به گزارش ایکنا، اولین نشست از سلسله نشستهای علمی نقد کتاب «تفسیر معاصرانه قرآن کریم» نوشته سیدحسین نصر، امروز، 23 اسفندماه با حضور حجج اسلام و المسلمین محمدعلی رضایی اصفهانی، استاد تمام جامعةالمصطفی العالمیه و رئیس مجتمع عالی قرآن و حدیث، محمدجواد اسکندرلو، دانشیار و عباسعلی براتی، استادیار جامعةالمصطفی العامیه در مجتمع عالی قرآن و حدیث برگزار شد.
حجتالاسلام محمدجواد اسکندرلو در این نشست، گفت: مسئله دینپژوهی در زمره مسئولیتهای اولیاء الهی و عالمان بزرگ الهی و اندیشمندان قرآنی و مسلمان در طول تاریخ بوده و هست.
وی با بیان اینکه رویکرد تبشیری دینی، سیاست استعماری و دینپژوهی سه هدف از دینپژوهی مستشرقان است، اظهار کرد: در رویکرد تبشیری، کلیسا هدف اصلی آنها تنصیرسازی پیروان ادیان دیگر بوده است؛ یعنی با بزرگنمایی و ادعای ضعف برای اسلام و بزرگ جلوه دادن مسیحیت در این مسیر گام نهادهاند.
اسکندرلو تصریح کرد: برخی فعالیتها، گردآوری اطلاعات و جاسوسی خاص در راستای سیاستهای استعماری بوده است و برخی هم مطالعات نسبتاً علمی داشتهاند که اکثر نظرات و اقوالشان در این رویکرد را در قالب دایرةالمعارف ارائه کردهاند و در دو دهه اخیر، غیر از لایدن، دانشنامه اولیورمن و یک دانشنامه تکجلدی در هند نوشته شده است.
استاد جامعةالمصطفی(ص) با بیان اینکه تفسیر معاصرانه چون جدید نوشته شده است، پس باید از نگاه علمی نقد شود، تصریح کرد: وی در این تفسیر از منابعی چون؛ آلوسی، ابن جوزی، ابن عجیبه، ابن آشور، ثعلبی، زمخشری، طبری، طبرسی و علامه طباطبایی نام برده است، اما از مفسرانی مانند ابن عجیبه هم نام برده که جای تعجب است، در حالی که از سیدقطب که به تفصیل وارد مباحث اجتماعی شده، ذکری نیاورده است یا از آیتالله جوادی آملی و تفسیر نمونه و تفاسیر مشهور دیگر نامی به میان نیامده است.
اسکندرلو اضافه کرد: سیدحسین نصر بنابر ادعای خود، پیرو مکتب سنتگرایی متأثر از رنهگنون و عضو شاخه متصوفه شاذلیه است؛ این کار با یاری و همکاری برخی دانشجویانش انجام شده و سرویراستار با افزودن حواشی اثری تفسیرگونه در هشت تا 9 جلد پدیدآورده است که فقط جلد اول آن مشتمل بر حمد تا آلعمران است، بنابراین از یک طرف دم از سنت و از طرف دیگری معاصر زده و نتوانسته میان این دو جمع کند.
این قرآنپژوه گفت: پرسش ما از ایشان آن است که درست است که نباید به تفاسیر سنتگرایانه اکتفا کرد، ولی باید روشن شود که معیار معاصر بودن چیست؟ آیا کار نصر و همکارانش معاصرانه است یا صرفاً این تعبیر را به کار برده است؟ ضمن اینکه حداقل 10 شرط برای کسی که میخواهد وارد تفسیر قرآن شود، برشمردهاند که نصر عمده این شرایط را ندارد.
اسکندرلو، آشنایی با زبان عربی را که مستلزم فراگیری صرف و نحو و اشتقاق و اسباب نزول و ... است، از جمله این شرایط برشمرد و تصریح کرد: آشنایی با سنت و سیره و روایت، شناخت علوم قرآن، شناخت مقاصد وحی، شناخت تاریخ قرآن کیفیت نزول و محکم و تشابه و جوه و نظائر، پرهیز از پیشداوری تا تفسیر به رأی، جامعنگری و تحقیق همهجانبه، اطلاع از آثار پیشینیان و آگاهی از علم منطق و آگاهی از سایر علوم از دیگر این شرایط است.
