به گزارش ایکنا، نخستین جلسه شرح دعای سحر حجتالاسلام سروش محلاتی شب گذشته 25 فروردین برگزار شد. وی در این جلسه به شرح عبارت «اللهم انی اسئلک من جمالک» پرداخت. متن جلسه از نظر میگذرد؛
سال گذشته درباره دعای شریف سحر مباحثی مطرح کردم و امسال هم همان بحث را دنبال میکنیم. فرصت برای مرور مباحث گذشته نیست، فقط به ویژگی این دعا اشاره میکنم و برخی از نکاتی که درباره این دعا در جلسات گذشته مطرح شده بود، یادآوری میکنم. دعای سحر دعایی است که از امام رضا(ع) به ما رسیده است و حضرت رضا(ع) فرمودند این دعا را امام باقر(ع) در سحرهای ماه رمضان میخواندند و اینگونه با خدا مناجات میکردند. گرچه از ائمه ما دعاهای فراوانی به ما رسیده و این یکی از امتیازات مذهب تشیع است که سرمایه ارزشمندی از ادعیه در اختیار ما هست که مذاهب دیگری چنین میراثی را در اختیار ندارند، اما با این همه، دعای سحر در میان همه دعاهای ائمه یک دعای متفاوت است. متفاوت از نظر سبک و اسلوب، متفاوت از نظر مضمون و محتوا تا جایی که بنده تحفص کردم دعایی با این سبک و مضامین در میان ادعیه نداریم.
از نظر سبک، دعا مشتمل بر برخی از اسمای حسنای الهی است. گرچه در میان همه دعاها اسمای حسنای الهی مطرح است ولی این دعا مشتمل بر بیست و سه فراز است، هر فراز شامل یکی از اسمای الهی است و غیر آن چیز دیگری در دعا مطرح نیست و دعاکننده خواستهای مطرح نمیکند؛ نه از نعمتهای دنیا چیزی میخواهد و از نعمتهای قیامت چیزی میطلبد، نه به فکر بهشت است و نه به فکر جهنم. فقط با خدا مناجات میکند و از خدا، خدا را میطلبد. این یک ویژگی است.
ویژگی دوم در این دعای شریف این است که این دعا نوعی فراز و فرود دارد. وقتی شخص دعا میکند «اللهم انی اسئلک من بهائک بابهاه و کل بهائک بهی» ابتدا در دعا اوج میگیرد و بها و حسن و زیبایی را میبیند و از بها به ابها میرسد، از زیبایی به زیباترین اوج میگیرد و ترقی پیدا میکند ولی دوباره برمیگردد. در جمال هم همینطور است. این فراز و فرود از ویژگیهای دعای سحر است.
درباره ارزش و اهمیت این دعا در همان روایت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) تعبیر بسیار سنگینی وجود دارد. حضرت فرمودند: اگر مردم میدانستند در این دعا چه حقایقی وجود دارد و این دعا از چه عظمتی برخوردار است و چه مقدار تاثیر در سرعت اجابت دارد با هم به قتال برمیخواستند و شمشیر میکشیدند؛ حاضر بودند همه چیز خود را بدهند تا به این دعا دست پیدا کنند. بعد حضرت فرمودند اگر من سوگند یاد کنم اسم اعظم خداوند در این دعاست راست گفتم. پس این دعا، دعایی شگفتآور است. لذا برخی اهل معرفت به شرح این دعا مبادرت کردند و من درصدد بودم در شبهای مبارک ماه رمضان این توفیق را داشته باشیم از این سفره الهی استفاده کنیم و از مباحثی که بزرگانی مثل امام خمینی(ره) درباره شرح دعا مطرح فرمودند، برای درک دعا و رسیدن به نورانیت استفاده کنیم.
در سال گذشته مقدماتی مطرح شد، هم در مورد ویژگیهای این دعا و هم در مورد سند این دعا. بعد وارد متن شدیم و گفتیم «اللهم» به چه معناست، «انی» به چه معنا است، «اسئلک» به چه معناست و بعد در سوالی که از حق تعالی میشود حرف «من» و «باء» چه نقشی دارد. بحثها و دقت نظرهایی در این زمینه در آثار اهل معرفت بود که برای دوستان عزیز، این مباحث را مطرح کردم. مخصوصا نکاتی که از آیتالله شاه آبادی در تفسیر «باء» و «من» مطرح بود. جمله اول را آنگونه که به خاطر دارم پشت سر گذاشتیم و اینک فراز دوم را آغاز میکنیم.
فراز اول بر اساس اسم «بهی» بود. فراز دوم بر محور اسم «جمیل» است. اینجا سخن از جمال است. در این دعا هر سه جمله یک فراز را تشکیل میدهد و در این یک فراز سه تعبیر درباره جمال حق تعالی تکرار شده است. اینجا یک نکته قابل تامل است و آن نکته این است که در میان این بیست و سه عنوانی که در این دعا هست، علم هست، قدرت هست، رحمت هست، عزت هست، این اوصاف الهی هست، چرا بحث از این اوصاف و توسل به این اسما از جمال و زیبایی آغاز شده است.
درست است جمله اول بر محور بها است و جمله دوم جمال است اما در حقیقت هم جمله اول و هم جمله دوم مضمونا بر محور همان جمال و زیبایی است. هم کلمه بها به معنای زیبای است، هم کلمه جمال به معنای زیبایی است، البته با تفاوت اندکی که در لغت عرب بین این دو واژه وجود دارد ولی در زمان فارسی تفاوتی از نظر معنا در این دو کلمه نیست و ما هر دو را به زیبایی ترجمه میکنیم.
آیا این انتخاب یک انتخاب تصادفی است که در میان این بیست و سه جمله اتفاقا موضوع جمال بر بقیه تقدم پیدا کرده است یا نه، سری وجود دارد و باید بر حسب ترتیب طبیعی در آغاز دعا قرار گیرد. باید انسان در مقام ارتباط با ذات ربوبی از همین جا آغاز کند. علم نقطه شروع نیست، کمالات دیگر نقطه آغاز نیست؛ آغاز ارتباط انسان با خدا همین جا است و سفر از اینجا آغاز میشود.
سوال این است، اساسا چرا انسان توجه به ذات ربوبی پیدا میکند. چه چیزی انسان را به سوی حق تعالی جذب میکند. آن جاذبه چیست. آن جاذبه که مبدا جهش در انسان است و انسان را آرام نمیگذارد و به تکاپو وادار میکند زیبایی است. انسان موجودی است به دنبال زیبایی، انسان عاشق زیبایی است، انسان شیفته زیبایی است و به دنبال آن است که به زیبایی برسد. مسئله اینجاست اگر هر کمال دیگری برای انسان جاذبه پیدا میکند همه به خاطر آن است که انسان در آن زیبایی میبیند. لذا دعا هم با همین موضوع آغاز میشود.
انتهای پیام