خطر مادی‌گرایی در کمین اهل‌ قرآن / معلمان قرآن همچون پیامبر(ص) طبیب دوار باشند
کد خبر: 3953684
تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۲
نقش محافل قرآنی در تربیت نیروی انسانی تراز انقلاب اسلامی / سیدناصر رضوی:

خطر مادی‌گرایی در کمین اهل‌ قرآن / معلمان قرآن همچون پیامبر(ص) طبیب دوار باشند

پیشکسوت قرآنی با بیان اینکه معلمان قرآن باید دست از جایگاه‌نشینی بردارند، گفت: مانند رسول اکرم(ص) طبیب دوار باشند، شمع محفل مردمی باشند که نیاز به رسیدگی دارند، اگر معلم قرآن چنین باشد، خود به خود جوان‌ها و انقلابیون به او روی می‌آوردند.

سیدناصر رضوی

جمهوری اسلامی ایران به اذعان بسیاری از سوی نسلی جان و قوت گرفت که در جلسات و محافل قرآنی پیش از انقلاب تربیت یافته بودند، افرادی که اخلاص، شاخصه اصلی وجودی‌شان بود و بعد از انقلاب نیز این اخلاص را در جبهه‌های هشت سال دفاع مقدس به منصه ظهور رساندند.

حال که سال‌ها از آن دوران می‌گذرد و نهال انقلاب به درختی چهل و دو ساله تبدیل شده، سؤال این است که آیا کماکان محافل و جلسات قرآنی نقش خود را ایفا می‌کنند؟ در همین رابطه گفت‌وگویی را با سیدناصر رضوی، پیشکسوت قرآنی ترتیب دادیم که مشروح آن را می‌خوانید:

ایکنا ـ پیش از انقلاب اسلامی جلسات قرآن به همت برخی دلسوزان و دغدغه‌مندان برگزار می‌شد و بسیاری از اساتید مطرح کنونی، حاصل این جلسات هستند، الان شکل جلسات چه تفاوتی با آن دوران دارد و چه تجربه‌ای از این جلسات دارید؟

از کودکی با برادر بزرگترم و پدر و مادر بزرگوارم در قلب حرکت‌های انقلابی بودیم. محیط مدرسه نیز جو انقلابی داشت، این چند عامل دست به دست یکدیگر داد تا قبل از انقلاب، روحیه انقلابی همراه با تلاش‌های قرآنی حفظ شود.

یک بار با خبرنگاری صحبت می‌کردم، از او پرسیدم افرادی که زیر شکنجه در زندان دوام آوردند، اسرار انقلاب اسلامی را لو ندادند و پرطاقت بودند از چه قشری بودند؟ کسانی که حتی زیر شکنجه شهید شدند، ولی به دشمن اطلاعات ندادند، منافقان که خیلی راحت زیر شکنجه اسرار انقلاب را لو می‌دادند و مثالش نیز همان کسانی هستند که مسعود رجوی کثیف، مریم‌ رجوی و امثال آن‌ها بازماندگانشان هستند، خبرنگار بسیار زیبا جواب داد و گفت همه‌شان بچه هیئتی بودند. معنای بچه هیئتی این است که در شروع جلسه قرآن می‌خوانند، سخنران منبر می‌رود و بعد توسلی به امام حسین(ع)، روضه و سینه‌زنی انجام می‌شود.

قبل از انقلاب در جلسه قرآنی که در محله نیروی هوایی تهران، 30 متری وثوق، فلکه لوزی داشتیم، در انتها چراغ‌ها را خاموش و با زبان دل مناجات می‌کردیم، سلام ساده‌ای می‌دادیم، نه مداحی حرفه‌ای داشتیم و نه روضه‌خوانی به معنای واقعی بلد بودیم؛ اما وقتی «السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س)» گفته می‌شد، اشک‌ها از قلب‌ها سرازیر می‌شد. به مسجد می‌رفتیم نیز همینطور بود، یادم نمی‌رود امام جماعت مسجد با چه حال و سوز و صفایی با خداوند مناجات می‌کرد.

