پیام اجتماعی سوره اخلاص از منظر امام موسی صدر
کد خبر: 3964690
تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۹
شریف لکزایی بیان کرد؛

پیام اجتماعی سوره اخلاص از منظر امام موسی صدر

دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به نظرات تفسیری امام موسی صدر در مورد تفسیر سوره اخلاص به وجه اجتماعی این تفسیر اشاره و بیان کرد: امام موسی صدر وجه اجتماعی سوره و این آیه را نیز بیان کرده‌اند که در پیشگاه خداوند انسان‌ها هیچ تفاوتی ندارند و سیاه و سفید و غنی و فقیر هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند و همه موجودات جهان در برابر خدا مانند دانه‌های شانه هستند.

شریف لکزایی دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

به گزارش ایکنا، نخستین جلسه از سلسله جلسات تفسیر قرآن شریف لکزایی، دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، با محوریت آرای و اندیشه‌‌های امام موسی صدر در کتاب برای زندگی، شب گذشته، 25 فروردین‌ماه، برگزار شد که در ادامه مشروح آن از نظر می‌گذرد؛

دومین اثری که در مورد تفسیر قرآن امام موسی صدر منتشر شده، کتاب «برای زندگی» است که به تفسیر سوره‌های قصار قرآن پرداخته است. آنچه در این مباحث دنبال می‌کنیم مروری بر برخی مباحث امام موسی صدر در این مجموعه است. تلاش ما این است که در این فرصت مباحث اجتماعی قرآن را براساس این نگاه تفسیری برجسته کنیم. چون نگاه ایشان به دین اجتماعی است و دین را این طور می‌بینند که می‌تواند در مورد مسائل زندگی، نقش‌آفرینی کند و سرنوشت انسان و جامعه را مورد توجه قرار دهد. بنابراین از نگاه ایشان، قرآن برای زندگی تلقی می‌شود و نه برای صرف تلاوت کردن که البته آن هم مهم است، اما تدبر در آیات قرآن و بهره‌گیری از آیات در زندگی در مباحث تفسیری امام بسیار برجسته است.

این مباحث تفسیری اعم از حدیث سحرگاهان و کتاب برای زندگی در مجلد دهم کتاب گام به گام با امام مطرح شده است. سال گذشته بخش‌هایی از حدیث سحرگاهان را مطرح کردیم و در اینجا به مباحث کتاب برای زندگی می‌پردازیم. دلیل پرداختن به سوره‌های کوچک قرآن هم این بوده که در تفاسیر قرآنی به سوره‌های کوتاه کمتر توجه شده است و معمولاً آنها این طور هستند که از ابتدا به انتها می‌رسند و به سوره‌های پایانی توجه مفصلی نمی‌شود، اما امام می‌آید و می‌گوید بحث را از همین سوره‌های قصار آغاز می‌کنیم؛ لذا دلیل توجه به سوره‌های قصار عدم توجه به این مباحث بوده است.

وجه اشتراک تفسیری امام موسی صدر با ملاصدرا

شاید یک وجه اشتراک امام موسی صدر با ملاصدرا نیز همین است که تفسیر قرآن ملاصدرا نیز همین طور است و از ابتدا شروع نکرده، بلکه برخی از آیات را به صورت برگزیده تفسیر کرده و برخی از سوره‌ها را نیز به صورت برگزیده انتخاب و تفسیر کرده‌اند؛ لذا حتماً لازم نیست از ابتدا آغاز کنیم و به انتها برویم، بلکه می‌توان براساس نیاز جامعه پیش رفت. بنابراین، وجه این انتخاب و دلیل این انتخاب هم می‌تواند واجد اهمیت باشد.

