علوم انسانی اسلامی مقدس و غیرقابل خدشه نیست
کد خبر: 4066660
تاریخ انتشار : ۰۵ تير ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۲
رضا غلامی توضیح داد:

علوم انسانی اسلامی مقدس و غیرقابل خدشه نیست

حجت‌الاسلام رضا غلامی، رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی گفت: تکثر فکری در علوم انسانی اسلامی اجتناب‌ناپذیر است و باید توجه کرد که علوم انسانی سطحی از قطعیت را داراست و نیز علوم انسانی اسلامی مقدس و غیرقابل خدشه نیست.

رضا غلامی

به گزارش خبرنگار ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین رضا غلامی، رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، امروز یکشنبه 5 تیرماه در نشست «چشم‌انداز تکامل و اثربخشی علوم انسانی اسلامی در ایران» با موضوع سوء تفاهمات موجود درباره علوم انسانی اسلامی، به سخنرانی پرداخت.
در ادامه گزیده سخنان وی را می‌خوانید؛
 
ابتدا سه نکته را از باب مقدمه بیان می‌کنم و سپس وارد بحث اصلی می‌شوم. نکته اول اینکه بدفهمی‌ها در باب علوم انسانی اسلامی فراوان است و چه‌بسا بخشی از آن به عدم فهم درست ما از علوم انسانی اسلامی برمی‌گردد که در جای خود باید مورد توجه قرار گیرد، اما در عین حال نمی‌‌توان سهم بالای عدم مطالعه دقیق علوم انسانی مدرن و بی‌اعتنایی به گفت‌وگو و نیز سهم ژورنالیسم سیاسی را از نظر دور داشت. نکته دیگر اینکه برای کسانی که به اثر شفابخش دستگاه فکری اسلام به مسائل فکری و فرهنگی بی‌اعتقاد هستند یا برای افرادی که معتقدند برای پیشرفت باید از فرق سر تا ناخن پا غربی شد، علوم انسانی اسلامی نه تنها ایده مقبولی نیست، بلکه باید با آن مقابله کرد. لذا نباید بدفهمی‌ها و رواج دروغ‌پردازی‌ها نسبت به علوم انسانی اسلامی را نادیده گرفت.

معنای علوم انسانی اسلامی

همچنین نظر بنده به عنوان یک طلبه درباره مفهوم علوم انسانی اسلامی با نظر برخی از دوستانی که به دنبال طرح و عینیت‌بخشی به علوم انسانی اسلامی هستند یکسان نیست و از سوی دیگر نظرات بنده برخلاف برخی تفکرات متحجرانه در حوزه و دانشگاه است و با تطور و تکامل روبه‌رو بوده و چه‌بسا برخی دیدگاه‌های کنونی بنده با ده سال قبل تفاوت‌ قابل توجهی دارد. لذا شاید برخی از طرفداران علوم انسانی اسلامی هم دیدگاه‌های کنونی‌ام درباره این علوم را قبول نداشته باشند.
 
نکته دیگر درباره سوء تفاهمات درباره علوم انسانی اسلامی است. یکی از سوء تفاهمات شایع این است که ایده علوم انسانی اسلامی در پی تغییر مفهوم علوم انسانی و تقلیل علوم انسانی به حکمت نظری و عملی است و در این صورت به مجموعه‌ای تجویزهای عقلی و اخلاقی تبدیل خواهد شد. البته می‌توان از برخی نظریات چنین تلقی‌ای داشت، اما به نظرم علوم انسانی اسلامی، تبیین، توصیف و پیش‌بینی واقعیات علوم اجتماعی و نیز کاربرد معرفت‌شناسی جامع، عقلی، دینی و علمی در جامعه است. البته از چنین علمی تجویز هم صادر می‌شود، کمااینکه از علوم انسانی غیراسلامی هم تجویز صادر می‌شود؛ هرچند جنس تجویزها یکسان نیست.

هدف ایده علوم انسانی اسلامی چیست؟

سوء تفاهم رایج دیگر، کنار گذاشتن علوم تجربی و ریاضی و بسندگی به آیات و روایات در علوم انسانی اسلامی است. ایده علوم انسانی اسلامی به دنبال شکستن انحصار از عرصه منابع و روش‌شناسی‌های رایج در علوم انسانی و حضور هدفمند همه منابع مفید و معقول در ساحت علوم انسانی است. سوء تفاهم بعدی درباره علوم انسانی اسلامی، تصور کنار گذاشتن آموزش و تحقیق درباره نظرات غیراسلامی و قطع رابطه علمی با دنیا از طرفِ طرفداران علوم انسانی اسلامی است. به نظرم کسانی که چنین دیدگاهی دارند با اندیشه اسلامی در مواجهه با اندیشه‌های دیگر اطلاعی ندارند، بلکه اسلام بر ضرورت کسب علم از همه جای دنیا و حتی دنیای کفر تأکید می‌کند. حال چگونه چنین دینی می‌تواند ارتباط علمی خود را با دنیا قطع کند، بلکه چنین تفکراتی در اسلام حتی باب گفت‌وگو با سایر ادیان و اندیشه‌ها را فراهم خواهد کرد.
 
