به گزارش ایکنا، نشست رونمایی از ترجمه کتاب «منتخبات فلسفه در ایران»، شامگاه یکشنبه، 17 اسفندماه، به صورت مجازی و به همت خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. در ادامه متن سخنان سیدحسین نصر، استاد دانشگاه جرج واشنگتن و بنیانگذار موسسه حکمت و فلسفه ایران، را میخوانید؛
این کتاب بسیار کار عظیمی شده است. داستان سرِ طویل دارد و بنده خلاصه آن را مطرح میکنم. ایجاد انجمن حکمت و فلسفه و آغاز این کتاب یعنی منتخبات فلسفه در ایران باهم مرتبط است و به دهه 50 برمیگردد. بنده به عنوان عضو انستیتو فلسفه پاریس انتخاب شدم که افتخار بزرگی بود، چون این مرکز همیشه کمتر از 100 عوض دارد و اکثر فلاسفه معروف اروپا عضوش بودهاند.
بنده اولین شرقی و ایرانی عضو آنجا بودم که بسیار هم مورد علاقه ایرانیها قرار گرفت، اما ثمره عینی هم داشت و آن اینکه رئیس آنجا فیلسوف کانادایی بود که در فلسفه رنسانس و جدید تخصص داشت و به یونانی و ... نیز آگاهی داشت و با من تماس گرفت. من نیز ایشان را به ایران دعوت کردم و بعد هم انستیتو جلسهای در ایران داشت. ایشان و ایزوتسو پیشنهاد دادند مرکزی فلسفی تأسیس شود که ایشان را نزد ملکه بردم و پشتیبانیهایی را جلب کردیم و توانستیم انجمن فلسفه را ایجاد کنیم.
زمانی که انجمن درست میشد به من گفت چند تمدن بیشتر در دنیا نیستند که میراث مستمر فلسفی دارند که چین، هند و ایران است. ما در نظر داریم در پاریس به همکاری یونسکو چند کتاب را به عنوان منتخبات از آثار فلسفی تمدنهای بزرگ به وجود آوریم و برای هر تمدن یک جلد بزرگ در نظر گرفتهایم و شما نیز این کار را برای ایران بکنید و ایران جایی است که بیش از 2500 سال مهد تفکر حکمی و عرفانی بوده است. بنده نیز قبول کردم و 2 هزار دلار نیز یونسکو برای خرج ترجمه فرستاد و زمانی گذشت و انقلاب شد. من که به آمریکا آمدم با من تماس گرفت و پیگیری کرد. من نیز گفتم این کار را میکنم و من آن زمان در فیلادلفیا استاد بودم و همانجا به پیگیری فکری که داشتم پرداختم و گفتم حال که قرار است چنین اثری پدید آید بهتر است که کاملتر باشد.
بنا شد این تاریخ وسیع را برای نخستینبار با اشاره به متون به چاپ برسانیم. بر این امر واقف بودم که کار عظیمی است و مهمترین آثار ما در دوره اسلامی باید احصا میشد و کار بزرگی بود. اگر میخواستیم از ابنسینا منتخباتی انتخاب کنیم، باید متون وی را میشناختیم که کار عظیمی بود، چه رسد به 2500 سال فلسفه. خلاصه مقدمات کار را آغاز کردم و در سال 1984 بود که از دانشگاه تمپل استعفا دادم و اول به هاروارد آمدم و سپس به جرج واشنگتن آمدم. دوباره کار را دنبال کردم و در دانشگاه تمپل به دانشجوی دکتری مستعد ایرانی به نام مهدی امینرضوی پیشنهاد همکاری دادم. چون ایشان نیز علاقهمند بود این همکاری از این راه شروع شد و 30 سال طول کشید تا این 5 جلد درآمد.
