کد خبر: 3958641
تاریخ انتشار : ۳۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۰:۴۵
ناصر هاشم‌زاده در گفت‌و‌گو با ایکنا:

عنوانی که برایم مفهوم نیست؛ قرآن به زندگی من خدمت کرده و من خادم قرآن شده‌ام + فیلم

ناصر هاشم‌زاده با بیان اینکه عنوان «خادم قرآن» برایم مفهوم نیست، گفت: قرآن به من خیلی خدمت کرده و همه زندگی و روشنیم از قرآن است و در چنین وضعیتی خادم بودن من چه معنایی دارد؟

 هاشم‌زاده

به گزارش ایکنا، هرساله انجمن خادمان قرآن در حوزه‌های مختلف، چهره‌هایی را به عنوان خادم قرآن معرفی می‌کند که امسال در حوزه سینما ناصر هاشم‌زاده مفتخر به دریافت این عنوان شد. در همین راستا، ایکنا گفت‌و‌گویی با وی انجام داده که در ادامه با آن همراه می‌شویم:

ایکنا: خادم قرآن از نگاه شما چه تعریفی دارد؟

حافظ شعری با دارد که می‌گوید: «بی‌مزد بود و منت هر خدمتی که کردم - یا رب مباد کس را مخدوم بی‌عنایت». خادم بودن عنوانی است که در بین مسئولان هم جا افتاده اما عنوان خوشایندی در افکار عمومی یا ادبیات ما نیست، هرچند مفهوماً خوب است. همیشه بحثی داشتیم مبنی بر اینکه نسل ما نسلی بود که می‌خواست اسلام را بشناسد و بتواند با اسلام حیات خود را معنا کند. بحث این بود ما برای دین هستیم یا دین برای ما؟ اصولاً کسانی که می‌خواهند قاعده بازی را تغییر دهند به نحوی می‌گویند که ما باید در خدمت دین باشیم و دین قرار نیست در خدمت ما باشد. این موضوع درباره انقلاب هم وجود دارد؛ اینکه می‌گویند انقلاب برای ما بود یا ما برای انقلاب؟ انقلاب چیست که ما باید خودمان را فدای آن بکنیم، قرار بود انقلاب خودش را فدای ما کند. این پرسش همه جا می‌تواند رخ دهد. برای مثال اقتصاد و فلسفه برای چه می‌خوانیم؟ برای این علوم را فرا می‌گیریم تا بتوانیم آنها را به خدمت بگیریم؟


ظاهراً اینجا هم (موضوع خادم قرآن) موضوع همین است. اینکه ‌آدم خادم کتاب الهی باشد افتخار دارد، اما صحبت این است خداوند اصلاً چنین مقوله‌ای را عنوان نمی‌کند. من هنوز نمی‌دانم آقایان از خادم‌القرآنی چه می‌خواهند؟ قرآن کتابی است که رفیق من برای من فرستاده و گفته دستورالعملی است که باید به آن عمل کنی. در عوض من این کتاب را با آب طلا می‌نویسم و به بهترین نحو تزئینش می‌کنم تا تکریمش کنم، درصورتی که این کتاب به عنوان یک دستورالعمل فرستاده شده است.

منِ دور افتاده و گم شده در عالم داشتم در این غربت‌کده از تنهایی گله می‌کردم، چوپانی به من گفت کسی خبری به من داده تا باید به تو بدهم. این خبر همان قرآن است؛ خداوند کتاب را برای انسانها نازل کرده است. هر فردی کتاب را می‌خواند می‌فهمد کجای کتاب برای او نوشته شده است. این اعجازی است که برای این کتاب نام برده می‌شود، چون برای همه انسانها نازل شده است.

شنبه 30 اسفند/ هاشم‌زاده / همه فهم بودن قرآنی، اعجاز آن است

می‌گویند این نامه(قرآن) خیلی مهم است، نامه‌ای که یار من آن را فرستاده است. وقتی یارم نامه‌ای را به واسطه یک فرد دقیق و امین برایم فرستاده تنها آن نامه را نمی‌خوانم تا در ادامه کنارش بگذارم. من این نامه را هر روز نمی‌خوانم تا ثواب ببرم. روایات ما پر است از سخنانی که تأکید شده این نامه را به صورت طلاکوب و تزئینی ننویسیم. این کتاب یا نامه، اثری است که باید آن را راحت خواند. قرآن کتاب گورستان نیست، بلکه کتاب زندگی است. این کتاب، اثری نیست که کنار آن را نقاشی کرده تا به اصطلاح آن را تکریم کنیم. این روش به عقده من تکریم نیست این نشان می‌دهد در حال تقلب هستیم.

