به گزارش ایکنا، دومین جلسه از سلسله جلسات تفسیر قرآن شریف لکزایی، دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، با محوریت آرای و اندیشههای امام موسی صدر در کتاب برای زندگی، شب گذشته، 26 فروردینماه، برگزار شد که در ادامه مشروح آن از نظر میگذرد؛
وقتی امام موسی صدر از نگاه اجتماعی دین سخن میگوید، این را در آیات قرآن هم نشان میدهد و از نگاه ایشان دین و قرآن برای زندگی است و میتوانیم زندگیمان را با ابتنا بر قرآن و دین با این قرائتی که امام موسی صدر دارد، بنا کنیم. بحث در این جلسه پیرامون سوره الناس است. آنچه که امام در اینجا مورد تاکید قرار میدهد این است که ما به خداوند پناه ببریم و راهکار پناه بردن به آفریدگار روشنایی را بیان میکنند.
اگر بخواهم بحث منسجمی از آیات این سوره بیان کنم، باید بگویم: سوه الناس به طور کلی راهکارهایی را به مردم و مؤمنان و موحدین ارائه میدهد که چطور از خود در مقابل خطرات آشکار و نهان محافظت کنند و یک نوع ایمنسازی جامعه مؤمن و جامعه انسانی در برابر وسوسههای خناسان و شروری است که از انس و جن هستند. نکته دوم اینکه سوره با فهم اجتماعی از سوی امام تفسیر شده است و ایشان این مسئله و این بحث را به حوزه اجتماعی سرایت داده و فهم اجتماعی از آن ارائه میکند. مطلب سوم اینکه خطرات و ناامنیها به صورت خفی و آشکار، انسان و جامعه را در برمیگیرد و انسان را از مسیر مستقیمی که در پیش گرفته منحرف میسازد.
نکته چهارم اینکه شک و تردیدافکنی خودش یکی از آفاتی است که از طرف امام در اینجا مطرح شده که گویا این تردید و این تشکیکآفرینی در راه و مسیر انسان در اراده انسان و در حرکت مستمر انسان خلل ایجاد میکند. بنابراین این خلل موجب میشود اراده انسان ضعیف شود و انسان دچار هراس شود و او از حرکتش بازداشته شود. مطلب پنجم اینکه آیه میخواهد یک راهکاری را نشان دهد که برای این تردیدافکنی و این ناامنی و خطری که در جلوی پای انسان قرار میگیرد، یک مسیری را نشان دهد و آن هم اینکه ما به خدا پناه ببریم.
پناه بردن از یک شر به سه صفت خدا
در اینجا سه واژه استفاده شده است که عبارت از رب، ملک و اله است. بنابراین این سوره یک بعد دیگری از نگاه تربیتی قرآن هم هست. در اینجا یک نگاه تربیتی اعتقادی به انسان مؤمن دارد که اگر بخواهد در زندگیِ خود از شرور ایمن باشد، چارهای جز پناه بردن به خدا ندارد. نکته بعدی که در ادامه این مباحث مطرح میشود این است که این سوره شرور دیگری متفاوت از شرور سوره فلق ذکر میکند و این شرور نه خفی است و نه آشکار. یا به تعبیر دیگری، هم خفی و هم آشکار است؛ لذا با یک شروری مواجهه داریم که این شرور از جن و انس هستند، اما این شرور در این سوره به این تعبیر مطرح میشود که اینها نه خفی و نه آشکار است.
بنابراین به سه صفت خدا پناه میبریم. این سه صفت خداوند، متفاوت هستند و امام موسی صدر نیز در همین تفسیر آنها را مطرح میکنند. رَب را به معنای پروردگار مردم گرفته که انسان را آفریده و مردم را تربیت میکند. دومین صفت مَلِک است که به معنای فرمانروا و یا پادشاه گرفته شده و اله را نیز به معنای معبود گرفته است که نهایت آروز و مبدأ و منتهای انسان است. در تفسیر سوره اخلاص اشاره شد که انسان خلیفةالله است و این یعنی انسان خودش را به صفات خدا نزدیک کند و متصف به این صفات کند. انسان باید به اخلاق الهی متخلق شود که بُعد برجسته حکمت عملی است. لذا این سه صفت بسیار مهم میشود.
در سوره فلق نیز از چهار شر که سه مورد پنهان و یکی آشکار است به یک خدا پناه میبریم، در حالی که در سوره ناس از یک شر یعنی یعنی وسواس خناس به سه صفت خدا پناه میبریم که نشانه اهمیت این شرور و تأثیر این شرور در زندگی انسان است که باید به این توجه داشته باشیم. نکته دیگر اینکه معنای پناه بردن به خدا چیست و وقتی این مسئله را مطرح میکنیم، یعنی باید چه اتفاقی بیفتد؟ امام موسی در گفتارهای خود مطرح کردهاند که ما اطمینان قلب پیدا کنیم. دیگر اینکه انسان عبادات را بهجا آورد و سوم، پایداری و نزدیکی به خداست که انسان نسبت به مشکلات و آنچه در زندگی با آن روبروست پایداری کند و بهترین مسیر و برنامه را برای عبور از مشکلات به دست آورد و به سمت خدا نزدیک شود.
