به گزارش ایکنا، نشست «آیتالله مصباح یزدی و امتداد سیاسی اجتماعی فلسفه اسلامی»، 20 بهمنماه با حضور پرفسور محمد لگنهاوزن و حجج اسلام والمسلمین سعید روستاآزاد، معاون فرهنگی تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی، اکبر میرسپاه، مهدی علیزاده و سیداکبر حسینی قلعه بهمن، اعضای هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد.
حجتالاسلام اکبر میرسپاه، استاد مؤسسه امام خمینی در این مراسم با بیان اینکه آقای مصباح در قضایای ارزشی از تقسیم معقولات استفاده بجا و عمیقی کرده است، گفت: معمولاً در انواع جهانبینی گفته میشود ما چند نوع جهانبینی مانند علمی، فلسفی، دینی و عرفانی داریم؛ ایشان معتقد بود ما جهانبینی علمی نداریم، زیرا هنوز جامعه علمی ما شنیدن این نوع سخن را ندارد؛ البته بعداً در آموزش عقاید و فلسفه تصریح کردند که ما جهانبینی علمی نداریم.
وی با اشاره به استدلال قیاسی، استقرایی و تمثیلی، افزود: استاد حکیمانه اثبات کردند که استدلال، فقط قیاسی است و در دو مورد دیگر هم به برکت قیاس میتوانیم استنتاج داشته باشیم؛ این کار بزرگی است که حتی افرادی که دور و بر ایشان بودند، متوجه این مطلب نشدند.
میرسپاه بیان کرد: پوپر شیطنتوار استقراء و تجربه را یکی گرفته و به نقد منطقی استقراء پرداخته و آن را به عنوان مشکل تجربه مطرح میکند در حالی که استاد تصریح دارد که تجربه غیر از استقراء است. همچنین آقای مصباح با هوشمندی خودشان، کاری میکردند که دشمنان عاقل هم به زانو در میآمدند، به همین دلیل کمر همت علیه ایشان بستند تا ایشان را تخریب کنند.
وی اضافه کرد: آقای مصباح معتقد بود قضایای ارزشی واقعنما است؛ برخی دیواری میان ارزشها و دانش کشیده بودند، اما ایشان این دیوار را برداشت. علامه معتقد بود اینکه برخی قضایای ارزشی را ذوقی و احساسی تعریف میکنند، کار نادرستی است؛ پوپر این تفاوت را قائل شده، اما میگوید من چون از راستگویی خوشم میآید، قضایای ارزشی را قبول دارم، در حالی که آقای مصباح برای قضایای ارزشی برهان میآوردند و آن را واقعنما و نه احساسی میدانستند.
استاد مؤسسه امام خمینی اظهار کرد: کار دیگر استاد مصباح این بود که درس خودشناسی را ایجاد و تدریس کردند که واقعاً درس تأثیرگذاری بود و دید و جهانبینی افراد را تغییر میداد؛ وی با استدلال اثبات کردند که هدف از خلقت انسان قرب خداوند است، نه اینکه انسان از ارزشی خوشش بیاید و از ارزش دیگر بدش بیاید.
وی افزود: ایشان معتقد بود که اگر ارزشهای اصیل دینی را کنار بگذاریم، زندگی بیمعنا خواهد شد که متاسفانه این مسئله را در برخی دوستان باهوشی که این مسائل را برای خود حل نکرده بودند و دست به خودکشی زدند، دیدهایم و میبینیم.
میرسپاه با بیان اینکه استاد حق حیات بر گردن بسیاری از شاگردانشان دارند، تصریح کرد: گاهی افکاری به اذهان ما میرسید که دچار تحیر فکری میشدیم، ولی شهید مطهری و استاد مصباح به جد در برابر این افکار ایستادند و گفتند دچار مغالطه شدهاید و با برهان و استدلال ما را قانع میکردند.
