به گزارش ایکنا، پنجمین پیشنشست کنفرانس دوسالانه بینالمللی «نظم منطقهای و ساختار اجتماعی در خاورمیانه: از نظریه تا عمل» با محور «قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در خاورمیانه» عصر امروز، چهارشنبه 31 فروردین برگزار شد.
سعیده لطفیان، استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران، در موضوع نقش قدرتهای بزرگ فرامنطقه ای در امنیت و توسعه خاورمیانه؛ از نظر تا عمل، به سخنرانی پرداخت که متن سخنان وی به شرح ذیل است:
منطقه خاورمیانه را منطقه ای نظامی شده، کم آب، نظامی شده و وابسته به قدرتهای بزرگ را تعریف کردند هر چند این ویژگیها در برخی مناطق در حال توسعه دیگر نیز دیده می شود. اما خاورمیانه در برخی ویژگیها در دهه های اخیر رکورددار بوده که در یک مورد آن از نظر توزیع درآمد در درون کشورها و در بین کشورها است که بدترین منطقه در سال گذشته بود.
حال سؤال این است که قدرتهای بزرگ فرامنطقه ای چه نقشی در ایجاد این وضعیت نامطلوب خاورمیانه داشتند و آیا آینده منطقه با وضعیت فعلی تفاوت خواهد داشت. پاسخ به این پرسشها در شرایطی که احتمال تشدید رقابت وسیه، چین و آمریکا می رود ازهمیشه مهمتر است زیرا قدرتها و مردم منطقه برای مقابله با پیامدهای منفی سیاستهای رقابتی و مداخله جویانه که به طور قطع بر امنیت و توسعه این منطقه تأثیر چشمگیر خواهد داشت بتوانند تدابیری بیندیشند.
در بیشتر نظریات روابط بین الملل استدلال شده که جامعه جهانی تا حدی در بردارنده رقابت برای قدرت و نفوذ است و در نتیجه به طور همیشگی یک نوع رقابت بین اعضای سیستم و به ویژه قدرتهای بزرگ مشاهده می شود. در واقع شرایط نااطمینانی موجود باعث شده که هر کشوری به اهداف سایر کشورها مشکوک باشد و این نوع تفکر به دشمنی و سو تفاهم در نهایت به درگیری منتهی شود. البته همه با این نظریه موافق نیستند و معتقدند سیاست جهانی به طور کامل رقابتی نبوده و در بردارنده همکاری و کمک متقابل قدرتهای بزرگ و کوچک بوده است.
دو دیدگاه متضاد در مورد نقش ابرقدرتها در نظریات علوم سیاسی مطرح بوده؛ اول اینکه اینها می توانند نقش سازنده ای در دموکراسی سازی، توسعه پایدار، ایجاد صلح و حمایت از حقوق بشر و ... داشته باشند و دوم اینکه این قدرتها اصولا با سیاستهای استعماری و امپریالیستی به جایگاه برتر در نظام بین الملل رسیدند و برای حفظ این هژمونی به سیاستهای نئوامپرایالیستی روی آوردند و از هر ابزاری؛ نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک برای پیشبرد اهداف ملی خود استفاده کردند و به جای ایفای نقش سازنده درواقع برهم زننده امنیت مناطقی مانند خاورمیانه بودند و شواهد نشان می دهد این ابرقدرتها در ایجاد برخی از بزرگترین چالشهای امنیتی مشارکت داشتند.
در خصوص سیاستهای آمریکا باید گفت از 1990 تا به امروز در عمل هیچ سرباز آمریکایی هیچ کجا به جز خاورمیانه کشته نشده است و برای این حضور گسترده نظامی استدلال شده که این نیروها می توانند نقش سازنده ای در کاهش و بازدارندگی جنگ و تهدیدهای امنیتی داشته باشند و اغلب هم مشخص نیست این حضور نظامی چه اهدافی را دنبال می کند. اما این حضور غالبا براساس رویکردی تقویت می شود که براین باور استوار است که آمریکا می تواند و باید به دنبال شکل دهی به تمام جنبه های امنیتی منطقه باشد. اما با وجود این حضور و دخالت گسترده نظامی آمریکا در عراق و افغانستان و هزینه بیش از 3.4 تریلیون دلاری خاورمیانه نسبت به دو دهه پیش باثبات تر، دموکراتیک تر و مرفه تر نشده است و برخی حتی بیان کردند که این دخالت ابرقدرت ها در خاورمیانه شرایط زندگی را بدتر هم کرده است.
از نگاه گزارش ارزیابی تهدیدها که ماه گذشته از سوی دفتر امنیت اطلاعاتی امریکا منتشر شد، خاورمیانه منطقه ای باقی خواهد ماند که ویژگی آن درگیری و کشمکش مداوم، همراه با شورشهای فعال چند کشور، زورآزمایی بین ایران و سایر کشورها، تروریسم و جنبشهای اعتراضی است. در مورد روسیه (قبل از جنگ اوکراین) پیش بینی می کنند که روسها خواهان درگیری مستقیم با امریکا نیستند و پوتین به دنبال توافق با واشنگتن است و مسکو دارای توانایی لازم برای استقرار نیروها در مناطق مهم از جمله خاورمیانه است. در مورد چین بیان کردند که آنها به تعمیق همکاری دیپلماتیک، دفاعی و فناوری با روسیه برای به چالش کشیدن آمریکا ادامه می دهد.
لذا می توان گفت این سه قدرت بزرگ برای مقابله با سه تهدید امنیتی مشترک به همکاری با همدیگر ادامه می دهند؛ مبارزه با تروریسم بین المللی مانند داعش، جلوگیری از گسترش سلاحهای هسته ای به صورت انتخابی از جمله مانع تراشی بر سر برنامه انرژی اتمی ایران، جلوگیری از پیدایش قدرت منطقه ای برتر. در واقع بعید است این سه کشور به هدف ایران برای تبدیل شدن به یک قدرت مستقل و برتر اقتصادی و نظامی در منطقه کمکی کنند و کشور ما شریک استراتژیک هیچیک از این سه کشور به شمار نمی رود و ایران باید همچنان باید با تنهایی راهبردی خود به معنای نداشتن متحد استراتژیک قدرتمند به مدیریت بحرانهای اقتصادی خود بپردازد.
انتهای پیام