آنچه این روزها به عنوان برخورد با پلیس در فضای مجازی از سوی برخی از معاندان نظام و دشمنان داخلی و خارجی رسانهای میشود؛ جرأت دادن به مجرمان، قانونگریزان و قانونشکنان است تا در پی چنین هدفی پلیس را در ایران اسلامی ضعیف کرده و اقتدار پلیس را خدشهدار کنند؛ در حالی که پلیس در همه جای دنیا از جایگاه ویژهای برخوردار است و اقتدار پلیس موضوع مشترکی در سطح بینالملل به شمار میرود که همه سران و ملتهای دنیا اذعان ویژهای به آن دارند.
مسئله اقتدار برای تمامی افرادی که به عنوان پلیس در حوزههای مختلف خدمت میکنند، بسیار حیاتی و ضروری است، پلیس نماد حفظ امنیت در جامعه به شمار میرود. قطعاً از پلیس باید به عنوان نمادی از توجه به حفظ امنیت شهروندان و کشور یاد کرد؛ نمادی که هر چقدر قدرتمند و مقتدر باشد منجر به افزایش امنیت و پایداری امنیت اجتماعی، فرهنگی و... میشود، اما حقیقت این است که پلیس تراز جمهوری اسلامی در عین اینکه منطق، درایت و اخلاق را سرلوحه کار خود قرار میدهد، همچنین نمیتواند بی تفاوت از کنار توهین، سرپیچی از دستور پلیس و یا اخلال در کار این نیرو بگذرد.
واقعاً ساده لوحانه است که انتظار داشته باشیم تا پلیس با خواهش و التماس از متخلف یا کسی که در کار پلیس اخلال ایجاد میکند، مأموریت خود را انجام دهد! اقتدار، از لوازم کار فراجا است و در نبود آن، سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و امنیت، نظم و آرامش جامعه در زمینههای گوناگون از بین خواهد رفت.
همچنین پلیس نمیتواند به دلیل برخی تبلیغات منفی در فضای مجازی و یا برای بسته نگه داشتن دهان عدهای که همیشه و در هر حال یک بهانهای برای حمله به پلیس دارند، از وظیفه ذاتی خود در تأمین امنیت و نظم اجتماعی کوتاه بیاید. دود این کوتاه آمدن هم به چشم شهروندان و هم به چشم پلیس خواهد رفت.
امروزه نیروی پلیس در کشورهای پیشرفته، دوره اقتدارگرایی خود را پشت سر نهاده و وارد دوره جامعهگرایی شده، در این دوره پلیس در جهت برقراری یک رابطه نزدیک با افراد جامعه حرکت میکند، از اینرو نیروی پلیس تعامل نزدیکی با افراد جامعه دارد؛ به آموزش و آگاه سازی میپردازد و مردم را در حل و فصل منازعات و اختلافات محلی یاری میدهد.
حال سؤالاتی كه ذهن هر كنشگری را درگیر خود می كند این است كه آیا تلاش برای تخریب ابهت و اقتدار پلیس کشور با هدف خاصی پیگیری میشود؟ آیا یک نهاد متمرکز داخلی یا خارجی مسئولیت این پژوه را بر عهده گرفته است؟ آیا اتاقهای فکری برای افزایش تنش میان پلیس و بدنه اجتماعی تشکیل شده است؟ چرا جریانهای سیاسی با علم به تبعات تضعیف پلیس در این مسیر همراهی میکنند؟ کدام جریان سیاسی و یا طیفی از تضعیف پلیس سود میبرد؟ آیا مقامات و مسئولینی كه پیگیر مسئله حجاب بودهاند اینك از پلیس دفاع كردهاند یا سكوت پیشه كردهاند؟ آیا حجاب یك موضوع فرهنگی است یا انتظامی امنیتی؟ آیا قانون موجود در خصوص حجاب نیازمند اصلاح است و... كه همگی نیازمند بحث و بررسی همه جانبه است.
در نهایت نباید نسبت به نقش جریانهای سیاسی داخلی که مستمراً بر شیپور نافرمانی مدنی میدمند، غافل شد؛ طبیعتاً پاسخگو کردن سلبریتیها، فعالان سیاسی و سایر چهرههای مشهور در قبال اعمالشان اثرات مثبتی را بر بدنه اجتماعی خواهد گذاشت که البته لازمه همه این موارد، گامهای استوار مسئولان است که باید به دور از هیاهوهای رسانهای و جنجالآفرینی سیاسیون، با قانونشکنان در هر سطحی و هر جایگاهی برخورد مقتضی کنند و با سیاست مدبرانه حس مسئولیتپذیری و عدم اهمال را به تمامی کارکنان انتظامی در کشور تزریق کنند. بنابراین یکى از پایههاى امنیت ملى جمهورى اسلامى ایران، تأمین امنیت انتظامى است که بر عهده فرماندهی كل انتظامى جمهورى اسلامى ایران نهاده شده است.
ایران کشورى در حال توسعه است و احتمال آسیبپذیرى امنیت ملى آن از طرف مسائل داخلى وجود دارد. از اینرو، فراجا، یکى از نهادهایى است که در نظم بخشیدن به امور داخلى می تواند نقش مهمى ایفا کند.
نتیجه اینکه تحکیم و استوارى امنیت ملى، به تقویت پلیس وابسته است و هرگونه تضعیفى که متوجه آن شود، بر امنیت ملى تأثیر سوء میگذارد. به یقین پلیس به مثابه یکى از نهادهاى مهم و بنیادین اجتماعى و امنیتى داراى وظائف و مأموریتهاى خطیرى در فرآیند تأمین امنیت پایدار و پیشگیرانه و مراقبت از آن است.
ایوب آقا رحیمی، رئیس اداره برآورد اجتماعی و افكارسنجی پلیس فارس
انتهای پیام