حق برابری همگان مقابل قانون در سیره امیرمؤمنان(ع)
کد خبر: 3976816
تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۱

حق برابری همگان مقابل قانون در سیره امیرمؤمنان(ع)

پاسداشت حقوق مردم در حکومت با برابری همگان در برابر قانون جلوه می‌یابد و هرگونه نابرابری و تبعیض در چیزی که حق همگان در آن یکسان است، بی‌حرمتی به آنان و زیر پا گذاشتن کرامت ایشان است. امیرمؤمنان(ع) اصرار می‌ورزید و سخت مراقبت می‌کرد تا برابری همگان مقابل قانون به هیچ روی آسیب نبیند.

به گزارش ایکنا، مصطفی دلشاد تهرانی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری اقدام به انتشار سلسله یادداشت‌هایی درباره اندیشه سیاسی امیرالمومنین(ع) کرده است. در همین راستا یادداشتی با عنوان «حقّ برابری همگان مقابل قانون» به رشته تحریر درآورده که متن آن از نظر می‌گذرد؛

پاسداشت حقوق مردم در حکومت با برابری هم آنان مقابل قانون جلوه می‌یابد و هرگونه نابرابری و تبعیض در چیزی که حقّ همگان در آن یکسان است، بی‌حرمتی به آنان و زیر پا گذاشتن کرامت ایشان است. امیرمؤمنان(ع) اصرار می‌ورزید و سخت مراقبت می‌کرد تا برابری همگان مقابل قانون به هیچ روی آسیب نبیند.

آن حضرت در فرمان های حکومتی خود به کارگزاران خویش چنین آموزش می دهد: «فَلْيَكُنْ أَمْرُ النَّاسِ عِنْدَکَ فِي الْحَقِّ سَوَاءً فَإِنَّهُ لَيْسَ فِي الْجَوْرِ عِوَضٌ مِنَ الْعَدْلِ؛ پس باید کار مردمان در آن چه حقّ است، نزد تو برابر باشد، که از ستم نتوان به عدالت راه برد.(نهج البلاغه، نامه ۵۹)

برابری مقابل قانون درباره همگان است و در آن استثنایی راه ندارد، و حکومت ها نمی‌توانند میان خویش و بیگانه، نزدیک و دور، موافق و مخالف فرق بگذارند و به حریم آنان تجاوز کنند و در قانون نابرابری راه دهند. امیرمؤمنان(ع) در عهدنامه مالک اشتر دراین باره فرمانی روشن و راهگشا دارد: «وَ ألْزِمِ الْحَقَّ مَنْ لَزِمَهُ مِنَ الْقَرِيبِ وَ الْبَعِيدِ، وَ كُنْ فِي ذَلِکَ صَابِراً مُحْتَسِباً، وَاقِعاً ذَلِکَ مِنْ قَرَابَتِکَ وَ خَاصَّتِکَ حَيْثُ وَقَعَ، وَابْتَغِ عَاقِبَتَهُ بِمَا يَنْقُلُ عَلَيْکَ مِنْهُ، فَإِنَّ مَغَبَّةَ ذَلِکَ مَحْمُودَةٌ؛ حقّ را درباره هرکس از کسان دور و نزدیک که باید اجرا شود به اجرا درآور و در آن کار پایدار باش و این پایداری را به حساب خدا بگذار. در اجرای حقّ به نزدیکان و ویژگانت هرچه می‌خواهد برسد و در برابر پیامدهای سنگینی که دچار می‌شوی، خواستار سرانجام آن شو، زیرا سرانجام آن ستوده است». (همان، نامه 53)

در هر حکومتی این زمینه وجود دارد که زمامداران، خود را در برابر قانون چون دیگران ندانند و برای خویش، جایگاه ویژه و فراتر از قانون قائل باشند، یا ویژگان و نزدیکان آنان بخواهند از موقعیت خود، بهره‌های خلاف قانون ببرند و سوء استفاده نمایند. امام علی (ع) در هر دو مورد به تمام معنا پاسدار برابری مقابل قانون بود و به هیچ روی برای زمامداران و ویژگان و نزدیکان آنان، شأنی بیرون از قانون قائل نبود. وی در برابر هرگونه خلاف قانون سخت می‌ایستاد و اجازه قانون‌شکنی به هیچ‌کس نمی‌داد؛ زیرا چنین امری را زشت‌ترین بی‌حرمتی و کرامت شکنی درباره مردم می شمرد.

