چرا اختلاف میان دو نظر به اختلاف میان دو شخص منتهی می‌شود؟
کد خبر: 4084835
تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۶:۵۶
ابوالقاسم فنایی پاسخ داد:

چرا اختلاف میان دو نظر به اختلاف میان دو شخص منتهی می‌شود؟

ابوالقاسم فنایی ضمن اشاره به اینکه که اهمیت بحث از اختلاف نظر به جهت واکنشی است که نسبت به اختلاف نظر نشان می‌دهیم تصریح کرد: واکنش ما به اختلاف نظر بیشتر مبتنی بر یک پیشفرض و ارتباط وجودی است که با نظر خودمان برقرار می‌کنیم و آن دیدگاه را بخشی از شخصیت خودمان قلمداد می‌کنیم.

به گزارش ایکنا، نشست «نگاهی به اختلاف نظر اخلاق» شب گذشته نوزدهم شهریورماه با سخنرانی ابوالقاسم فنایی، استاد دانشگاه مفید در باشگاه اندیشه برگزار شد.

گزیده سخنان فنایی را در ادامه می‌خوانید؛

شاید خود اختلاف نظر، در مقایسه با واکنشی که ما نسبت به اختلاف نظر نشان می‌دهیم آنقدر اهمیت نداشته باشد. آنچه اهمیت دارد واکنشی است که به اختلاف نظر نشان می‌دهیم. یک تفاوت مهمی که احساس می‌کنم در این رابطه بین ما و خیلی از متفکران غربی وجود دارد به همان نوع واکنش به اختلاف نظر برمی‌گردد. واکنش ما بیشتر مبتنی بر یک پیشفرض و ارتباط وجودی است که با نظر خودمان برقرار می‌کنیم و آن دیدگاه را بخشی از شخصیت خودمان قلمداد می‌کنیم. به همین خاطر وقتی آن نظریه نقد می‌شود اختلاف نظر به اختلاف دو شخص تبدیل می‌شود و این خیلی مشکل‌ساز است در حالی که وقتی آدم غربی‌ها را می‌بیند اینطور نیستند. آنها وقتی هویت خودشان را تعریف می‌کنند مستقل از دیدگاهی است که دارند. به همین خاطر دیگران را تشویق می‌کنند که دیدگاهشان را نقد کنند.

اگر بخواهیم در مورد اختلاف نظر اخلاقی صحبت کنیم چند موضوع است که باید به آن بپردازیم. اولین موضوعی که راجع به اختلاف نظر اخلاقی باید به آن بپردازیم جایگاه بحث از اختلاف نظر اخلاقی است. در چند جا اختلاف نظر اخلاقی مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد: یکی از مهمترین جاهایش فرااخلاق است. مورد دوم فلسفه سیاست است که در آنجا بحث می‌شود در قلمرو سیاست چگونه اختلاف نظر اخلاقی را مدیریت کنیم که به انسجام اجتماعی ضربه نزند. مورد بعدی جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی است که به این بحث می‌پردازد.

چهار نوع داوری اخلاقی

برای اینکه بحث را ادامه دهیم باید در مورد انواع داوری‌های اخلاقی که با آن سروکار داریم صحبت کنیم. این داوری‌ها را می‌توان ذیل چهار مقوله گنجاند. برای اینکه بحثمان نظم منطقی پیدا کند از زندگی روزمره شروع می‌کنم. در زندگی روزمره در موقعیت‌های خاص و جزئی این پرسش برایمان مطرح می‌شود؛ این کار از نظر اخلاقی درست است یا درست نیست. مثلا در خیابان یک فردی از من کمک می‌خواهد، اینجا اگر بخواهم رفتارم اخلاقی باشد باید به داوری جزئی برسم که مختص این مورد است و تصمیم بگیرم کمک کردن به این شخص خاص در این موقعیت درست است یا درست نیست. یک دیدگاه مشهور می‌گوید ما برای اینکه داوری جزئی اخلاقی داشته باشیم باید در رتبه سابق، داوری کلی اخلاقی داشته باشیم. پس نوع دوم داوری اخلاقی، داوری کلی اخلاقی است.

داوری‌های کلی مربوط به یک قلمرو خاص از زندگی هستند مثل سیاست، تجارت، خانواده، محیط زیست، رفتار با حیوانات، سیاست خارجی و ... تمام کارهای جزئی که ما در این موقعیت‌های خاص انجام می‌دهیم به یکی از این قلمروها مربوط می‌شود. ممکن است در این قلمروها داوری‌های کلی اخلاقی وجود داشته باشد.

نوع سوم از داوری‌های اخلاقی که داریم کلی است ولی تفاوتش با مورد قبل در این است که فراگیر است. ما یک پرسش‌های کلی در اخلاق داریم که کل زندگی انسان را پوشش می‌دهد مثل اینکه چه چیزی خوب است و چه چیزی بد است یا چه کاری درست است و چه کاری نادرست است. در اینجا ما وارد مورد بعدی یعنی اخلاق هنجاری می‌شویم که در آن با تئوری‌های مختلف اخلاقی سروکار داریم. مورد چهارم داوری اخلاقی هم حوزه فرااخلاق است.