بالندگی و رشد انقلابی در قلب جلسات مذهبی به‌ویژه در جلسات قرآنی بود؛ بعد از انقلاب انتظار داشتیم که این روحیه چند برابر شود، اما انقلاب ما آزادی کامل را به همه افراد داده بود، این آزادی غیر از موارد بسیار مثبتی که در ارتقای فکری، هوشی و مکتبی داشت، باعث شد ضد مذهبی‌ها نیز به اسم آزادی از آن سوءاستفاده کنند. بین مذهبیون نیز مدعیان فراوان شدند و صورت چندبُعدی به خودش گرفت، به‌طور مثال هیئت به جلسات فقط قرآن، فقط منبر و فقط مداحی تبدیل شد، هر کدام از آن‌ها نیز چند شاخه شدند، بعضی از جلسات قرآن فقط به قرائت، ترتیل و ... بعضی دیگر نیز فقط به حفظ پرداختند، بعضی با ادعای روشنفکری خواندن قرآن را بی‌فایده دانستند و فقط به تفسیر قرآن روی آوردند، برخی دیگر به نهج‌البلاغه، صحیفه سجادیه و ... روی آوردند، به این شکل شاخه‌های مختلفی پیدا شد.

از قبل از انقلاب یک بچه محصل دانشگاهی و هیئتی و عاشق مداحی، روضه، جلسات قرآن شامل تفسیر، تجوید و ... و در کل تمام ابعادی که از صدر اسلام به ما درس داده شده بوده‌ام. به عنوان فردی که کمی در این قضایا تجربه دارم، احساس می‌کنم اگر بخواهیم آن روحیه‌ پاک و مخلصانه‌ای که قبل از انقلاب بود و آن ایثارگری را داشته باشیم، باید ابعاد جلسات قرآنی ما کامل باشد، یعنی یک فرد قرآنی باید اهل تفسیر، روضه، منبر، راهپیمایی و جهاد باشد، به راحتی شهر و خانه خود را ترک کند به روستاها برود، نرخ‌گذاری را از زندگی‌اش حذف کند، «خالصاً لوجه الله» باشد و مثل طلبه‌هایی که قبل از انقلاب پوتین به پا می‌کردند و به روستاها می‌رفتند و در منازل فی سبیل الله آموزش روخوانی قرآن می‌دادند، باشند. بعد از انقلاب نیز این روحیه جهادی را طرفداران خط امام البته طرفداران حقیقی، حفظ کردند و در جبهه‌های جنگ همین روحیه حاکم بود و بعد از آن نیز مسائل دفاع از حرم پیش آمد و ثابت شد که این روحیه وجود دارد.

بعد از انقلاب به اصفهان آمدم اما از اساتید بزرگی در تهران درس گرفتم، بزرگوارانی مثل استاد بیوک اصل محمدی جلسه قرآن داشتند، جلسه قرآن در مسجد امام حسین(ع) برگزار می‌شد، البته سعادت نداشتم مرتب خدمتشان باشم گاهی به‌عنوان قاری مهمان در آخر تلاوتی داشتم، ایشان قدری صحبت و بعد صرف و نحو تدریس می‌کردند، مردم دفترچه می‌آوردند، در آخر مداحی و توسلات انجام می‌شد. در جلسه استاد مولایی نیز در پیچ‌شمیران، خیابان بهار مسجدالرضا(ع) که صبح‌های جمعه بود، بعد از جلسه قرآن، برنامه مداحی بود، قبل و بعد از انقلاب این روحیه بود. وقتی به اصفهان آمدم برنامه‌ام را ادامه همین حرکت گذاشتم، در تمام جلساتی که اداره می‌شد آخر سر توسلاتی انجام می‌دادیم. به واسطه همین جلسات عزیزانی تحویل داده شدند که هم قاری بین‌المللی و قهرمان جهانی شدند و هم انسان‌های ولایتی معتقد به انقلاب، نظام و اسلام ناب هستند، هر کدام ستون‌هایی از خدمات شدند و این راه را ادامه دادند، این راه از من نبود، از اساتیدی بود که به ما یاد دادند و ما فقط آن را ادامه دادیم و به دیگران منتقل کردیم.

