به گزارش ایکنا، علیاصغر بهنامنیا، استاد دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی، 23 بهمن ماه در نشست علمی حکمرانی در قرآن با عنوان «امنیت و تصمیمگیری در حکمرانی نبوی»، گفت: حتی در ادبیات لاتین هم که اولین مقالات با این ادبیات نوشته شده، بین امنیت از جنس (sequrity) و (saefty) تفاوت ایجاد شده است؛ ما هم باید این تمایز را قائل شویم. فرض کنید قرار است جنگی بین مسلمانان و مشرکین اتفاق بیفتد، کما اینکه احد و بدر و فتح مکه و ... رخ داده است، چون مشرکین از خطوط قرمز عبور کرده و قصد داشتند بقای نظام مدینه و حکومت نبوی را تهدید کنند؛ بنابراین سطح عدم تحمل مسلمین هم از خط قرمز عبور کرده و وارد فاز امنیت شده و تصمیمگیری در اینجا به وقوع پیوسته است.
بهنامنیا با اشاره به فرمایشی از امام علی(ع) در بحث تصمیمگیری امنیتی، تصریح کرد: ایشان فرمودند ما قبل از آن که تصمیمی بگیریم باید اندیشه کنیم، مشورت بگیریم. جای تاسف است که افراد فعال در حوزه حکمرانی و تصمیمسازی و تصمیمگیری، مدلسازی نداشتهاند در صورتی که در غرب مدلسازیهایی شده که ما به راحتی میتوانیم در آیات و روایات آن را بیابیم.
وی با تاکید بر لزوم مدلسازی در تصمیمگیری امنیتی، اضافه کرد: ما میتوانیم تصمیمگیری را در فازهای استخراج تصمیم، تشریح تصمیم، انتخاب تصمیم و یا اجرای تصمیم ببینیم، یعنی حداقل 4 فاز در این زمینه وجود دارد. فرض کنید ما در یک جنگ قصد داریم بیرون از شهر، یا درون آن، در کوهستان یا دشت، با سواره نظام و تیر و کمان، شتر و اسب و ترکیبی از اینها و ... بجنگیم، در اینجا برای انتخاب چه باید بکنیم؟ تکنیک تاپسیس میگوید راه حلی بهترین راه حل است که کمترین فاصله را از بهترین حالت و دورترین فاصله را از بدترین حالت دارد؛ عین این تکنیک را امام علی(ع) به محمدبن حنفیه متذکر شده است.
وی افزود: امام علی(ع) به ایشان فرمودند: شما نظر علما را جلب کنید و آنچه را به حقیقت و عالیترین سطح نزدیک و از خطا دورتر است، انتخاب کنید؛ بعدها این تکنیک، با عنوان تاپسیس مطرح شد در حالی که ما میتوانیم مدعی شویم بنیان تاپسیس بر اندیشه امام علی(ع) استوار است؛ ولی ما کوتاهی کرده، آنها را دستهبندی و مدلسازی و مرحلهبندی نکردهایم ولی نظریهپردازان خارجی این کار را کردهاند و ما باید در دانشگاههای خودمان آن را تدریس کنیم.
استاد دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی با بیان اینکه ما در عرصه «تصمیمگیری در حکومت نبوی» کوتاهی تحقیقاتی و مدلسازی زیادی داشتهایم، اظهار کرد: تصمیمگیری در حوزه مدیریت و حکمرانی خیلی مهم است؛ من از همه پژهشگران عرصه حکمرانی درخواست میکنم به این مقوله و مدلسازی آن بیشتر اهتمام داشته باشند و آن را به دنیا معرفی کنند.
وی با اشاره به مدل «تصمیمگیری هوشمند» در تصمیمگیری حکومت نبوی، افزود: بنده غزوه احد را به عنوان نمونه انتخاب کردهام. تعداد زیادی مقاله درباره تصمیمگیریهای پیامبر(ص) در جنگها نوشته شده و برخی شش گام از جمله تشخیص موضوع، تعیین هدف، راه حلهای ممکن و ارزیابی و ... را برای تصمیمگیری مطرح کردهاند. همچنین برخی آیات و روایات مرتبط را در 4 گروه جمع کردهاند. ما در تصمیمگیری هوشمند به مدلی سه لایه اشاره کرده و تلاش کردیم بر تحقیقات دیگران چیزی بیفزاییم.