مباحث تفسیری ایشان از سوره اخلاص تدوین شده است و چیزی که الآن در اختیار داریم چهار گفتار است. مضامینی که امام مطرح کرده‌اند مضامینی است که در هر چهار گفتار به نوعی تکرار شده و برخی از اینها نیز افزوده‌هایی دارد که ممکن است در گفتار قبلی و یا بعدی وجود نداشته باشد. امام همانند سایر متفکرین و مفسرین به شأن نزول این سوره توجه کرده است. نکته دوم واژه‌شناسی‌هایی است که به آنها پرداخته و اصطلاحات مهمی که در این سوره به کار رفته مورد توجه قرار گرفته است. نکته سوم اینکه، معارفی که در هر کدام از آیات نهفته است مورد توجه بوده است. دیگر اینکه، امام برداشت اجتماعی خودش از این آیات را نیز ارائه می‌کند و این آیات و سوره را با مباحث اجتماعی گره می‌زند و برای زندگی امروزی خودش از این سوره بهره‌مند می‌شود.

تبیین ارکان توحید در سوره اخلاص

ایشان در هنگام طرح هدف و اهمیت این سوره، تصریح می‌کند که این سوره ثلث قرآن تلقی شده است. دلیلش این است که مباحثی که در قرآن وارد شده است، از سه بخش بسیار کلی تشکیل شده است که عبارتند از مباحث توحیدی، نبوت و امامت است. این سوره ارکان توحید را مطرح می‌کند و از این وجه اهمیت دارد، اما در باب شأن نزول می‌گوید که در دوره جاهلیت مرسوم بود که مردم از نسب اشیاء، اشخاص و حتی حیوانات سؤال می‌کردند و برای آنها مهم بوده است. اینجا نیز افرادی از رسول خدا(ص) سؤال می‌کردند که نسب خدا چیست و به کجا متصل می‌شود؟ خاستگاه این خدا چیست؟ پس از این تقاضا بود که سوره اخلاص نازل شد. از این حیث، این سوره مهم است و ارکان توحید در اینجا مورد توجه قرار گرفته است.

برخی از واژگان مهمی که در این سوره مطرح شده، عبارت از الله، صمد و یکی هم مباحث مبتنی بر آیات سوم و چهارم این سوره می‌شود. در همین گفتارهایی که در مورد سوره اخلاص دارند، بسم‌الله الرحمن الرحیم را نیز توضیح می‌د‌هند که بدان اشاره خواهیم کرد؛ لذا الله مهم است و هر کدام از ادیان، الله را به یک معنایی می‌گرفتند. مثلاً در مسیحیت، الله به عنوان پدر محسوب می‌شود، اما ایشان می‌گویند که الله در اسلام به اوج معنای خودش می‌رسد و از نظر ما الله دربردارنده تمام کمالات است. بنابراین، الله صاحب قدرت، زیبایی، جاودانگی، مهربانی، رأفت و ... است.

اما در باب معنای احد فرموده‌اند واحد به معنای یک در برابر دو است، چون پیشینیان به دو خدا ایمان داشتند، ولی اینجا می‌گوید خدا احد است که دو برنمی‌دارد. این تفکر به نظر ایشان چیزی فراتر از چندخدایی‌بودن است. قرآن می‌گوید که تفکر چندخدایی صحیح نیست. احد هم موجودی است که جزء، ترکیب و نسب ندارد که برخلاف همه موجودات است. یک تعبیر زیبایی هم ایشان دارند و می‌گویند احد یعنی خدا ساده است؛ یعنی مرکب نیست و ترکیبی ندارد و از این منظر هم تفاوت مهمی را ذکر می‌کند که این صفات خدا با صفات انسان متفاوت است؛ برای مثال وقتی که انسان در برخی از صفات واجد صفاتی می‌شود، ذاتی او نیست، بلکه اکتسابی است، مثلاً دانش ما ذاتی نیست، اما برای خدا ذاتی است، اما در برخی از ادیان خداوند به عنوان واحد تلقی می‌شده است، مثلاً پدر و پسر روح‌القدس، یعنی خدا احد نیست که برخلاف نظر اسلام است.

