تخریب امامت از تخریب توحید شروع شد/ خطبه غدیریه، دلیلی بر خاتمیت پیامبر(ص)
کد خبر: 4070966
تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۱
عبدالحسین طالعی در گفت‌وگو با ایکنا:

تخریب امامت از تخریب توحید شروع شد/ خطبه غدیریه، دلیلی بر خاتمیت پیامبر(ص)

عبدالحسین طالعی، استاد دانشگاه قم ضمن اشاره به اینکه چرا پیامبر اکرم(ص) خطبه غدیریه را با بیان توحید آغاز کردند و اعلام اینکه تخریب امامت از تخریب توحید شروع شد، به بیان فرازهای کلی این خطبه پرداخت.

به گزارش ایکنا، خطبه غدیریه پیامبر(ص)، که در روز غدیر با هدف اعلام جانشینی امیرالمومنین(ع) بیان شد، مشتمل بر یک دوره کامل معارف دین اسلام است. به مناسبت فرارسیدن عید غدیر خم با عبدالحسین طالعی، استاد دانشگاه قم، هم‌صحبت شدیم تا مهم‌ترین پیام‌های این خطبه را مرور کنیم.

 

ایکنا ـ درباره جایگاه غدیر در فضای گفتمانی اهل بیت(ع) و میزان استناد و ارجاع ائمه(ع) به این واقعه چه می‌توان گفت؟

نصوصی که از پیامبر(ص) و خاندانش درباره غدیر به ما رسیده دو گروه است؛ در یک گروه لفظ غدیر به کار رفته و به رویداد غدیر اشاره شده و احیانا در روز غدیر بیان شده‌اند. گروه دوم روایاتی هستند که صرفا مضمون و پیام غدیر در آنها نقل شده است.

نمونه گروه اول یکی خطبه‌ای است که رسول الله در غدیر بیان کردند که به خطبه غدیریه شهرت دارد. دیگری خطبه‌ای است که امیرالمومنین(ع) در یکی از سال‌های حکومتشان که روز غدیر با جمعه تلاقی پیدا کرده بود آن را خواندند و در منابع نیز هست. مورد سوم خطبه‌ای است که حضرت رضا(ع) آن را در زمانی که در خراسان بودند بیان فرمودند. مورد چهارم زیارتی است که از امام هادی(ع) به دست ما رسیده و مربوط به زمانی است که حضرت را به سمت سامرا می‌بردند و ایشان در روز غدیر به نجف رسیدند. 

گروه دوم که به لحاظ محتوایی به غدیر مربوط می‌شود از اولین سخنرانی که رسول خدا(ص) در جمع بستگان و بنی‌هاشم بیان کردند و در آن نبوت خود و وصایت امیرالمومنین(ع) را به طور عمومی اعلام کردند آغاز می‌شود. از آن روز به بعد، پیامبر(ص) پیام‌های امامت را به اشکال مختلف برای مردم بیان ‌کردند که نصوص امامت نامیده می‌شود و گاهی به شکل عملی، گاه تمثیلی و گاهی تفصیلی است. یکی از فضلای معاصر قم آنها را دسته‌بندی و در مجموعه امامت علوی در سیره نبوی منتشر کرده است. او کلمات رسول خدا(ص) درباره امامت امام علی(ع) را به پنجاه نوع بیان تقسیم کرده که محور همه آنها این است که پیامبر(ص) راه را نشان داده و این از مصادیق رحمه للعالمین بودن اوست که نگران امت بود.

اما گروه سوم از استناد به غدیر را علامه امینی با عنوان احتجاجات به حدیث غدیر مطرح کرده که بازتاب رویداد غدیر طی تاریخ است که غیرمعصومین را هم دربرمی‌گیرد. علامه امینی ده‌ها مورد از احتجاجات را بیان می‌کند که مستند به منابع معتبر شیعه و اهل سنت است و نشان می‌دهد که چگونه افراد مختلف به حدیث غدیر استناد کردند. همه اینها یک برآیند دارد و آن اینکه غدیر یک ماجرای زنده است که در طول تاریخ حیات داشته و هیچ وقت راکد نبوده است. پس برای پژوهش‌های غدیری منابع معتبر و مستند فراوانی را در اختیار داریم و نیازی به تکرار مکررات نیست.

 

ایکنا ـ با توجه به نکته پایانی که اشاره کردید، متأسفانه عموم مباحثی که درباره غدیر بیان می‌شود تکراری است و کمتر شاهد پژوهش‌های نو هستیم.