در حدود 25 سال پیش برای تبلیغ به کشور آرژانتین رفتم همین روند را ادامه دادم. کشوری که دولت آن صهیونیستی بود و افراد یهودی بسیاری ساکن آن هستند، با روحیه‌ افراد مذهبی آن‌جا اصلاً روضه و این مسائل سنخیتی نداشت. طی چند سفر تبلیغی کاری کرده بودیم که به مناجات و توسلات آخر جلسه قرآن عادت کرده بودند، وقتی به زبان عربی مناجات می‌کردم، بعضی‌ها که عربی می‌دانستند برای فرزندانشان ترجمه می‌کردند و توسلات راه افتاده بود.

از طرف مقام معظم رهبری آنجا نماینده‌ای حضور داشت که تلاش می‌کردند، من نیز به عنوان قاری قرآن دعوت شده بودم، برایشان عجیب و غریب بود که آخر جلسه، مناجات می‌خواندیم، فرهنگ‌ها بسیار تفاوت داشت، ولی با همین شیوه که پیش گرفته شد، بسیاری روحیه انقلابی پیدا کردند، یکی از آثارش این بود که راهپیمایی روز قدس به راه افتاد، ابتدا افراد شیعه و مسلمان از اینکه روز قدس راهپیمایی کنند وحشت داشتند، راهپیمایی جانی دوباره گرفت، حتی بازیکن معروف، مارادونا که در ابتدا روحیه صهیونیستی داشت و در اسرائیل در اوج دوران ستاره بودنش طی مصاحبه‌ای گفته بود اگر یک بند انگشت من مسلمان شود آن را قطع می‌کنم، همین آقا بعد از چندین سال که خرابکاری‌های آمریکا را در کشور خود دید، عقب‌ماندگی‌های کشورش را دید که از ناحیه اسرائیل، آمریکا و دیگران است باز قانع نمی‌شد تا اینکه افراد قرآنی و شیعه دور امثال ایشان را گرفتند و حتی در راهپیمایی روز قدس نیز شرکت کرد.

این‌ها ثمره تربیت‌شدگان جلسات قرآن بود که روحیه بالایی داشتند و بعضاً از مبلغان بزرگ بین‌المللی شدند که در کشورهای مختلف تبلیغات می‌کنند. حتی چندین بار افراد فوتبالی بوینس آیرس از من دعوت کردند، در ابتدا گفتند می‌خواهیم فوتبال بازی کنیم، با وجود اینکه سنم 10، 15 سال بیشتر از آن‌‌ها بود و بین 40  تا 45 سال سن داشتم، با افرادی که شیعه، مسیحی و بودایی بودند فوتبال بازی ‌می‌کردم، من گلر آن‌ها شده بودم، ناگهان وسط فوتبال، آن‌ها که فوتبال‌پرست بودند به زبان اسپانیایی می‌گفتند که دوست داریم قرآن گوش دهیم، فوتبالی که آن را می‌پرستیدند رها می‌کردند، در چمن‌ها صندلی می‌گذاشتند و می‌گفتند بنشینید، سید می‌خواهد برای ما قرآن بخواند، وقتی برایشان قرآن خوانده می‌شد چقدر مسیحی، مسلمان شدند، این‌ها آثار پربرکت قرآنی است که در جلسات آن روحیه انقلابی و در آخر جلسات توسلات به اهل بیت(ع) باشد. در آن جلسات بانویی شفا پیدا کرد که بیماری ام اس داشت در حالیکه باردار بود و می‌گفتند خودش و جنینش از بین می‌روند، به برکت توسل به قرآن و فریاد یا زهرا(س) شفا پیدا کرد و جنین آن روز، دانشجویی به نام محمدرضاست.

در همه جا ارادت‌های ویژه‌ و قلب‌های پاکی وجود دارد، شیعیان کشمیری را ببینید برای امام زمان(عج)، مقام معظم رهبری و حضرت امام چه می‌کنند؟ اخیراً کلیپی دیدم که سرودی شبیه سرود ایرانی خوانده‌اند و کلمات فارسی جایگزین کرده بودند، دختران شیعه کشمیری سرود دسته‌جمعی به زبان فارسی با همین آهنگ‌های انقلابی ما می‌خواندند، آن وقت ما برای فرزندانمان به جای فاطمه، اسم‌های عجیب و غریب می‌گذاریم. یک بار در شهر توکومن آرژانتین برای خرید بیرون رفته بودم، دختر مسیحی، دختر مسیحی دیگر را فاطمه صدا زد، من به مترجمم، گفتم درست شنیدم؟ گفت: سید، درست شنیدید، دختر مسیحی به دختر مسیحی دیگر می‌گوید فاطمه. آن‌ها اسم فرزندانشان را فاطمه می‌گذارند آن وقت سزاوار است که ما بعد از انقلاب بعد از دادن صدها هزار شهید، اسامی فرزندانمان را تغییر دهیم و نام اهل بیت(ع) را از شناسنامه‌ها حذف کنیم. آیا سزاوار است؟

