به گزارش ایکنا، هاشم مروارید، دانشجوی دکترای فلسفه دانشگاه ایلینوی شیکاگو و استادیار سابق دانشگاه شهید بهشتی، شامگاه 14 مرداد ماه در مراسم عزاداری امام حسین(ع) که با حضور اعضای انجمن مسلمانان شیعه دانشگاه نورث وسترن برگزار شد به بحث «امامت در مکاتب اسلامی» پرداخت و گفت: واژه امامت چندبار در قرآن کریم آمده است از جمله در آیه 124 سوره مبارکه بقره خداوند فرموده است: وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ؛ وقتی خدا ابراهیم را به آزمونهای مختلف امتحان کرد و او به سرانجام رساند خدا او را امام قرار داد. یا در سوره انبیاء، آیه 73 بیان شده که «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ». در آیه 24 سوره سجده «وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ» هم مشابه آن آمده است.
وی اضافه کرد: در سخنان پیامبر(ص) هم مفهوم امام را در معنای خاص داریم از جمله فرمودند: هر کسی بدون شناخت امام بمیرد به مرگ جاهلی مرده است. روایت دیگری مشهور به حدیث 12 خلیفه هم از رسول گرامی اسلام در منابع شیعه و سنی از جمله من لا یحضر نقل شده است: امر امت من به صلاح خواهد بود تا وقتی که 12 خلیفه بر آنها خلافت کند و همه از قریش هستند.
مروارید بیان کرد: در این روایت در برخی منابع از واژه خلیفه، برخی از واژه ولی و برخی امیر استفاده کردهاند ولی مضمون مشترکی دارند. از امام صادق(ع) به نقل از پدرشان و پدرشان از امام سجاد(ع) و ... از پیامبر(ص) منقول است که ایشان فرمودند: ائمه بعد از من دوازده تن هستند اول آنها علی بن ابیطالب(ع) و آخر آنها حضرت حجت است. بنابراین مسلمانان در دوره پیامبر(ص) کمابیش با مفهوم خلیفه و امام مواجه بودند.
وی با بیان اینکه اهل تسنن خود را اهل سنت یعنی سنت و سیره پیامبر(ص) خلفای راشدین و خلف صالح میدانند و اهل جماعت بودن آنها هم اشاره به تاکیدی دارد که روی مسئله جماعت دارند، اظهار کرد: شیعیان هم فرق مختلفی مانند زیدیه، اسماعیلیه و اثنی عشری دارند، کیسانیه و باقریه، واقفیه و غلات و ... هم از بین رفتهاند. از نظر اهل سنت فرقی بین امامت و خلافت نیست و بیشتر هم از خلافت استفاده میکنند.
وی ادامه داد: در اهل سنت مفهوم امامت بر شالوده تجربه تاریخی وقایع خلافت استوار است یعنی مفهوم امامت را بر نصوص دینی تطبیق نمیکنند بلکه آنچه را به لحاظ تاریخی رخ داد محور قرار میدهند.
استادیار سابق دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه ریاست عامه بر دین و دنیای مردم، تعریف اهل سنت از خلیفه است، گفت: مراد آنها از مرجعیت دینی، صدور فتوا و بیان حدود الهی و ... است که تقریبا چیزی شبیه شان فقیه است؛ زعامت هم حاکم بودن بر جامعه اسلامی است.
وی افزود: اهل سنت، امام را انتخابی میدانند بر خلاف شیعه که امام را منصوب میداند؛ انتخاب را هم طوری تعریف میکنند که با مسئله سقیفه جور در آید؛ مثلا انتخاب شورایی، انتخاب از خلیفه قبل و حل و عقد و اقبال و بیعت مردم را قبول دارند؛ ویژگی دیگر امام و خلیفه را قرشی بودن میدانند؛ معتقدند امام باید مجتهد باشد ولی اگر مجتهد هم نباشند رجوع به مجتهد کافی است؛ میگویند امام باید عادل باشد ولی اگر مصلحت اقتضاء کند حاکم فاسدی مانند یزید را هم میپذیرند.
مروارید تصریح کرد: میگویند امام باید افضل باشد ولی اگر مصلحت بود مفضول هم میتواند حاکم باشد؛ خیلی از اهل سنت امام علی(ع) را افضل بر خلفا میدانند ولی چون مصلحت بوده خلفا، حاکم شدند. ویژگی دیگر اینکه نیازی نیست امام معصوم باشد و میتواند اشتباه کند.
