین عاملِ شکل‌گیری و توسعه و قوام وحدت در جهان اسلام، نقش‌آفرینی دانشمندان و نخبگان جوامع اسلامی است که با قلم و زبان و روش‌های جذاب هنری و بهره‌گیری از فناوری‌های نوین مجازی و مجامعی همانند اینگونه همایش‌ها، با تبیین مداوم و مکرر ضرورت‌ها و بیان شاخص‌های هم‌افزایی و انسجام و همگرایی جوامع و کشورهای اسلامی در برابر بیگانگان و غاصبان ممالک و منابع جهان اسلام‌، به روشنگری میان مردم و نصیحت حاکمان و طرد معاندانِ این امر ضروری بپردازند. بدیهی است این امر مهم مستلزم جامع‌نگری و تشخیص مصالح کلان امت اسلامی و دوری از تعصبات و جزءنگری‌های بی‌فایده و حتی مضر است.

این توصیه به هیچ وجه نفی‌کننده مباحث علمی میان نخبه‌های فکری در میان دانشمندان مسلمان و در محیط‌های علمی بسته یا دفاع از خود با منطق و تبیین واقعیت‌ها نیست اما آنچه بروز و ظهور دارد باید نشانگر برادری و وحدت در میان مسلمانان باشد. دستور خداوند در آیه 46 سوره انفال، اطاعت از خدا و رسول او و نتیجه نزاع و کشمکش سستی و شکستن و تضعیف قدرت و ابهت جامعه مسلمانان است؛ که امروز متأسفانه شاهد آن هستیم.

بدیهی است از مهمترین وظایف اینگونه جوامع نخبگی در جهانِ اسلام، یافتن و توصیه و تشریح شاخص‌های سیاسی، اقتصادی، دفاعی، رسانه‌ای، فرهنگی، علمی و اجتماعی است که راه‌های هم‌افزایی و قدرت‌افزایی متقابل و بازی برد-برد را برای کشورهای اسلامی فراهم کنند.

سومین عامل وحدت در جهان اسلام، مطالعه و توجه عمیق و اکتشاف و درک نیات خصمانه دشمنان اسلام و ایجاد دژ واحد و سنگرهای پیوسته کشورهای اسلامی در برابر آنان است. قرآن کریم قاعده نفی سبیل را در آیه 141 سوره نساء چنین مقرّر می‌فرماید: «وَ لَن یَجعَلَ الله لِلکافِرینَ عَلَی المُومِنینَ سَبیلا؛ خداوند هرگز راهی برای تسلط کافران بر مؤمنین قرار نداده است». امروزه اگر کسی در جوامع اسلامی و به خصوص نخبگان و دانشمندان نسبت به نیات پلید و دشمنی قطعی استکبار جهانی و صهیونیسم غاصب بر علیه مسلمانان تردیدی داشته باشد جای تعجب وافر دارد. استقبال و تشییع بی‌نظیر از شهدای مقابله با توطئه‌گران علیه جوامع اسلامی همچون شهیدان سلیمانی و ابومهدی المهندس در عراق و ایران و به شکل نمادین در سایر کشورها نشانگر توسعه و فراگیری این درک میان مسلمانان است.

گردش حاکمان در پست‌های مسئولیتی آمریکا و اسرائیل، انواع رویکردهای سخت و نرم یا به عبارتی پولادین و مخملین اما خصمانه آنها نسبت به جهان اسلام را نشان داده است، به ویژه در دوره اخیر که رئیس جمهور آمریکا با به کار بردن الفاظ و جملات سخیف و شرم‌آور نسبت به حاکمان عربستان که خود را خادم حرمین شریفین می‌دانند اما نسبت به این اهانت‌ها سکوت می‌کنند، چنین رویکردهایی کاملاً شفاف و قابل قضاوت قطعی است. مصوبه سال 2007 سنای آمریکا برای تجزیه کشورهای اسلامی غرب آسیا به واحدهای کوچک و نیازمند و طرح خاورمیانه بزرگ در این زمینه قابل دقت و تأمل است. نمونه دیگر طراحی و پیشبرد طرح‌هایی همچون معامله قرن است که میزان اندک و حداقلی از حاکمیت صاحبخانه فلسطینی بر سرزمین آبا و اجدادی خود را برنمی‌تابد و با کمال تعجب با استقبال و دلالی برخی حاکمان سرسپرده در کشورهای اسلامی مواجه می‌شود. در همین زمینه تأکید بر مقاومت یکپارچه اسلامی در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی در برابر اتهام بی‌اساس هلال شیعی کاملاً ضروری است. لذا بیان شیوا و مداوم این توطئه‌ها و نهراسیدن از غول‌های رسانه‌ای استکباری جزو وظایف اساسی نخبگان و دانشمندان جهان اسلام تلقی می‌شود.