ایکنا ـ نقش و تأثیر معلمان قرآن در این خصوص چقدر است؟

بر مبنای آیه قرآن «الرَّحْمَنُ ﴿۱﴾ عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿۲﴾؛ [خداى] رحمان (۱) قرآن را ياد داد (۲)»، (الرحمن / 1 و 2) اولین آموزگار قرآن خود خداوند است، خداوند قرآن را یاد داد، اینقدر آموزش قرآن و تربیت معلمان قرآن مهم است که خداوند بعد از «عَلَّمَ الْقُرْآنَ»، تازه صحبت از خلقت فرموده است، «خَلَقَ الْإِنْسَانَ ﴿۳﴾»، من این را با چشم‌هایم و وجودم و تمام ذره ذره سلول‌های حس می‌کنم که کسی که با قرآن انس داشته باشد، با معجزه قرآن کلامش روی دیگران اثر معجزه‌آسای قرآنی می‌گذارد، حتی افرادی که واقعاً قرآنی باشند وقتی با مقامات و مسئولان ملاقات می‌کنند در وجود افراد زلزله ایجاد می‌کنند. معلم قرآن می‌تواند انقلابی، خط امامی، مخترع متعهد تربیت کند که وقتی می‌گویند آقای دکتر مریض در حال فوت شدن است نگوید به حساب من فلان مبلغ را بریزد تا به او رسیدگی کنم.

اگر معلم قرآن، شاگردی تربیت کرد که با قرآن مأنوس باشد به او غیرت، شرف و نور می‌دهد. ما دم از نهج‌البلاغه، نهج‌الفصاحه و صحیفه سجادیه می‌زنیم، اما خود مولا علی چه می‌کردند؟ شبانه‌روزشان با قرآن مأنوس بود، در خطبه‌هایی که حضرت زین‌العابدین(ع) در روز عاشورا می‌خواندند، چقدر آیه قرآن بود؟ چقدر آیات قرآن در کلام مطهر حضرت زینب(س) بود؟ به نهج‌البلاغه مولاعلی که قرآن مجسم، قرآن ناطق و حقیقی هستند، چقدر عمل کرده‌ایم.

خطاب به قرآنیان می‌گویم؛ ای قرآنیان و معلمان محترم قرآن شما می‌توانید اسلام ناب محمدی را بین تمام اقشار پایه‌گذاری کنید و می‌توانید روحیه جهادی در بچه‌های جهادی تربیت کنید که در اقصی نقاط این کشور گوش به فرمان رهبر به پیش بروند.

ایکنا ـ چگونه می‌‌توان ویژگی‌ انس با قرآن را در نیروهای انقلابی تقویت کرد؟

این مسئله‌ای است که پاسخش را حضرت آقا، مقام معظم رهبری فرموده‌اند مبنی بر اینکه کاری کنید با هنر مسئله آموزش قرآن رسوخ کند، فرزندان را با هنرمندی تمام، مشغول آیات الهی کنید، برنامه‌های هنرمندانه بریزید که بی‌اختیار به اسم مسابقه، برنامه‌ها و ... جذب قرآن شوند، معلمان قرآن کتاب‌هایی را با هنرمندی تمام تدوین کنند که روحیه نوجوان خسته نشود و با آن‌ها معاشرت کنند.

معلمان قرآن دست از جایگاه‌نشینی بردارند، دست از اینکه پول هنگفت بگیرند تا کمی از قرآن را تلاوت کنند، بردارند، مانند رسول اکرم محمد مصطفی(ص) طبیب دوار باشند، به روستاها و شهرها و دنبال مردم بروند، معلم قرآن ناز بکشد، شمع محفل مردمی باشد که نیاز به رسیدگی دارند، واسطه خیرین باشد، اگر معلم قرآن چنین بود، خود به خود جوان‌ها و انقلابیون به او روی می‌آوردند.