دانشپژوه دانشگاه ایلینوی شیکاگو اظهار کرد: مرجعیت دینی تا حدودی در مورد سه خلیفه اول مصداق داشت ولی وقتی جلوتر میرویم خیلی کمرنگ میشود تا جایی که برخی خلفا دانش دینی نداشتند مثلا در زمان مامون، احمد حنبل معترض بود که خلیفه باید زعامت سیاسی داشته باشد و در امور دینی دخالت نکند و آن را به علما واگذارد و به همین دلیل مدتها از سوی مامون به زندان افتاد زیرا مامون، معتزلی بود ولی احمدبن حنبل مخالف بود.
وی با اشاره به باور زیدیه در مورد امامت، بیان کرد: زیدیه تا امام سجاد(ع) با ما مشترک هستند ولی بعد از ایشان قائل به امامت زید، هستند؛ امامت زیدیه عمدتا امر سیاسی است و وظیفه امام را اقامه حدود و امر به معروف میدانند و در اینجا به اهل سنت نزدیکتر هستند لذا نیاز نیست امام منصوب به نص باشند گرچه برای حسنین(ع) قائل به نص هستند. تعلق به نسل حضرت فاطمه(س) و اقدام به دعوت هم از دیگر خصوصیات امام است.
وی افزود: فرقه دیگر اسماعیلیه هستند که عمدتا در هند زندگی میکنند. اسماعیلیه تا امام صادق(ع) با ما مشترکاند ولی بعد از ایشان، اسماعیل را امام میدانند و بعد هم پسر اسماعیل چون اسماعیل زودتر از امام صادق(ع) مرد. یکی از عقاید آنها این است که تاریخ به شش دوره تقسیم میشود و هر دوره یک شریعت جدیدی میآید و بعد از آن هفت وصی داریم که هر وصی ناطق شریعت بعدی است و این وضع در مورد پیامبر(ص) اسلام رخ نداده است.
استادیار سابق دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: اسماعیلیه امام را قطب عالم و رکن جهان هستی میدانند، و اینکه امام منبع فیض به عالم است، امام مفسر باطن دین است و وظیفه صیانت از دین و زعامت سیاسی را برعهده دارد و باید معصوم باشد و به نص امام قبلی تعیین شود. از این رو شباهت زیادی با 12 امامی دارند ولی تفکر غلو در اسماعیلیه زیاد است و ما در این موضوع و همچنین مصادیق ائمه، با آنها اختلاف داریم.
وی با اشاره به تفکر غلات و اینکه فرقه مذهبی جداگانه نیستند، تصریح کرد: کیسانیه، اسماعیلیه و برخی امامیه، تفکرات غالیانه دارند. عبدالله بن سبا قائل بود حضرت علی(ع) مقام الوهیت داشت. غلات میگویند روح خدا در امام حلول کرده است یا سخن از خدای زمین در برابر خدای آسمان میکنند و قائل به شرکت امام در خالقیت و رزاقیت و الوهیت دارند و امام را فاقد مرگ میدانند. اباحیگری هم از ویژگی غلات است زیرا جوهره ایمان را کسب معرفت میدانند و نه عمل و رعایت احکام دینی.
مروارید اضافه کرد: امامت در امامیه جزء اصول مذهب است و مفهوم امامت، ساخته دوره صفویه و ... نیست بلکه در دوره سیدمرتضی آنچه را ما قرار بود درباره امامت بدانیم به صورت کامل تبیین شده بود و علمای قبل از ایشان با مجاهدات فکری وارد این مسئله شده بودند. شیعه، امامت را ریاست مطلق بر دین و دنیای مردم میداند ولی تصور ما از ریاست دینی با آنچه اهل سنت میگویند تفاوت دارد.
وی افزود: تفسیر قرآن و شریعت و حفظ دین از بدعت، هدایت معنوی مسلمین و زعامت سیاسی جزء وظایف امامت از منظر شیعه است؛ ایده اصلی در شیعه آن است که ما به دلیلی که نیازمند نبی هستیم نیاز به امام هم داریم. یعنی نامعقول است که خدا پیامبر و دین خاتم را بیاورد ولی بعد از وفات او، دین و شریعت پیامبر خاتم خود را رها کند، بنابراین به همان دلیل که نبی باید در فهم و ابلاغ دین معصوم باشد امام هم باید معصوم باشد و چون عصمت چیزی است که بر انسانها مکشوف نیست نصب امام نیازمند نص است و نصب امام به نص باید متواتر باشد. همچنین گرچه تقریبا همه ائمه(ع) فرزند امام قبل خود هستند ولی وراثت نقشی در امامت ندارد.
انتهای پیام