او دنیا را از پس آیات و کلمات نورانی قرآن میبیند؛ چراکه نور کلام وحی در چشمان همیشه خفته او سوسو زده و مسیر زندگی و رعایت آداب و ادب و از همه مهمتر احترام به والدین را خیلی خوب میداند. رفتار او با پدر و مادر مصداق «وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا» است. اساتید مبرز قرآنی به ویژه آنانی که در این راه مویی سپید کردهاند به سخت بودن مسیر حفظ معترف هستند، حال اگر به نابینایی زهرا، مشکلاتی همچون معلولیت جسمی حرکتی و ذهنی را هم اضافه کنیم مزید برعلت میشود. این حافظ قرآن با چنین محدودیتهایی نمیتواند معجزه خداوند و قرآن باشد؟ همیشه نباید برای معجزه دیدن منتظر اتفاقات غیرمنتظره و دور از ذهن باشیم، گاه خداوند با تولد دختری از جنس خورشید همچون زهرا ما را متوجه معجزه و قدرت خود میکند باشد که آگاه باشیم و بیتفاوت از کنارشان نگذریم.
سال 96 به همراه مسئولان وقت اداره کل تبلیغات اسلامی استان مرکزی سری به منزل آقای تلخابی زدیم آن روز زهرا حافظ 5 جزء قرآن بود، زهرا مسیر حفظ را به سختی هرچه تمامتر طی میکند. با وجود اینکه آموزش به صورت مقطعی از سوی مربیان انجام شده است هیچ مربی آموزش او را در این سالها به صورت حرفهای نپذیرفته است، اما پدری همچون کوه و مادری همچون آفتاب او را در این مسیر سخت همراهی میکنند، تا اینکه امروز زهرا حافظ 18 جزء قرآن کریم است و این مسیر تا حافظ کل شدن ادامه دارد. جهت آشنایی بیشتر با خانواده زهرا گفتوگویی انجام شده است که تقدیم مخاطبان میشود.
محمود تلخابی، پدر زهرا کارگر شرکت نساجی فراهان است که با وجود سختی کار هر روز بیش از چهار ساعت برای آموزش دخترش وقت میگذارد و وجود زهرا را نعمتی از نعمتهای الهی میداند؛ چراکه باعث شده او انس بیشتری با کلام وحی داشته باشد و به خداوند متعال نزدیکتر شود.
محمود تلخابی، کارگر نساجی فراهان هستم. قطعاً کنار آمدن با این مشکل سخت بود، اما پس از مدتی آن را پذیرفتیم و به آن به چشم امتحان الهی نگاه کردیم. خداوند متعال هریک از بندگان خود را به گونهای آزمایش میکند و آزمایش ما نیز بدین شکل رقم خورد. همیشه فکر میکنم خداوند در وجود من و همسرم توانایی را دیده است که ما در معرض چنین امتحان سختی قرار داد و امیدوارم با عنایت خودش در این مسیر سربلند باشیم.
من و همسرم در کنار هم برای تربیت زهرا قدم برمیداریم و قصد داریم تا مسیر را برای همیشه با آرامش طی کنیم. صبر همسرم مثال زدنی است و من از ایشان درس صبر آموختم.
کنار آمدن با این مشکل سخت بود و از نظر من امتحان الهی است که هر روز تکرار میشود، اما پس از مدتی خود را با شرایط تطبیق داده و مسیر تربیت زهرا را پیش گرفتیم. در حوزه آموزش و حمایت از این خانوادهها اقداماتی صورت گرفته است که جای تشکر دارد، اما برای این کودکان کارهای بیشتری در حوزه آموزش در بخشهای مختلف میتوان انجام داد و نباید مورد غفلت قرار گیرد.
زهرا هنگام تولد نرمی استخوان بسیار شدیدی داشت و برای درمان باید زیر دستگاه قرار میگرفت، برای نگهداری او با مشکل مواجه بودیم و بیقراری میکرد، مادرش با استفاده از نرمافزارها بالا سر زهرا زیارت عاشورا میگذاشت و او با شنیدن دعا آرام میگرفت. دخترم از 5 سالگی نشستن و از 8 سالگی ایستادن را آموخت و در 10 سالگی شروع به راه رفتن کرد. از سن 6 سالگی متوجه تکرار ادعیهها از طرف زهرا شدم و متوجه شدم آنچه را که شنیده حفظ کرده است.
از آن پس به حفظ سورههای کوتاه قرآن روی آوردم و آیات را چندین بار تکرار میکردم و زهرا هم حفظ میکرد. برای زهرا فرقی نداشت صوت کدام استاد است؛ چراکه با همان صوت و لحن آیات را تکرار میکرد. استعداد دخترم بینظیرست و توانست کاری سخت و دشوار را انجام دهد؛ چراکه حتی حافظان قرآن به سخت بودن مسیر حفظ معترف هستند. زهرا بیشتر از 70 قصه کودکانه را حفظ کرده و از او برای قصهگویی در رادیوی استانی استفاده شده است.
