رضا عبداللهی، شاعر و ترانهسرا در گفتوگو با ایکنا درباره نیایش در ادبیات فارسی گفت: نیایش و راز و نیاز با خداوند در همه ادیان آسمانی متناسب با تلقی و درک آدمها وجود داشته است. در این میان شاعران مناجاتها و نیایشهایی در آثار آنها دیده میشود که نشانگر روح و طبع لطیف آنهاست. در واقع آنها آغاز و پایان دیوان خود را به مناجات مزین میکردند و اغلب این سرودهها نیز در قالب قصیده بود و کمتر سرودهای در قالب غزل میتوان یافت.
وی افزود: در میان شاعران، نظامی بیش از همه ستایش خداوند را گفته است و کسی به اندازه او از مدح و نعت خداوند و رسول اکرم (ص) سخن نگفته است و یا دیباچه گلستان سعدی از بهترین نمونههای تحمیدیه در حوزه نثر است. در حوزه نظم نیز میتوان به آثار نظامی اشاره کرد.
عبداللهی ادامه داد: سرودن در حوزه نیایش که از گذشتههای دور جزء ثابت از آفرینش ادبی بوده، یک نوع سنت به شمار میآمد و در واقع شاعران میخواستند دیدگاههای خود را نسبت به خداوند، خود و هستی بیان کنند. اما به نظر میرسد به مرور زمان مجموعه اشعار شعرا به ویژه در دوران معاصر به موضوعات خاصی اختصاص پیدا کرده است؛ بنابراین شاعران خداوند را فراموش نکردهاند.
شاعر «دوبیتی دلم را پاییز منتشر کرد» با تأکید بر اینکه شاعران باید اهتمام بیشتری در سرودن نیایشها و مناجاتها داشته باشند، بیان کرد: این مسئله را نیز نباید فراموش کرد که شاعران کهن، در علم، فقه، اخلاق، نجوم و ... آگاه بودند و همین مسائل در شعرهای آنها هم اثرگذار بود. اما امروز شاعرانی با این علم و دانش نداریم و فقط به شعرسرایی میپردازند. اگر شاعران امروز حتی شعر شاعران کهن را مطالعه کنند و یا به مطالعه در زمینه خداشناسی و عرفان بپردازند، در شعرسرایی و سلیقه شعری آنها تأثیر خواهد داشت.
وی ادامه داد: نوشتن مناجات به صورت نثر ادبی و انتشار آن شجاعت میخواهد که درباره مقام منزه ربوبیت نوشت تا درخور شأن و جایگاه خداوند باشد. ممکن است بسیاری از شاعران در این زمینه کار کرده باشند، اما آن را منتشر نکنند.
عبداللهی به نمونهای از شعر وحشی بافقی اشاره کرد و گفت: یکی از نیایشهای لطیف مربوط به این شاعر است که میگوید؛ «الهی سینهای ده آتش افروز/ در آن سینه دلی وان دل همه سوز/ هر آن دل را که سوزی نیست، دل نیست/ دل افسرده غیر از آب و گل نیست» که به زبانی ساده و بدون تکلف سروده شده است.
ترانهسرای ترانه «یاد تو در دل من طوفان به پا میکنه» گفت: اخیراً یکی از اشعارم با عنوان «تکیهگاه» که مناجاتی با خداوند است، توسط امین عراقی اجرا شده و مورد استقبال خوبی قرار گرفته است که ابیاتی از آن به این ترتیب است.
الهی سینهای ناشاد دارم
گلویی زخمی از فریاد دارم
بهار لطف خود را جلوهگر کن
خزان خواهشم را بارور کن
زمینگیرم مکن در روز پیری
از این ترسم که دستم را نگیری
منم نیلوفری در پای دیوار
ز چشم حادثه دورم نگهدار
الهی در غروب روز حجران
صبوری را از آن من بگردان
غرورم را ز قصر دل برون کن
ز تاج و تخت کینه سرنگون کن
منم آن ماهی دریای آواز
مرا در دامن ساحل مینداز
شب از پشت حصار ابر ناشاد
چراغم را به باد رهگذر داد
خزان آمد به خواب ریشه من
شکسته ساقه اندیشه من
منم قویی اسیر خشم طوفان
خیالم را خدا آسوده گردان
خداوندا تو تنها تکیهگاهی
بیفکن بر من مسکین نگاهی
امید من به تو پیوسته باشد
دلم بیتو همیشه خسته باشد