پناه بردن به خدا تخلق به اخلاق الهی است
نکته سوم این است که اینجا پناه بردن به خداوند یعنی انسان به صفات خدا متصف شود. یعنی تخلق به اخلاقی الهی اتفاق بیفتد که همان حکمت عملی است و در فلسفه اسلامی به صورت برجستهای مطرح میشود. در اینجا یک پرسش هم به وجود میآید که این خطرات چیست و چه ناامنیهایی او را تهدید میکند؟ در اینجا امام موسی صدر یک تفسیر اجتماعی را ارائه میدهد. خطراتی که انسان را در زندگی با خودش همراه میکند و زندگی انسان را دچار آفت میکند، یکی عبارت از نظامها و دولت فاسد است. تعبیر ایشان این است که نظام و دولتی که به مسئولیت خودش و اهمیتش توجه ندارد و مسئولیت خود را درک نمیکند، خطرآفرین است.
دومین خطر عبارت از خطر پادشاه منحرف است که میتوان کارگزاران سیاسی را مطرح کرد. اینها نیز مانند نظام فاسد هستند که به مسئولیت خود توجه ندارند، یعنی مدیری که به مسئولیت خودش توجه ندارد و اهمیت این مسئولیت را درک نمیکند، برای انسان خطرآفرین است. بنابراین از شرش به خدا پناه میبریم. این خطرات از جانب انس به انسان میرسد. در ادامه نیز میگوید که سومین خطر عبارت از خطر خودکامگانی است که انسان را تهدید میکنند. کسانی هستند که طغیان کردند و میخواهند دیگران را به بردگی بگیرند و در اینجا وارد بحثهای تخصصی دانش سیاسی نمیشویم اما به تعبیری که امام موسی صدر فرمودند، اینها مسئولیت خودشان را درک نمیکنند که این اقداماتی که انجام میدهند چه عواقبی دارد.
خطر چهارم که آشکار است، خطر مردم است که اینجا اشاره میکند که یک تعدادی تلاش میکنند که عقاید انسان را به صورت مخفیانه فاسد کنند و در ایمانش یک تشکیکهایی به وجود آوردند که اینها را دو قسم میکند؛ یکی آنها که از جانب انسانهاست که تلاش میکنند برخی موانع را در راه انسان ایجاد کنند و نوع دوم خطرات عناصر نامرئی است؛ یعنی هم خطرات مرئی و هم خطرات نامرئی و مخفی مطرح است.
پیامدهای وسوسههای شیطانی در جامعه
برخی از این پیامدهایی که این سنخ از خطرات یعنی وسوسههای شیطانی دارد این است که اولا اعتماد به دیگران را تضعیف میکند. وقتی که اعتماد شود، احترام هم از بین میرود و باعث فروپاشی جامعه میشود. پیامد دومی که دارد این است که ارادههای انسان را ضعیف میکند و انسان نمیتواند با یک اراده قوی در مسیر خود قدم بردارد و این استواری اراده را دچار تشکیک میکند. پیامد سومی که ایجاد میشود این است که در مسیر حرکت انسان تردید و شک ایجاد میشود و انسان را برای رسیدن به مسیری که حرکت میکند سست خواهد کرد و انسان نمیتواند گام بردارد. این نگاه اجتماعی است که توسط امام موسی صدر مطرح میشود و ایشان تاکید میکند که وقتی میگوییم به خدا پناه میبریم؛ یعنی از خدا برای این استمداد میکنیم که دلهایمان به آرامش برسد.
نکته دیگر این است که ما به خدا برای این پناه میبریم که به خدا نزدیک شویم و به ارزشهای الهی عمل کنیم و خود و جامعه را از نفاق پاک کنیم که این نفاق نیز ممکن است نفاق درونی انسان باشد که از درون خود دچار تردید و نفاق درونی شود و یکی هم وجود منافقین است که انسانها را دچار تردید میکنند و آنها را از ارزشها دور میکنند. البته مظاهر جدیدی از خناس هم وجود دارد و شاید بشود گفت به یک معنا وسایل ارتباط جمعی و ... نیز میتوانند در اراده انسانها خلل وارد کنند و اراده انسانها را سست کنند. بنابراین، این سوره، به تعبیری که امام موسی صدر دارند یک بحث اجتماعی و اخلاقی دارد که ممکن است در سرنوشت انسان تاثیرگذار باشد و این تاثیر بسیار مهم است.
انتهای پیام