امام علی (ع) در عهدنامه مالک اشتر دراین باره فرموده است: «وَ إِيَّاکَ وَالاِسْتِئْثَارَ بِمَا النَّاسُ فِيهِ أُسْوَةٌ؛ بپرهیز از خودگزینی و امتیازجویی در اموری که مردمان در آن حقّی یکسان دارند»(نهج البلاغه، نامه ۵۳).

همچنین وی درباره ویژگان و نزدیکان زمامداران فرموده است: «ثُمَّ إِنَّ لِلْوَالِي خَاصَّةً وَ بِطَانَةً، فِيهِمُ اسْتِئْثَارٌ وَ تَطَاوُلٌ، وَ قِلَّةُ إِنْصَافٍ فِي مُعَامَلَةٍ، فَاحْسِمْ مَادَّةَ أُولَئِکَ بِقَطْعِ أَسْبَابِ تِلْکَ الْأَحْوَالِ، وَ لاَ تُقْطِعَنَّ لِأَحَدٍ مِنْ حَاشِيَتِکَ وَ حَامَّتِکَ قَطِيعَةً، وَ لاَ يَطْمَعَنَّ مِنْکَ فِي اعْتِقَادِ عُقْدَةٍ تَضُرُّ بِمَنْ يَلِيهَا مِنَ النَّاسِ، فِي شِرْبٍ أَوْ عَمَلٍ مُشْتَرَکٍ، يَحْمِلُونَ مَؤُونَتَهُ عَلَى غَيْرِهِمْ، فَيَكُونَ مَهْنَأُ ذَلِکَ لَهُمْ دُونَکَ، وَ عَيْبُهُ عَلَيْکَ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ؛ آن گاه [بدان که] سرپرست، ویژگان و نزدیکانی دارد که خوی برتری جستن و خودگزینی دارند و [به حقّ دیگران] دست دراز کردن و در معاملت انصاف و دادخواهی را کم تر به کار بستن. پس ریشه ستم اینان را با بریدن اسباب آن برآر، و به هیچ یک از اطرافیان و خویشاوندانت زمینی را به بخشش وامگذار و نباید از تو چشم داشته باشند که [با استفاده از نفوذ و وابستگی خویش به تو] پیمانی ببندند که در زمینه آبیاری یا کار مشترکی که دارند، به مردم همسایه با زمین خود زیان برسانند، یعنی هزینه آن را بر دوش دیگران بار ‌کنند و درنتیجه گوارایی و شیرینی سود آن به ایشان رسد نه تو، و ننگ آن در این جهان و آن جهان بر تو ماند.

هر زمامدار و مدیری نزدیکان و ویژگان و اطرافیانی دارد که قدرت او را قدرت خود به شمار می‌آورند و خود را برتر از مردم می‌بینند و ارباب آنان به حساب می‌آورند و بدیشان امر و نهی می‌کنند و انتظار دارند که مردم فرمان های آنان را بشنوند و اطاعت کنند؛ اگر زمامدار و مدیر، شخصیّتی ناتوان داشته باشد، بر او چیره می‌گردند و زمام امور را از دست او می‌گیرند. امام (ع) دراین باره سخت کارگزارانش را پرهیز داده و برای آنان روشن کرده است که چگونه با نزدیکان و ویژگان و اطرافیان رفتار کنند و زمینه چنین امور را از ریشه بردارند و آنان را به عدالت عادت دهند.

انتهای پیام
captcha