اسکندرلو اضافه کرد: آگاهی مفسر از آنچه در علوم تجربی و انسانی مورد کاوش قرار گرفته، راه را برای درک مفاهیم وحی آسانتر میکند و اهمیت این شناختها از آن جهت است که مؤمنان را به مطالعه طبیعت فراخوانده است، بنابراین پژوهشهای انجام شده در روانشناسی و علوم انسانی و تجربی از اسرار فراوانی از طبیعت و آفرینش پرده برداشته است و لازم است مفسر با آن آشنا باشد، ولی در این اثر وجود ندارد.
وی افزود: هر اثر جدید که گروهی باشد، قطعاً مشتمل بر محسنات و مزایایی است. یکی از محسنات کتاب آن است که در صفحه 37 از وحیانی و الهی بودن الفاظ قرآن دفاع شده و تعریض خوبی بر دیدگاه سروش زده است. همچنین از جامعیت معارف قرآن در صفحات 38 تا 48 دفاع کرده و قرآن را دارای مباحث نجومی، خلاقیت هنری، جهانشمولی حکمی، فقهی و عملی و فراگیر و جاوادنه معرفی کرده است.
این قرآنپژوه و استاد حوزه ادامه داد: پیوست این کتاب مشتمل بر احادیث و از 721 تا 726 برخوردار از واژهنامه انگلیسی فارسی است و جایگاه اسامی خاص هم نمایه شده است؛ به لحاظ ساختاری و شکلی از ظاهری هنری و جامع و زیبا استفاده کرده است، گرچه مناسب بود به روش تفسیری آن هم اشاره میشد.
عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی گفت: در صفحه 13 بیان کرده که «نه فقط اسلام، بلکه ادیان دیگر هم وحیانی تلقی میشوند، به این معنا که اساس آنها وحیانی است و این معنا در سراسر قرآن مشهود است» در جواب باید گفت که اگر وی دنبال تأیید کثرتگرایی اجتماعی است، قبول داریم، اما اگر مراد وی، پلورالیسم دینی و اعتقادی است، این قابل پذیرش نیست.
وی افزود: وقتی نوبت به دین اسلام رسید، براساس آیات و روایات، اسلام ناسخ ادیان قبل است و اینجا سوپرمارکت نیست که هر کسی بخواهد هر دینی را برگزیند. مسیحیت قائل به تثلیث شده و بدعت گذاشتند و اعتباربخشیدن به یهود و نصارا آن هم به صورت یکسان با اسلام خلاف کتاب و سنت است و محتمل است که در پشت پرده این موضوعات، اهداف سیاسی وجود داشته باشد.
اسکندرلو بیان کرد: وی تأکید کرده است که نمیتوان بدون توجه به مدرنیسم، فهم جامعی از اندیشه قرآنی داشت؛ این سخن گرچه قابل توجیه و درست است، ولی با قید مطلق آن مخالفیم؛ گویا یکی از شرایط قطعی درک قرآن، توجه به مدرنیسم است و بدون درک مدرنیسم مفسری نمیتواند به درک قرآن برسد. بنابراین این سخن مورد قبول نیست.
استاد حوزه علمیه اضافه کرد: در صفحه 50 آورده زبان عربی قرآن در جایی تعلیمی و در جایی استعاری و بسیار شاعرانه است که ما با تعبیر شاعرانه مخالفیم؛ آیتالله معرفت فرموده که قرآن زیبایی الفاظ و فخامت در معنا و محتوا دارد، بنابراین به جای شاعرانه خوب بود از لفظ هنرمندانه، پژوهشگرانه یا اعجاز هنری بهره میبرد.
وی تأکید کرد: سیدحسین نصر در این اثر، در مقام تفسیر بسیاری از آیات، مستندی برای مفاهیم واژهها ذکر نکرده، همچنین به منبعی لغوی استناد نکرده و به اختلاف قرائات و نقش آن در تفسیر توجه چندانی نداشته است.
انتهای پیام