صمد و اعطای استقلال کامل به فرد

در گفتارهایی که ایشان در مورد صمد دارند، بحث‌های دقیق و مهمی را دارند و وجه اجتماعی را نیز از این منظر پی می‌گیرند. ایشان می‌گویند صمد یعنی ایستاده و پایدار و یا چیزی که مقصود است. در همین دو معنایی که ذکر می‌شود ایشان بحث را پیش می‌گیرند. پس سه معنا از صمد ارائه می‌دهند؛ یکی ایستادگی و پایداری و بی‌نیازی است، یکی هم به معنای مقصود است که خداوند برای هر نیازی طلب می‌شود و معنای دیگر، ایستادن است.

پس صمد را به این معنا می‌گیریم که خداوند بی‌نیاز است و بی‌نیازی نوعی استقلال و قدرت است، اما در مقابل نیازمندی خودش یک نوع وابستگی است. پس وقتی صمد گفته می‌شود، یک نوع استقلال کامل به آن فرد اعطا می‌کند. اینجا به خدا این اطلاق صورت می‌گیرد که بی‌نیاز از همه چیز است و از همه قوی‌تر است، بنابراین دارای نقص و کاستی هم نیست، اما انسان دارای همه این صفات هست و انسان ناقص است و در همه مراتب زندگی و وجود خود نیازمند چیز دیگری است.

معنای بی‌نیازی خدا

خداوند نیازمند چیزی نیست و با چیزی هم پیوند ندارد و خدا کاستی ندارد و مردم هم در برابر خدا مانند دانه‌های شانه باهم برابر هستند و این معنای صمد است که یعنی خدا بی‌نیاز است. از همین‌جا بحث را به سمتی می‌برد که نگاه اجتماعی خود را مطرح می‌کند. ایشان وجه اجتماعی سوره و این آیه را نیز بیان کرده‌اند که در پیشگاه خداوند انسان‌ها هیچ تفاوتی ندارند و سیاه و سفید و غنی و فقیر هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند و همه موجودات جهان در برابر خدا مانند دانه‌های شانه هستند. البته استثنایی دارد که مربوط به متقین است.

بنابراین معنای بی‌نیازی خدا این است که همه موجودات در برابر او مساوی هستند و کسی بر دیگری برتری ندارد و راه و مسیر برای برتر شدن جز با تلاش و زحمت فراهم نیست. اگر کسی بخواهد به برتری و علم و قدرت دسترسی پیدا کند، جز از مسیر تلاش و کوشش نمی‌گذرد. نکته مهمی که امام مطرح می‌کنند ارتباط این آیات و این سوره با پیشرفت و اندیشه پیشرفت است. هیچ توسعه‌ای نیست مگر اینکه انسان خودش اراده کند و هیچ دانشی برای انسان رخ نمی‌دهد جز اینکه آن را کسب کند. بنابراین، اینکه انسان‌ها در برابر خدا یکسان هستند؛ یعنی امتیازی جز به تقوا و دانش و تلاش وجود ندارد.

نکته دیگر نقد خرافه‌گرایی است. اینجا امام معتقد است که نه تنها افراد و اشخاص باهم تفاوتی ندارند، بلکه زمان‌ها و مکان‌ها برای خدا یکسان است و هیچ زمان و مکانی برای خدا نسبت به زمان دیگری برتری ندارد و لذا زمان و مکان نحس هم نداریم، جز اینکه برخی زمان‌ها و مکان‌ها مانند ماه رمضان و یا مساجد که به صورت نماد درآمدند، از این حیث اهمیت یافتند که انسان مورد آمرزش قرار بگیرد. نکته دیگر اینکه امام از این سوره یک نتیجه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی می‌گیرد و آن نفی برتری‌طلبی یک قوم و نژاد بر دیگری است. خداوند بی‌نیاز است و همه در برابرش یکسان هستند، مگر به تقوا و پارسایی؛ یعنی کسی که با کرامت‌تر است دلیلش تقوای او است.

انتهای پیام
captcha