به گزارش ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین مهدی رستمنژاد، استاد جامعةالمصطفی(ص) 20 اردیبهشتماه در ادامه مباحث تفسیری خود، با بیان اینکه در شب معراج، وحی خاصی به پیامبر نازل شد، گفت: وحی به معنای القاء پیام به صورت سریع و پنهانی بر قلب پیامبر است؛ البته قرآن از کنه وحی به ما خبر نداده است و آیهای در این زمینه نداریم، اما وصفهایی از وحی در آیات قرآن آمده است.
وی افزود: از جمله در آیات 193 و 194 شعرا فرموده: «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ ﴿۱۹۳)؛ عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ ﴿۱۹۴﴾»؛ یعنی جبرئیل امانتدار وحی و پیامرسان خداوند است. این وحی با واسطه جبرئیل انجام شده است.
رستمنژاد تصریح کرد: در آیه 51 شوری «وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ» هم به سه نوع وحی اشاره کرده است؛ «الا وحیا» مراد وحی مستقیم و القاء قرآن بر قلب مبارک پیامبر است؛ دیگری تکلم با چیزی مانند درخت است که در داستان موسی رخ داد؛ یعنی وحی از پشت حجاب و نوع دیگر با واسطه یعنی جبرئیل است. اینکه خدا به زمین و زنبور عسل و مادر موسی وحی کرده است، گرچه واژه وحی به کار رفته، ولی عمدتاً وحی لغوی و الهام منظور است.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: وحیای که بر پیامبر شده است، با جان پیامبر عجین میشود، نه اینکه مطلبی به حافظه پیامبر بنشیند و بایگانی شود؛ لذا در جایی که جبرئیل واسطه است، فرودگاه وحی جان و قلب پیامبر است و جالب اینکه واژه القاء در آیات دیگری هم در مورد وحی آمده است: إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ؛ «وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ»(آیه 6 نمل) جان پیامبر محل فرود وحی الهی است و واژه اقرا هم در آیه ششم اعلی «سَنُقْرِئُكَ فَلَا تَنْسَى» به کار رفته است.
استاد جامعةالمصطفیالعالمیه بیان کرد: پیامبر وحی را وجدان میکند و دلش با وحی است، لذا چیزی در ذهن نیست که بخواهد آن را فراموش کند؛ در آیه سوم سوره نجم دارد: «وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى»، سخنان پیامبر برخاسته از میل خود و نفسانیات نیست؛ «عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى»، وحی از سوی شدید القوی یعنی خدا و یا جبرئیل است؛ همچنین مقام قرب پیامبر، «فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى» هست؛ یعنی در شب معراج آنقدر نزدیک شد که جبرئیل دیگر ظرفیت نداشت.
معاون آموزش حوزه علمیه تصریح کرد: در اینجا و در تبیین قاب قوسین از مثال حسی استفاه شده، ولی از باب تشبیه معقول به محسوس است؛ در ادامه بیان فرموده است که مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى؛ در اینجا سخن از دیدن فؤاد و قلب و جان است نه چشم؛ أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى؛ یعنی مشرکین با پیامبر مجادله میکنند بر چیزی که او میبیند؛ قلب پیامبر وحی را میبیند و جزء وجدانیات او شده است.
وی با اشاره به آیه 105 سوره نساء «إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيمًا»، اضافه کرد: همان وحی و تعلیم را به عبارت دیگری بیان فرموده است؛ در اینجا هم سخن از ارائه «بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ» است، لذا پیامبر هرگز اشتباه نکرد، حافظان قرآن فراوان آیات را پس و پیش و فراموش میکنند، ولی پیامبر و اهل بیت(ع) هرگز نشده که آیهای را به اشتباه کم و زیاد و اشتباه بکنند، زیرا اینها میبینند و بر قلب و جان آنها حک شده است.
رستمنژاد تصریح کرد: کسانی که وحی را در حد تجربه دینی، خواب، الهام و نبوغ میشمارند، اصلاً خبر ندارند قرآن در مورد وحی چه فرموده است؛ اینها وصف وحی قرآنی است و این آیات پاسخ به القائات دگراندیشان است. میگویند وحی تجربه است؛ آیا واقعا امر تجربی است؟ حتی زمان وحی را هم در اختیار پیامبر قرار نداد.
وی افزود: در آیاتی اشاره شده که سؤالاتی از پیامبر پرسیده میشد، اما پیامبر منتظر وحی باقی میماند و حتی منافقان القاء شبهه میکردند که در آیه 23 سوره کهف فرمود: «وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا»؛ آیا چنین چیزی میتواند خواب و نبوغ و مکاشفه و تجربه نبوی باشد؟.
انتهای پیام