اتفاقا نقد من به پژوهشگران این است که چرا نصوصی را که به آنها اشاره شد در پژوهش‌های تاریخی جدی نمی‌گیرند. به این نصوص می‌توان دو گونه نگاه کرد: یک نگاه درون‌دینی یعنی بگوییم امام رضا(ع) حجت خدا و کلامش وحی است و هرچه می‌گوید آن را ضابطه دین قرار دهیم. یک نگاه برون‌دینی هم وجود دارد مبنی بر اینکه امام رضا(ع) صرف‌نظر از امامتش، حکیم و دانا بود و وقتی چنین حکیمی لب به سخن می‌گشاید، توصیفاتی که درباره امیرالمومنین(ع) می‌فرماید ناظر به فرهنگ آن روز و فضای فکری جامعه است، یعنی فضای فکری دوره بنی‌عباس را می‌توان از بیان حضرت رضا(ع) دریافت.

خوشبختانه متن بیانات ائمه(ع) درباره غدیر موجود است و فقط باید متن‌کاوی کنیم. باید فضای فکری آن روزگار را دریابیم و شاخص‌های فضای فکری آن زمان را به دست بیاوریم و کلام حضرت رضا(ع) را با آن شاخص‌های فرهنگی مقایسه کنیم و ببینیم که نوع برخوردشان با آن شاخص‌ها چگونه بود. مثلا درباره خطبه غدیر، امام باقر(ع) می‌گوید چه شد که بیان شد. حال چرا امام باقر(ع) در زمان سلطه بنی‌امیه چنین مقدمه‌ای را بیان کردند و آیا ائمه قبلی که درباره خطبه غدیر حرف زدند چنین مقدمه تحلیلی و تاریخی را گفتند یا خیر.

اگر بخواهیم به سفارشی که رسول خدا(ص) در خطبه غدیر بیان کرد مبنی بر اینکه غدیرباور و غدیریاور باشیم تا به نجات برسیم، عمل کنیم و نیز به این پیام الهی عمل کنیم که «قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ»، طبیعتاً مقدمه حضرت باقرالعلوم منبع تاریخی مهمی خواهد بود. البته شاید کسی بگوید من به لحاظ سندی آن را قبول ندارم، بدین ترتیب این متن مثل هر متن تاریخی دیگری مورد بحث قرار می‌گیرد. لذا باید از این فرصت استقبال کنیم که منابع فراهم است و می‌تواند تحلیل تاریخی شود.

 

ایکنا ـ آیا خطبه غدیریه پیامبر(ص) علاوه بر منابع شیعی، در منابع اهل سنت هم ذکر شده است؟

سوال مهم علامه شرف‌الدین عاملی همین است. ایشان در مکاتباتی که با شیخ الازهر دارد از محدثان اهل سنت گلایه می‌کند که چرا فقط یک کلمه گفتند که رسول خدا(ص) خطبه‌ای طولانی خواند و در ادامه این جمله را گفت. آیا این خطبه طولانی ارزش ثبت و ضبط نداشت؟ شما که شوخی‌های پیامبر(ص)، نام مرکوب‌ها و حتی رنگ لباس‌های ایشان را ثبت و ضبط کردید، چرا کلامی را که حضرت هفتاد روز قبل از رحلتش در آن جمع بزرگ بیان کرد و در حکم وصیتنامه رسول خداست نقل نکردید؟ اگر خطبه غدیر وصیتنامه رسول خدا(ص) است، غیر از ارزش درون‌دینی ارزش‌برون‌دینی هم دارد. آیا این سخن ارزش نقل نداشت. این سؤال‌برانگیز است و جای گلایه از تاریخ‌نگاران اهل سنت به جا می‌گذارد. بنابراین، درباره این خطبه تلاش‌ شده، ولی هنوز تلاش‌ها نسبت به شأن آن بسیار کم است.

 

ایکنا ـ خوب است برای مخاطبان ایکنا درباره مباحث خطبه غدیر کمی توضیح بدهید.