نکته دیگر اینکه، تو نامه یار را به من نمی‌دهی که بخوانم. بلکه می‌گویی نامه خیلی سخت است! و می‌گویی هر کس می‌خواهد این نامه را بفهمد باید 60 سال درس بخواند! این تقلب است، زیرا کسی که این نامه را فرستاده مرا خوب می‌شناسد و به تمام وقوف فکری من نیز آشناست. برای همین مطمئناً چیزی نمی‌نویسد که من آن را درک نکنم.

این کتاب فلسفه افلاطون یا هگل نیست که برای فهمش باید کار عجیب غریب کرد؛ این کتاب نه فلسفه است نه تاریخ، بلکه هم فلسفه است هم تاریخ، ولیکن با معنای عام‌تر و عالی‌تر. من معتقدم امور در سادگی عمیق هستند. قرآن ساده است و چون ساده است عمیق است. امور پیچیده معما هستند، برای همین وقتی آنها را حل می‌کنید تمام می‌شوند، اما یک کلام ساده عمق دارد. قرآن به من خیلی خدمت کرده و همه زندگی و روشنیم از قرآن است. این کتاب به من خیلی خدمت کرده است. در چنین وضعیتی خادم بودن من چه معنایی دارد؟ یعنی من باید آن را تبلیغ کنم؟

شنبه 30 اسفند/ هاشم‌زاده / همه فهم بودن قرآنی، اعجاز آن است

قرآن باید در نوع نگاه و زندگی من جاری باشد؛ یعنی وقتی با شما حرف می‌زنم لازم نیست شما را راضی کنم، بلکه لازم است ببینید من از چه منبعی تاثیر پذیرفتم که تا به این اندازه تحت تاثیر آن هستم. حال درصدهای تاثیرپذیری از قرآن متفاوت است، عده‌ای ممکن است 5 درصد و عده‌ای دیگر ممکن است درصد بیشتری را تأثیر گرفته باشند. لازم به ذکر است که این حوزه مدعی زیاد دارد؛ عجیب است در این عرصه ادعا، نامحرمی است؛ نامحرم کسی است که ادعا می‌کند. این دریای عظیم مال همه است، ولی مدعی می‌گوید از من بپرسید! من این کتاب را می‌فهم و شما قادر به چنین فهمی نیستید!

در ادامه این سوال پیش می‌آید، کتابی را که به من خدمت کرده در برابرش چه کاری انجام می‌دهم؟ من آن را به واسطه اندیشه‌ام که در کارهایم است، تبلیغش می‌کنم. مخلص کلام من عنوانی چون خادم قرآن را نمی‌فهم، برای همین بهتر است درباره معنای آن به کسانی مراجعه کنید که این عنوان را اهدا می‌کنند.

با توجه به توضیحاتی که بیان کردید، مضامین قرآنی چگونه در کارهایتان جلوه‌گری می‌کند؟

وقتی آدم از آبشخوری تاثیر می‌پذیرد هر آنچه می‌کند وام‌دار آن آبشخور خواهد بود. برای همین هم حافظ می‌گوید «هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم». این اتفاقات در تمامی حوزه‌ها از جمله هنر هم می‌تواند رخ دهد. یکی از روشنفکرهایی که مذهبی نیست اما غزل خوب می‌گوید، گفت: من غزل‌هایم را عرفانی نمی‌گویم، اما برخی آنها را عرفانی می‌دانند. صحبت ما با وی این بود که شما در زمینی بازی می‌کنید که تحت تأثیر قرآن است. در تاریخ ما چنین الهام گرفتن‌هایی از قرآن فراوان است، هرچند در این میان دروغ و ریا هم وجود دارد.

