به گزارش ایکنا؛ پنجمین جلسه از سلسله جلسات تفسیر قرآن شریف لکزایی، دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، با محوریت آراء و اندیشههای امام موسی صدر در کتاب «برای زندگی»، شب گذشته، 29 فروردینماه، برگزار شد که در ادامه مشروح آن از نظر میگذرد؛
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا».
مباحث این جلسه، مرور نکات تفسیری سوره «نصر» است. این سوره نیز یکی از سورههای مهم است و پس از صلح حدیبیه و قبل از فتح مکه نازل شده است. این سوره به صورت خیلی صریح و آشکار دو خبر و یا دو وعده نصر و پیروزی به رسول خدا(ص) میدهد و از طرف دیگر، دو وظیفه را هم به پیامبر(ص) محول میکند که باید آن را انجام دهد؛ یکی از دو خبری که در سوره آمده که به پیامبر(ص) بشارت میدهد، خبر فتح است و دومی، بحث استقبال گسترده مردم از دین اسلام و فراگیری اسلام است. همچنین دو وظیفه هم به پیامبر(ص) و مسلمین محول شده است؛ یکی تسبیح خدا با یادآوری نعمتها و کمالات خدا است و وظیفه دوم عبارت از استغفار است که این طلب آمرزش، پس از فتح و پیروزی باید انجام شود.
پس تمام آیه دو بشارت و دو وظیفه برای رسول خدا(ص) را در بردارد اما در باب دلیل اهمیت فتح مکه باید گفت، آزادسازی کعبه برای مسلمین به جهات عبادی اهمیت زیادی داشت؛ کعبه که در مکه وجود داشت، قبله مسلمین بود و آنها برای اینکه بتوانند یک واجب خود را انجام دهند، نیاز داشتند که به مکه بروند و این فرصت با حضور مشرکان در مکه امکانناپذیر بود و آنها مانع از حضور مسلمین در مکه میشدند. کما اینکه، وقتی مسلمین در سال هشتم برای حج عازم میشوند، مشرکان از ورود آنها ممانعت میکنند که صلح حدیبیه منعقد میشود و یک حادثه بسیار مهمی است و از آن زمان به بعد، بحث گسترش اسلام و دعوتهای پیامبر(ص) رونق پیدا میکند.
پس یک دلیل که کعبه برای مسلمین و پیامبر(ص) مهم بود، حضور کعبه و انجام مراسم عبادی حج بود. دلیل دوم این اهمیت از این حیث بود که فتح مکه به معنای نابودی پایگاه تهاجم مسلمین به اسلام بود. پس از هجرت پیامبر(ص)، مشرکین منشأ چندین حمله به مسلمین در یثرب بودند بنابراین فتح مکه به معنای تثبیت ارکان جامعه جدید اسلامی بود و به یک معنا ایفای رسالت و تربیت مسلمین هم تلقی میشود. نکته دیگر که در ادامه بحث دوم میتواند قابل طرح باشد این بود که تمام شبه جزیره عرب و قبایل در انتظار پایان این جنگ بودند و دوست داشتند این منازعه تمام و نتیجه فتح و پیروزی به نفع یکی از طرفین ختم شود.
از اینرو، این بشارت بدین معنا بود که جایگاه اسلام و مسلمین به زودی ارتقا پیدا میکند و پیروزی بر قریش به معنای پیروزی همه اعراب بود و زمینه مسلمان شدن اعراب را نیز فراهم میکرد. پس دلایل اهمیت این سوره و بشارت خداوند به این سه دلیل است. یک نکته نیز در ضمن این بشارت نهفته است و برخی از مفسرین گفتهاند این سوره اعلام وفات پیامبر(ص) هم تلقی میشد. گرچه که به فتح و پیروزی بشارت میدهد و وظایفی را برای پیامبر(ص) و مسلمین روشن میکند، اما یک اندوهی را نیز سبب میشود و مسلمین دریافتند که زمان وفات پیامبر(ص) به نوعی نزدیک شده و به زودی پیامبر(ص) از میان آنها خواهد رفت.