متناظر با این چهار نوع داوری که عرض کردم می‌توانیم چهار نوع اختلاف نظر را تصویر کنیم. اولین مورد، اختلاف نظر در مورد داوری‌های جزئی است. وقتی دو نفر در موقعیتی خاص قرار می‌گیرند ممکن است دچار اختلاف نظر شوند. مثلا یکی بگوید این وظیفه اخلاقی تو است به این شخص کمک کنی ولی طرف مقابل مخالفت کند. پس این اختلاف نظر در مورد اخلاق جزئی است. از اینجا بگذریم در قلمرو اخلاق کاربردی هم ممکن است اختلاف نظر داشته باشیم. مثلا کسی در قلمرو اخلاق کاربردی مثل اخلاق پزشکی بگوید؛ پزشک موظف است هر اطلاعی که درباره بیماری بیمار دارد در اختیار بیمار بگذارد و حق ندارد چیزی را پنهان کند. در طرف مقابل ممکن است کسی بگوید پزشکان چنین وظیفه‌ای ندارند.

نوع سوم اختلاف نظر در اخلاق هنجاری است یعنی افراد ممکن است در تئوری‌ها و نظریه‌هایی که در اخلاق هنجاری دارند با هم اختلاف نظر داشته باشند.

نوع آخر، اختلاف نظر در فرااخلاق است. خود بحث اختلاف نظر اخلاقی، یک بحث فرااخلاقی است و در آنجا راجع به پیامدهای و سرشت این مسئله بحث می‌شود.

تفاوت منظر توصیفی و منظر هنجاری در اخلاق

در اینجا باید به یک نکته خیلی مهم اشاره کنم. ما وقتی درباره اخلاق و فرااخلاق صحبت می‌کنیم باید دو منظر را از هم تفکیک کنیم یکی اسمش توصیفی است و دیگری اسمش هنجاری است. وقتی از منظر توصیفی به اخلاق و فرااخلاق نگاه می‌کنیم موضوع مورد مطالعه ما اخلاقی است که از آن پیروی شده و آثار ملموسی دارد یعنی در رفتار یا گفتار گروهی از انسان‌ها محقق شده به نحوی که از طریق مطالعه تجربی روی رفتار و گفتار آنها می‌توانیم نظام اخلاقی که بر اساس آن عمل می‌کنند استنباط کنیم، این اخلاق توصیفی است. این اخلاق توصیفی به خودی خود راهنمای عمل نیست. اینکه بدانم طرفداران فلان حزب این‌گونه عمل کردند به من نمی‌گوید خودم باید چکار کنم و چکار نکنم ولی بعضی جاها به انضمام مقدمات خاصی از دل اخلاق توصیفی می‌توانیم اخلاق هنجاری به دست بیاوریم.

منظر دومی که به اخلاق نگاه می‌کنیم منظری است که فیلسوفان اخلاق نگاه می‌کنند و آن اخلاق هنجاری است. در این منظر ما دنبال اخلاقی هستیم که راهنمای عمل است و سرشت تجویزی دارد. اگر به چنین چیزی برسیم آن وقت نظریه‌ای که به دست می‌آوریم می‌تواند مبنایی در اختیار ما قرار دهد که اخلاق توصیفی را در مقایسه با آن مبنا و معیار نقد کنیم.

با توجه به این توضیحات ناگزیریم دو نوع اختلاف نظر اخلاقی را از هم تفکیک کنیم. یک جور اختلاف نظر اخلاقی، اختلاف نظر متخصصان همتراز در اخلاق‌شناسی است؛ دو متخصص اخلاق ممکن است با هم اختلاف نظر داشته باشند. این نوع از اختلاف نظر مصداق و نمونه‌ای از اختلاف نظر دو همتراز معرفتی است که در جلسات قبل درباره آن بحث شده است.

اختلاف نظر دوم، اختلاف نظر اخلاقی عموم انسان‌ها است فارغ از اینکه همتراز معرفتی هستند یا نیستند. اگر در مورد این نوع دوم از اختلاف نظر بحث می‌کنیم باید دو نوع اختلاف نظر را از هم تفکیک کنیم؛ اختلاف نظر اخلاقی اصیل و اختلاف نظر اخلاقی غیر اصیل. اختلاف نظر اخلاقی اصیل اختلاف نظری است که در جایی اتفاق می‌افتد که طرفین اختلاف راجع به واقعیات اخلاقی اتفاق نظر دارند و دعوایشان سر منزلت اخلاقی آن کار است. این اختلاف نظر خالص و اصیل است.

نوع دوم اختلاف نظر یعنی اختلاف نظر غیر اصیل، اختلاف نظری است که از یک اختلاف نظر دیگری ناشی می‌شود که اگر اختلاف نظر زیربنایی را حل کنیم این اختلاف نظر روبنایی حل می‌شود. مثلا در مورد سقط جنین اختلاف نظر وجود دارد ولی برخی اختلاف نظرها به منزلت وجودی جنین برمی‌گردد یعنی بحث سر این است؛ کسی که این کار را انجام می‌دهد آیا کارش مصداق قتل یک انسان بی‌گناه هست یا نیست. پس هر دو طرف قبول دارند اگر مصداق قتل انسان بی‌گناه باشد کار نادرستی است.

انتهای پیام
captcha