عامل چهارم تأکید بر کل‌نگری و پرهیز از بخشی‌نگری تا حد ممکن است. جوامع اسلامی باید حداکثر پرهیز را نسبت به موارد افتراق و بیشترین تأکید و تکیه را بر عوامل اشتراک داشته باشند. در ادامه نیز باید به عنوان عامل پنجم بر نهادسازی در میان کشورهای اسلامی براساس نقاط اشتراک تأکید کرد. همانگونه که اشاره شد شناخت و تبیین شاخص‌ها برای حرکت در مسیر عملیاتی و فعال کردن عوامل ذکر شده با هدف همگرایی و وحدت هرچه بیشتر در جهان اسلام امری ضروری است.

در میان شاخص‌ها مواردی مانند کم اثر کردن اختلافات جزیی و حرکت به سمت اتحادها و ائتلاف‌های سیاسی و مطالبه جایگاه دائمی برای جهان اسلام در شورای امنیت سازمان ملل متحد، روابط عمیق دفاعی و نظامی با ایجاد صنایع دفاعی مشترک، تبادل آموزش‌ها و تجربیات، برقراری رزمایش‌های مشترک در ابعاد گوناگون نظامی، ایجاد بازارهای مشترک تجاری و مبادله کالا با تعرفه‌های ترجیحی، کمک به ایجاد یک بنیه اقتصادی قدرتمند در جهان اسلام و ایجاد بانک‌های مشترک اسلامی، ایجاد و توسعه اتحادیه رادیو و تلویزیون‌های اسلامی و دیگر رسانه‌های کشورهای اسلامی، نشست‌ها و هم‌فکری‌های فرهنگی و دینی با تأکید بر مشترکات و پرهیز از موارد اختلافی، ممنوعیت اهانت به مقدسات مذاهب مختلف اسلامی و همچنین ویژگی‌های متنوع نژادی، قومی، زبانی و مانند آنها و استفاده از ظرفیت بالای مراسم وحدت بخش حج ابراهیمی و اربعین حسینی، مسابقات ورزشی و توسعه صنعت گردشگری در میان کشورهای اسلامی با تسهیل مقررات رفت و آمد و پیش‌بینی امتیازات مختلف برای گردشگران مسلمان، تشکیل دیوان داوری اسلامی برای حل و فصل موارد اختلاف بین دولت‌های اسلامی، مقابله یکپارچه با استیلای استکبار و صهیونیسم بر جوامع اسلامی و نهایتاً آموزش و فرهنگ‌سازی این جهات در میان نوجوانان و جوانان کشورهای اسلامی می‌تواند مواردی راهگشا تلقی شود.

بدیهی است نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در تمامی موارد مرتبط با مسئولیت و اختیارات خود، با تمام توان از چنین ارتباطات و همگرایی‌هایی استقبال و به نوبه خود دنبال می‌کند. در بُعد امنیت سرزمین پهناور جهان اسلام در برابر تهدیدات نیز، تأکید جمهوری اسلامی ایران بر دفاع و امنیت درون‌زا و عدم اعتماد به برقراری دفاع و امنیت از سوی بیگانگان و واگذاری آن به دشمنان اسلام است. عاری‌سازی منطقه غرب آسیا از سلاح‌های هسته‌ای و تأمین دفاع و امنیت به شکل دسته جمعی و توسط کشورهای مسلمان منطقه می‌تواند مبنایی برای گفت‌وگو و توسعه همکاری‌ها باشد.

انتهای پیام
captcha