این سوره نیز یک نکته تربیتی بسیار مهمی دارد و آن در آیه پایانی است که دستور به تسبیح و استغفار داده است. گویی که وقتی پیروزی به سراغ انسان میآید، غرور نیز به وجود میآید اما خدا در اینجا تصریح میکند که فتح و نصرت از آن خداست. ثانیاً پیامبر(ص) باید تسبیح بگوید و استغفار کند، چون ممکن است غرور به ایشان و اصحاب ایشان نزدیک شود. خداوند نحوه مواجهه با پیروزی را تبیین میکند که اگر ما در جایی پیروز شدیم، اخلاق پیروزی ما باید به چه نحوی باشد. این نکته تربیتی یک بعد اجتماعی مهمی پیدا میکند و آن اینکه نباید نصرت و پیروزی که به موجب لطف خدا به وجود آمده، موجب غرور شود. به تعبیر امام موسی صدر، ایمان حقیقی آدمی در این مواقع آشکار میشود و از اینرو است که پیامبر(ص) با حالت تواضع و استغفار خدا وارد مکه میشود و جالب اینکه در اینجا به جای انتقام دستور میدهند که امروز روز رحمت است.
نکته مهم دیگر این است که فتح مکه یکی از روزهای جاودان در تاریخ اسلام است و به تعبیر امام موسی صدر، قله پیروزیهای اسلام است. در عین حال که قله کمال اخلاق در سلوک و منش پیامبر(ص) هم تلقی میشود. فتح مکه پایان مجموعهای از حوادث و مشکلاتی است که از جنگ بدر آغاز شد و بر سر راه پیامبر(ص) و مسلمین به وجود میآید و فتح مکه پایان این حوادث و آغاز یک حرکت اسلامی است. البته که از صلح حدیبیه این حرکت آغاز شد اما اوج آن پس از فتح مکه خودش را آشکار میکند.
در ادامه امام موسی صدر میگویند که در این سوره در مورد چند نکته باید تأمل کنیم که یکی از آنها بحث توکل و تکیه به خداوند است. فتح و پیروزی از سوی خداست و اینجا به رسول خدا(ص) نسبت داده نشده است و کمال سلوک و منش رسول خدا(ص) در این واقعه مشهود است، چون آنچه داشت را نعمت خدا میدانست و بنابراین، هر آنچه رسول و مسلمین به دست خود انجام میدادند نعمتهای خداوند بود که بر جامعه اسلامی عرضه شده و باید در مقابلش شکر به جای میآوردند و مسیر صحیح و درست را طی میکردند.
نکته دوم ورود گسترده مردم به دین خدا در اثر یاری خداوند است. اصل اساسی در اسلام این است که هرکسی رابطه خودش را با خدا اصلاح کند، خدا رابطه او با مردم را اصلاح میکند و امام(ع) میگویند هدف انسان باید رضایت الهی باشد اما خداوند از راه خدمت به خلق عبادت میشود؛ یعنی انسان باید با خدای واحد و احد همراهی کند و قصدش در حرکت و تلاش رضای الهی باشد. از این طریق است که به محبوبیت مردم و احترام آنها نیز میرسد و اینطور نیست که رضای خدا را کنار بگذاریم و رضای مردم را داشته باشیم، بلکه وقتی رضای خدا در نظر گرفته شد، احترام مردمی هم میرسد. لذا هدف انسان این نیست که کسب رضایت مردم را داشته باشد، بلکه هدف کسب رضایت خداوند است و باید با خداوند همراهی کند و قصدش تلاش برای رضای خدا باشد، بنابراین، ممکن است کاری به خلاف مصلحت مردم نیز انجام شود.
نکته دیگری که باید در مورد آن تأمل کنیم، بحث اخلاق پیروزی است. آنچه در اخلاق پیروزی و فتح مهم است اینکه، توازن و تعادل در جامعه حفظ شود، بنابراین اخلاق پیروزی حفظ تعادل را میطلبد. انسان مؤمن مانند کوه استوار است و در بادهای پیروزی، متزلزل نمیشود و این انسان مؤمن پس از پیروزیها متعادل است. امام یکی از وظایف دولت را ایجاد تعادل در جامعه میداند که بتواند میان نیروهای مختلف تعادل ایجاد کند.
نکته چهارمی که بدان توجه میدهند، اخلاقمدار بودن اسلام است و طی طریق اسلام با بحثهای اخلاقی صورت میگیرد. اسلام برای کامل کردن مکارم اخلاقی آمده و باید از انسان در هر حالتی محافظت شود و پاسداری از اخلاق انسان است که اهمیت دارد و ایشان میگویند این کار همان ذکری است که در قرآن آمده که بالاتر از نماز است.
گزارش از مرتضی اوحدی
انتهای پیام