خطبه شامل چندین قسمت است. بخشی از خطبه که جنبه مقدماتی دارد بیان حضرت باقرالعلوم(ع) است که چه شد پیامبر(ص) این خطبه را خواندند. این مقدمه یک دور تحلیل زندگی پیامبر(ص) است و اینکه چقدر منافقین در دعوت پیامبر(ص) اخلال ایجاد کردند و سعی داشتند که برنامه ایشان را ناکام بگذارند. به همین دلیل پیامبر(ص) می‌فرمود که من در آینده نگران مومنین نیستم، چون مومن هستند. نگران مشرکین هم نیستم، چون شرکشان آشکار است، ولی نگران منافقین هستم چون به گونه‌ای ضربه می‌زنند که متوجه نمی‌شوید. در این بیان حضرت باقر(ع) منزل‌هایی را که رسول خدا(ص) وارد آنها شدند یکی یکی بیان می‌کنند. حتی نحوه اینکه چگونه خطبه را خواندند و چگونه فضای بیابانی را آماده کردند با جزئیات توصیف می‌کنند. ما کمتر نمونه‌ای داریم که در مورد خطبه‌های حضرت مقدمات و مؤخراتش این‌قدر روشن بیان شده باشد.

بعد که وارد محتوا می‌شویم خطبه مثل عموم خطبه‌های پیامبر(ص) از بحث توحید شروع می‌شود. می‌توان همین‌طوری از بحث توحید گذشت و بگوییم بحث ما بحث امامت است ولی این روش روش صحیحی نیست چون توحید اساس دین است. آنهایی که به امامت ضربه زدند ضربه‌شان را از توحید شروع کردند و تخریب امامت از تخریب توحید شروع شد لذا رسول خدا(ص) از توحید شروع می‌کنند و توحید صحیح را بیان می‌کنند. این خط روشن در خطبه فدکیه حضرت فاطمه(س) هم دنبال می‌شود، به نوعی که می‌شود خطبه فدکیه را تفسیر خطبه رسول خدا(ص) دانست. همین خط در خطبه قاصعه امیرالمومنین(ع) هم دنبال می‌شود. این وحدت رویه و ساختار مشترک خودش یکی از نکاتی است که می‌شود دستمایه پژوهش زیبایی باشد.

بعد از اینکه صفات خداوند در خطبه غدیر بیان می‌شود، حضرت در باب تعامل با بندگان سخن می‌گویند. از اینجا به بعد رسول خدا توضیحاتی درباره سبب صدور این کلمات بیان و به داستان منافقین اشاره می‌کنند که چگونه سعی کردند در تمام دوره نبوت رسول خدا(ص) در این پیام الهی خدشه وارد کنند و بعد بحث‌ شروع می‌شود و خطاب‌ها «معاشر الناس» است. معاشر الناس یعنی ای گروه‌های مردمان. این نکته یکی از شاخص‌های مهم خطابه غدیر است که خطاب خطبه به مخاطبان پیامبر(ص) در روز غدیر نیست و منحصر به مردم مکه و مدینه نیست و خطاب به مسلمانان نیست. لذا حضرت می‌فرمایند؛ معاشر الناس. اگر مخاطب حضرت صرفا مردمان آن زمان بودند، ماجرای غدیر، قصه یکبار مصرفی بود که پرداختن به آن نبش قبر و برگشتن به گذشته می‌شد. وقتی بیان معاشر الناس است، یعنی در هر زمان باید به این مسئله پرداخت. بعد حضرت فضائل امیرالمومنین(ع) را بیان و تأکید می‌کنند که این فضائل را خدا برای او قرار داده است نه اینکه مصلحت‌طلبی من نسبت به پسر عمویم باشد یا ضرب و جمع سیاسی کنم و بر اساس آن تصمیم بگیرم. همچنین در این خطبه مسائل قرآنی مفصل بیان شده است و می‌‌توان آن را تفسیر قرآن دانست.

از نکات بارز خطبه غدیر که آینده‌نگری پیامبر(ص) را نشان می‌دهد و به ما می‌آموزد این است که باید در هر زمان به این خطبه توجه کرد که بحث مهدویت و آینده نیکوی بشریت است. ایشان بعد از بیان مسائل مهدویت، وارد مسائل حج و عمره می‌شوند و بعد هم بحث معاد و قیامت مطرح می‌شود و در نهایت بیعت گرفتن. حضرت با این خطبه کلیات و رئوس مطالب را بیان می‌کنند و برای تفصیل و جزئیات، وارث هدایتی خود را معرفی می‌کنند؛ کسی که قائم مقام پیامبر(ص) در همه شئون غیر از نبوت است. با بیان کلیات از سوی حضرت و معرفی جانشین خود در جزئیات، می‌‌توان گفت که حضرت تمام حقایق دین را در این خطبه مطرح و سندی را برای خاتمیت خود بیان کردند. می‌گوییم ایشان رسول خاتم است، زیرا کلیاتی را در خطبه غدیر بیان می‌کنند و بعد یک شاه‌کلید به دست ما می‌دهند.

انتهای پیام
captcha