شاگرد آیتالله مصباح اضافه کرد: طبق همین نگاهها، درس اخلاق استاد مبتنی بر مبانی واقعی بود و به همین جهت بسیاری جدی و واقعبینانه درس اخلاق میگفتند؛ برخی تصور میکردند درس اخلاق فقط این است که مطالب احساسی بیان شود تا افراد را به گریه در آورد، ولی درس اخلاق آقای مصباح هم براساس مبانی فلسفی خود بود و به صورت جدی درس میدادند.
وی با اشاره به توهینهای صورت گرفته علیه ایشان، تصریح کرد: توهینهایی که به ایشان شد، به دلیل دفاع ایشان از ارزشها بود و حتی وقتی به ایشان گفته میشد که ممکن است آبروی شما را ببرند، ولی ایشان میفرمود دیگران برای انقلاب خون دادند.
میرسپاه افزود: کسانی که میخواستند مردم را به فساد بکشانند، احساس میکردند آقای مصباح به صورت ریشهای و علمی در برابر آنها ایستاده است، به همین دلیل تلاش میکردند تا کسی سراغ آقای مصباح نرود و منزوی شوند. لذا بیانات استاد مصباح درباره ضرورت امر به معروف و نهی از منکر را دستاویزی قرار دادند تا بگویند وی مروج خشونت است که در واقع برچسب ظالمانهای بود.
همچنین حجتالاسلام حسینی قلعه بهمن با اشاره به سطوح مختلف ارزشی و مبانی آن گفت: علامه دید وسیعی داشتند، حتی در مؤسساتی که تأسیس کردند، برای تقویت بنیه علمی طلاب و شاگردان ابتدا سراغ مباحث مبنایی میرفتند و بعد از آن در مورد نظامهای مختلف سخن میگفتند.
وی افزود: یکی از اقدامات بسیار زیبایی ایشان در اواخر دهه 50 تلاشی در ارائه مباحث فلسفی اخلاقی بود؛ زمانی این مباحث را ارائه کردند که حتی اصطلاحات، مفاهیم کلیدی و تعاریف این حوزه ناشناخته بود و کمتر کسی توجه به این موضوعات داشت.
قلعه بهمن گفت: وقتی امروز تحلیلهای ایشان بررسی میشود، دقیق و جدید است و هنر وی در این زمینه را نمیتوان نادیده گرفت؛ نظریه ایشان در بحث مناط ارزش اخلاقی در قرآن کاملاً با مباحث روز همخوانی دارد و به عناون نظریات شاداب و زنده قابل بررسی وطرح است و دقت نظر علامه را نشان میدهد.
وی با اشاره به واقعگرایی اخلاقی از منظر علامه مصباح بیان کرد: امروزه چند عنصر در این عرصه مطرح است؛ اینکه حقایق اخلاقی در عالم وجود دارد که از احساس ما مستقل است، گزارههای حاکی از این حقایق اخباری و برخی صادق هستند و اگر این مؤلفهها را در مباحث استاد بررسی کنیم، میبینیم به راحتی این چند عنصر را تبیین کردهاند.
علامه مصباح بیانات زیادی درباره واقعگرایی و اخباری بودن حقایق دارند و طرح این مباحث در دورهای بود که جریان غرب در حوزه اخلاق جریان داشت و تحلیل استاد بسیار مفید و کارآمد شد و اگر تلاش ایشان نبود، امروز در برابر بسیاری از شبهات قوی پاسخ درخوری نداشتیم.
استاد حوزه افزود: از دید علامه مصباح، پشتوانه جواز امر به معروف وجود ارزشهای اخلاقی است که مستقل از حواس ما هستند. وی معتقد بود اگر واقعیت به ارزشهای اخلاقی ندهیم، تلاش همه مصلحان اخلاقی بیاثر خواهد بود و همه کوششها در اصلاح اخلاقی جامعه بیفایده است، زیرا اخلاق هر کسی برای خود او حجت و معتبر است و تنها زمانی میتوانیم دست به اصلاح اخلاقی جامعه بزنیم که معتقد باشیم نظام اخلاقی اعلا داریم. اگر بگوییم همه نظامهای اخلاقی دنیا به یک اندازه موجه هستند، همه این تلاشها بیفایده خواهد بود.
انتهای پیام