یک سوء تفاهم هم به این ادعا برمی‌گردد که علم یک پدیده جهان‌شمول است و علوم انسانی اسلامی جهان‌شمولی را انکار می‌کند، اما در جواب باید گفت که علوم انسانی اسلامی فطرت‌بنیان است و می‌تواند در حد مناسبی جهان‌شمول تلقی شود و تبیین‌های آن برای جهان غریب نیست و حتی وحی نیز به صورت کلان به وسیله عقل اثبات‌پذیر است. سوء تفاهم دیگر این تصور رایج است که همه مدعیان علوم انسانی فاقد فهم و درک عمیقی نسبت به غرب و علوم انسانی غربی هستند، اما اصولاً فهم و سنجش درک دیگران درباره تحولات غربی ممکن نیست و ترازویی هم در این باره ساخته نشده و هرکسی می‌تواند دیگران را به فقدان فهم عمیق غرب متهم کند.

آزاداندیشی اساس دین است

سوء تفاهم دیگر، تصورِ گرفتن آزادی فکر، تنوع و تکثر اندیشه‌ها در صورت شیوع علوم انسانی اسلامی در دانشگاه‌ها است. البته شیوع این تفکر چندان عجیب نیست، اما در تفکر اسلامی، آزاداندیشی اساس دین است و دینداری باید مولود خردورزی آزاد باشد. لذا تکثر فکری در علوم انسانی اسلامی اجتناب ناپذیر قلمداد می‌شود. باید توجه کرد که علوم انسانی سطحی از قطعیت را داراست و نیز علوم انسانی اسلامی مقدس و غیر قابل خدشه نیست. به بیان دیگر علوم انسانی اسلامی هم نقدپذیر است و هم دچار تطور می‌شود. بنابراین باب نظریات دیگر را نمی‌بندد و هرکسی اجازه دارد که متناسب با علایق و تمایلات خود نظرات متفاوتی را از سایرین داشته باشد.

جایگاه حوزه علمیه در علوم انسانی اسلامی

یک سوء تفاهم دیگر حاکم شدن حوزه‌های علمیه بر دانشگاه است، طی سه دهه اخیر نزدیکی زیادی بین حوزه و دانشگاه ایجاد شده و شمار زیادی از حوزویان با استانداردهای دانشگاهی تحصیل کرده‌اند و هم‌اکنون در کسوت استادی دانشگاه فعالیت می‌کنند. بنابراین روشن است که برای آینده آن دانشگاه حرف بزنند و دغدغه داشته باشند. مشابه چنین وضعیتی در دانشگاه‌های غربی هم وجود دارد و برای دهه‌‌های متمادی بخش زیادی از اساتید این دانشگاه‌ها نه تنها در علوم انسانی، بلکه حتی در شیمی و فیزیک هم، کشیش بوده‌اند. اساساً بین دین و جامعه رابطه تنگاتنگی برقرار است. بنابراین همین موضوع باعث می‌شود که حوزه و دانشگاه دارای مرزهای مشترکی باشند. 
 
سوء تفاهم دیگر این تصور است که علوم انسانی حاوی یک رویکرد قوی ایدئولوژیک به علوم انسانی متناسب با اهداف انقلاب و نظام اسلامی است، اما اینگونه نیست. اولاً اگر کسی سندی مبنی بر خروج علوم انسانی اسلامی از مدار عقل دارد، آن را ارائه دهد. ثانیاً باید قبول کرد که بعد از انقلاب اسلامی، گفتمان جدیدی در ایران شکل گرفت و بخش مهمی از مردم خواستار پیشرفت و تمدن به سبک اسلامی هستند و همین کافی است که بر اهمیت ایده شکل‌گیری علوم انسانی اسلامی تأکید شود و این تأکید به منزله ایدئولوژیک بودن علوم انسانی اسلامی نیست، بلکه اگر قرار باشد به علوم برچسب ایدئولوژیک بزنیم، چنین کاری را در مورد همه علوم می‌توان انجام داد. همچنین در نقد علوم انسانی غربی می‌توان گفت که علوم اسلامی نسبت به جامعه ایران مسئله‌مندی ندارد و با عقیده راسخ مسلمانان یعنی توحید مغایر است و در حل معضلات بشری ناکارآمد بوده و جهان را به بن‌بست کشانده است.
انتهای پیام
captcha