وی افزود: بر این اساس، یک لایه معیارهای محوری، معیارهای اصلی و معیارهای زمینهساز را انتخاب کردیم. جنگ احد حدود یک سال بعد از بدر رخ داد و مشرکان قریش بعد از تجمیع نیرو تصمیم گرفتند انتقام شکست خود از جنگ بدر و خونبهای کشتهشدگانشان را بگیرند. اطلاعات از طریق افراد مورد اعتماد به پیامبر(ص) رسید، به نقلی سه هزار و به نقلی 5 هزار نیرو برای جنگ حرکت کردند و از عملیات روانی و ... هم بهره بردند تا شکست مسلمانان را قطعی کنند.
بهنامنیا تصریح کرد: پیامبر(ص) با هزار نفر از مدینه بیرون آمدند که 300 نفر آنان با ترفند منافقان و عملیات روانی دشمن از ایشان جدا شدند و تنها 700 نفر وارد جنگ شدند؛ جنگ در دو فاز انجام شد، در فاز اول مسلمانان شکست خوردند و کشتههای زیادی هم دادند از جمله حضرت حمزه و حَنْظَلَة بْن اَبیعامِر، معروف به غَسیلُ الْمَلائکه و فرد دیگری که پیش از ظهر مسلمان شد و حتی قبل از اینکه یک رکعت نماز بخواند؛ در این تصمیمگیری، کارهای زیادی صورت میگیرد از جمله اینکه پیامبر(ص) در این عملیات با کمک امام علی(ع)، در مرحله اول، به جمعآوری اطلاعات پرداختند و امکانات دشمن و نیروهای خودی را ارزیابی و با مشورت اقدام کردند.
وی افزود: در مرحله بعد با مشورت دنبال ایجاد یک راهبرد و سیاست مناسب برای ادامه فعالیت و رسیدن به اهداف بودند، آن هم با استفاده از طوفان فکری، تفکر خلاق و ...؛ در مرحله سوم تلاش کردند چالشها و معیارهای لازم برای عملیات مانند لجستیک و منابع غذایی و قبایلی که میتوانند هم پیمان شوند و ... را مطرح کنند، همچنین میزان آسیبهایی که مردم ممکن است در شهر ببینند و نیز در مورد گزینههای نظامی بحث و مشورت شد و در ادامه، اهداف عملیات و پیامدهای اجرای این تصمیم را هم مشخص کردند.
استاد دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی گفت: همچنین روش رفع نقاط ضعف جبهه خودی، روش اجماعسازی و ... را مطرح و نهایتا تصمیم میگیرند، بعد از شکست، به تحلیل جنگ و بررسی وضعیت جدید میپردازند، یکی از کارهایی که انجام میشود به همراه بردن مجروحان و روشن کردن آتش در 500 نقطه بود که همین عملیات روانی موجب فرار مشرکان به سمت مکه شد و در نهایت مجددا به تحلیل پرداختد.
بهنامنیا بیان کرد: این مواردی که گفته شد، نحوه تصمیمگیری در فرایند عملیات بود که بنده در سه لایه دستهبندی کردم؛ اول لایه محوری؛ اولین کار در این مرحله این بود که به اهداف راهبردی توجه کردند. هدف ایشان ترویج پیام توحید و تثبیت حکومت اسلامی بود و چون مشرکان این خط قرمز را شکستند پیامبر(ص) تصمیم به ورود به جنگ گرفتند. در لایه میانی، وضعیتهای مختلف (فعلی، گذار و آینده) شناسایی شد. در مرحله بعدی به تحلیل وضعیت ناگوار برای رفع مشکل اختصاص داشت. یک شورای مشورتی تشکیل شد و با مشورتخواهی در نهایت گروهی در تنگه احد قرار داده شدند.
وی افزود: خود پیامبر(ص) زره بر تن کردند و دیگران را بر جنگ و مقاومت در برابر دشمن تحریض کردند، در مجموعه فرایند جنگ از ابتدا شاهد کسب اطلاعات، معیارهای زمینهسازی جنگ، تحلیل جنگ، تشکیل شورا، ایجاد خلاقیت و ریختن ترس افراد و ایجاد قابلیت آیندهنگری، اجماعسازی و در نهایت اجرا هستیم.
انتهای پیام