برای اینکه قدری مخاطبین در مورد دشواری کار بدانند باید توجه داشت که خیلی از آثار فلسفی ما هنوز چاپ نشده است و ثانیاً باید دید در خیلی از مطالب که چاپ شده مانند آثار ملاصدرا چه چیزی را باید انتخاب کرد. برای پیش از اسلام کار آسانتر بود چون متون دینی که جنبه فلسفی داشته باشد کم بود، اما دوره اسلامی که شروع میشد، با توجه به اینکه اگر «ابویعقوب کندی» و «ابنرشد» و «ابنخلدون» را به عنوان فیلسوف کنار بگذاریم، بقیه یا ایرانی بودند یا معتقد به فلسفه ایران بودند کار دشوار میشد. با وجود اینکه هند اسلامی را که قرابت زیادی با نحلههای فلسفی در ایران داشت کنار گذاشتیم، با این وجود خود ایران که آن زمان گستردهتر بوده است، فوقالعاده از حیث فلسفی غنی بود و نخستین کاری که انجام شد انتخاب بود.
چون وقتی ما منتخبات ایجاد میکنیم هم در مورد چیزی که انتخاب میکنیم و چیزی که انتخاب نمیکنیم، مسئول هستیم و این کار آسانی نیست. تمام مسئولیت این کار را برعهده میگیرم و انتخاب اینکه چه آثاری از ابنسینا و ... انتخاب شود با نظر بنده بود. البته مشورت هم داشتیم، اما گذشته از انتخاب، کار بعدی روی دوش آقای امینرضوی بود که نخست پیدا کردن مترجم بود. افرادی که بتوانند از زبانهای مختلف به انگلیسی ترجمه کنند. دوم نیاز به افرادی بود که بتوانند ترجمه را یکنواخت و ویراستاری کنند و کتاب زیاده منقطع نباشد.
بعد مسئله تصحیح ترجمهها و مقدمههایی که بر کتاب نوشته شده است مطرح شد. مقدمه کلی را بنده نوشتم و بعد برای هر کتابی یک مقدمه و برای هر قسمت مقدمهای نوشته شده که نوشتار عریض و طویلی است که آشنایی زیادی با تاریخ فلسفه اسلامی میخواست. این کار علاوه بر مشکلات علمی یک سرمایه بزرگ مالی نیز نیاز داشت. اگر ایران بود میتوانستم این را تأمین کنم، چون من در آمریکا بودم و اگر کار روی مسئله اسلامی بود آسانتر تأمین میشد، اما چون برای ایران بود، کار سختتر میشد و چند نفر ایرانی مانند دکتر صفوی کمک کردند و با گرفتاریهای زیادی توانستیم بودجه لازمه را برای ترجمه فراهم کنیم.
دانشگاه آکسفورد نیز تماس گرفت و گفت میخواهیم این کتاب را چاپ کنیم. این کتاب را بسیار مغلوط چاپ کرد که خود ما نیز متعجب بودیم. قراردادمان را با آنجا بههم زدیم و خوشبختانه ناشر ایرانیالاصلی در لندن متوجه شد و قرار شد این مجموعه را چاپ کند و با نهایت درستی و چیرگی تن به این کار دادند. این کتاب جلد اولش درآمد و مورد استقبال دانشمندان فلسفه ایرانی و اسلامی قرار گرفت.
پس از اینکه مجلدات بعدی درآمد، فلاسفه غربی نیز علاقهمند شدند و هرچه که جلوتر رفتیم علاقه به گروهها وسیعتر شد. موضوعاتی پیش آمد که در غرب کمتر مطرح شده بود، چون برخی از جلدها با چند قرن اخیر سروکار دارد و کتاب نیز جنبه تاریخی دارد. خوشبختانه این کتاب با همت آقای امینرضوی و دانشمندان شرق و غرب تمام شد و باید از همه آنان تشکر کنم.
امیدوارم این اثر پایدار بماند و باعث شود ایرانیها به اصالت، قدرت، تنوع و اهمیت سنت عمیق فلسفی ایرانی توجه کنند و به شعر حافظ توجه کنند که میگفت «آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد» و از این حیث یادشان باشد که ز بیگانه تمنای دانش فلسفی نکنند و اول به آنچه خود دارند بپردازند. آثاری هم که در کتاب مطرح شده که میتوانند تجدید چاپ کنند.
گزارش از مرتضی اوحدی
انتهای پیام