انقلابیون نیز متوجه باشند که نباید با زبان انقلابی سخن بگویند، اگر انقلابیون با قرآن انس بگیرند جهادی می‌شوند، نماز اول وقت می‌خوانند، خط امامی می‌شوند نه مانند عده‌ای که خط رهبری را یدک می‌کشند و از مقام حضرت آقا سوءاستفاده می‌کنند. حضرت آقا فرمانبرهایی آماده‌باش می‌خواهند که برای خدمتگزاری به مردم سر از پا نشناسند.

قاریان قرآن در رأس همه امور نیاز به فهم قرآن دارند

ایکنا ـ به نظر می‌رسد که در حال حاضر جلسات قرآن، بیشتر به آموزش عمومی توجه دارند و کمتر به بخش‌های معارفی و تفسیری پرداخته می‌شود، آیا این موضوع را می‌توانیم آسیبی در پرورش نیروهای باورمند تلقی کنیم؟

صددرصد یک آسیب است. زمانیکه قاری قرآن گمان کند که آموزش عمومی یا تخصصی قرآن را دیده و خیال کند به انتها رسیده و نیازی به رشد ندارد، دچار خسران شده است. علت اینکه اهل‌القرآن ما خدای نخواسته بعضاً متکبر، مادی‌گرا و غیرانقلابی می‌شوند، برای متأسفانه بر مدار مسائل مادی و یک بعدی رشد پیدا کرد‌ه‌اند، تا قاری قرآن با مفاهیم مأنوس نباشد نمی‌تواند پیام‌رسانی کند، قاریان قرآن در رأس همه امور نیاز به فهم قرآن دارند ولی چه کنیم که از پس بعضی از آن‌ها برنمی‌آییم ولی بعضاً که راه را پیدا کرده‌اند ما ارادتمند به آن‌ها هستیم. افرادی هستند که بدون نام و نشان در شهرها و روستاهای مختلف خدمت می‌کنند در حالیکه قاریان نه چندان پایینی هم نیستند؛ اما حرفه‌ای بین‌المللی هم نیستند، ولی اینها جامعه را می‌گردانند و روحیه جهادی را القا می‌کنند. قاری قرآن باید با تفسیر مأنوس باشد و بتواند مقام حملة‌القرآن را حفظ کنند.

ایکنا ـ خروجی جلسات قرآن را چطور ارزیابی می‌کنید؟

نباید ناامید باشیم، درست است که اکثراً فقط به تلاوت حرفه‌ای روی آورده‌اند، اما جلسات قرآن که فقط مربوط به قاریان کشوری ما نیست، جلسات قرآن یعنی جلسات هیئتی که حتی در آن خوشبختانه قاریان حرفه‌ای و بین‌المللی نیز پیدا می‌شود؛ اما به نیت رضای خدا خدمت‌رسانی می‌کنند. یکی از جلسات قرآن همین محافل مذهبی است که در مساجد بعد از نماز یک صفحه از قرآن را می‌خوانند، خدا رحمت کند آن کسی که این پیشنهاد را ارائه داد، اگر عمومی در نظر بگیریم خروجی‌اش واقعاً عالی بوده، اما اگر بخواهیم برای خواص بگوییم به شدت خواص ما نیاز به خودسازی دارند. قاریان بین‌المللی پایه‌گذار و بانیان جلساتی شوند که اگر خیلی هم نمی‌توانند خدمت‌گزاری کنند اما یک مقدار توقعاتشان را پایین بیاورند تا ان‌شاءالله خروجی عالی داشته باشیم.

ایکنا ـ و سخن پایانی ...

ما در زمان حاضر باید مطیع مطلق رهبر معظم در مسائل قرآنی، جهادی و در مسائل مختلف باشیم، مرتب منشور گام دوم انقلاب را مورد مطالعه قرار دهیم، مقام معظم رهبری در هیچ مسئله‌ای با اصرار نفرموده‌اند که حتماً آن را مطالعه کنید، اما در مورد این بیانیه فرموده‌اند که برای آن خیلی زحمت کشیده‌ام، باید روی بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری سرمایه‌گذاری کنیم تا نایب بر حق امام زمان و اجداد طاهرینشان از ما شاد شوند.

انتهای پیام
captcha