ریا را اینگونه توضیح می‌دهم. یادم می‌آید که ملک فهد خود را خادم الحرمین می‌نامید. آنها قرآن چاپ می‌کردند و زیر این کتاب می‌نوشتند به دستور خادم‌الحرمین، امیدوارم خادم قرآنی که ما می‌گویم از این دست عنوان‌ها نباشد. تکریم‌ها نباید به این سمت رود که شروع به آمار دادن کنیم. یعنی بگویم به این میزان قرآن‌خوان داریم یا ادعاهای مشابهی را بیان کنیم، البته نقاشی، خوشنویسی یا سینما می‌تواند فرمی قرآنی داشته باشد، اما همان‌گونه که گفتم باید این الهام گرفتن در بطن کار باشد.

مسئولیت اجتماعی یک خادم قرآن در حوزه‌ای که فعالیت دارد، چیست؟

اگر در این حوزه صادق باشیم کفایت می‌کند، زیرا این خصیصه به‌نظرم برای تاثیرگذاری کافی است. لازم به ذکر است رسیدن به این خواسته نیز کاری دشوار است. زمانی که صداقت وجود داشته باشد دروغ و رانت‌خواری به وجود نمی‌آید به ویژه در حوزه سینما که انسان به واسطه درگیر بودن با سرمایه می‌تواند در این دام گرفتار آید. برای همین هم می‌بینیم عده‌ای در این عرصه قلدر می‌شوند. در همین راستا، بسیاری که در سینما به پول رسیدن فراموش کردند که برای چه به این عرصه وارد شده‌اند.

‌هنر نزدیک‌ترین مقوله به دیانت است. به قول نظامی که می‌گوید «پس شعرا آمده و پیش انبیا». من نیز مسئولیت نیز باید همین باشد، البته فعلاً بیشتر احساس شرمندگی دارم، زیرا عنوان خادم قران بسیار بزرگ است.


شما با کارهایتان نشان داده‌اید به واقع در این راستا قدم برداشته‌اید.

کارهایی نظیر «آواز گنجشک‌ها»، «بید مجنون» «زیر نور ماه» و... کارهایی هستند که من تنها به سازندگان آن مشاوره داده‌ام، اما کارگردانان این آثار گیرایی این را داشتند که مطالب را با کیفیت مطلوب ارائه دهند. برخی از این مطالب را با کارگردانان دیگری هم کار کردم که موفق نبود. کارهایی که نام برده شد برای صاحبانش است من فقط یک فکر را توصیه می‌دهم. این نکته را در نقدها و صحبت‌هایم نیز آورده‌ام.


آیا مفاهیم قرآنی قابلیت تصویری دارند؟ می‌توانیم برای این معانی معنوی یک ما به ازای تصویری پیدا کنیم؟ البته برای رسیدن به این خواسته اصولی هم وجود ندارد. درحقیقت باید فرد خود با این موضوعات عجین باشد، زیرا از کوزه همان برون تراود که در اوست. ما به میزانی که در مسلمانی‌مان صادق هستیم، اثرمان قرآنی می‌شود و به میزانی که معیار می‌دهیم تنها بحث و نظر است که راه به جایی هم نمی‌برد.

در پایان از آقایانی که من را انتخاب کردند کمال تشکر را دارم، اما حرف من این است منظور شما از خادم قرآن چیست و فکر می‌کنید خادم قرآن چه کاری باید انجام دهد. در پایان باید بگویم بیایید فاصله بگیرم از دروغ‌های آل سعود.

شنبه 30 اسفند/ هاشم‌زاده / همه فهم بودن قرآنی، اعجاز آن است

یادآور می‌شود ناصر هاشم‎زاده متولد 1333 تهران و فارغ التحصیل فلسفه، دانشگاه تهران است. وی نویسنده مقالات فلسفی ـ هنری در مجلات و مطبوعات هنری است.
آثار تحقیقی و ترجمه:

1ـ انصارالحسین 2 _ عیار دانش 3 ـ فرمان (عهدنامه)
آثار ادبی:

1ـ رویای گمشده 2 ـ ایمان یك غریب.

وی در سالهای اخیر به دلیل علاقه به فعالیت‌های سینمایی به ویژه در زمینه فیلمنامه پرداخته است كه به صورت مشاور و نویسنده در فیلمنامه‌های آثاری چون «بید مجنون»، «رنگ خدا»، «زیر نور ماه» و «آواز گنجشك‌ها» و... شركت داشته است.

انتهای پیام
captcha