اداره تبلیغات اسلامی استان با مشاهده شرایط زهرا قول همکاری جهت آموزش را داده بودند و این امر تاکنون محقق نشده است. زهرا خوشبختانه در بخش حسن حفظ مشکلی ندارد، هرچند اگر استاد حفظی باشد که با دخترم تخصصی کار کند پیشرفت او بیشتر خواهد بود، اما مهمترین نقطه ضعف زهرا در بخش تجوید است و نظر ما این است که استاد تشیعیفرد این امر را برعهده بگیرد. زهرا در مرحله استانی مسابقات قرآن اوقاف در رشته حفظ 10 جزء رتبه اول را کسب کرد و در مسابقات امام علی (ع) نیز از حسن حفظ امتیاز 99.5 دریافت کرد و در بخش حسن حفظ جزو 10 نفر برتر کشور بود، اما چون در بخش تجوید ضعیف است نتوانست حائز رتبه شود. زهرا استاد کلاسی که با قاعده و قانون با او تمرین کند نیاز ندارد؛ چراکه او کمتوان ذهنی است و توان درک مطالب تخصصی را ندارد. شنیدم محمدحسین رضایی، نیز با وجود داشتن سندروم داون توانسته قرآن را حفظ کند و این امر برای ما مردم استان مایه مباهات است، کاش مسئولان و رسانه قدری برای قرآن به ویژه افراد با محدودیتهای خاص ارزش و توجه قائل باشند.
کودکان با محدودیتهای خاص در حوزه آموزش با مشکلات بسیار مواجه هستند و این محدودیت در حوزه قرآن چندین برابر است؛ چراکه ما مربیان متخصص ویژه کودکان و نوجوانان معلول نداریم و این امر ضعف بزرگی است که باید برطرف شود. کودکان ما همچون سایر کودکان که محدودیتی ندارند حق زندگی و پیشرفت دارند و این حق نباید از آنان سلب شود؛ چراکه معلولیت فقط یک محدودیت است و تاریخ نشان داده است برخی از دانشمندان از افراد کمتوان و دارای معلولیت بودند، اما این محدودیت مانعی برای پیشرفت آنان نشده است و راه را با قدرت طی کردند. خواهش من از مسئولان ارشد و رسانه این است که از کنار توانایی کودکان و نوجوانانی همچون زهرا با بیتفاوتی عبور نکنند. ما نیاز به حمایت مالی نداریم، شاید با سختی و دستانی خالی آموزش زهرا را دنبال میکنم، اما حافظ شدن و موفق بودن دخترم در مسابقات قرآن و کسب رتبه نشان از درست طی شدن مسیر دارد و از این بابت از خداوند متعال سپاسگزارم. ما برای موفق بودن زهرا از تمام توان وقت گذاشتیم و تا امروز منتظر مسئولان نبودیم و همواره با قدرت به راه خود ادامه خواهیم داد.
تمرین با زهرا کار سختی است، او به دلیل عدم توانایی ذهنی هیچ درکی از ادبیات و حتی شمارش اعداد ندارد، اما در حفظ آیات قرآن و ادعیه استعدادی بینظیر دارد. بیشترین وقت ما در روز صرف مرور میشود و تقریباً در هفته یک یا دو صفحه حفظ میکنیم. علاقه زهرا به حفظ خارقالعاده است و وقتی متوجه حفظ میشود از ذوق سر از پای نمیشناسد و زیر لب اشعار قرآنی را با لطافت و شیرین زبانی زمزمه زمزمه میکند. اگر بخواهیم بیشتر از یک صفحه در هفته نیز حفظ میکند، اما چون مرور وقت بسیاری از ما میگیرد؛ از این رو فرصت برای حفظ بیشتر از یک صفحه در هفته باقی نمیماند. کسب رتبه در مسابقات برایمان مهم نیست، هدف از شرکت در مسابقات آماده بودن زهراست. در مسابقات استانی گل های محمدی(ص) که رتبه دوم را کسب کرد یکی از خیرین با همراهی مسئولان ما را خانوادگی به کربلا فرستادند.
زهرا را با وجود تمام سختیها و کمبود امکانات در عرصههای مختلف از جمله مربی، به عنوان نفر اول رشته حفظ 10 جزء استان میشناسیم. حافظی که با کسب 99.5 امتیاز در بخش حسن حفظ جزو 10 حافظ برتر کشور شناخته میشود. در این بخش پای صحبتهای زهرا مینشینیم.
من زهرا هستم و عاشق قرآن. آموزش روخوانی قرآن را از سن 6 سالگی شروع کردم و پس از آن به حفظ علاقهمند شدم. خودم میدانم مشکل دارم، اما این مشکلات را با کمک پدر و مادری مهربان و بهتر از برگ گل پشت سر گذاردم و توانستم قرآن را تا جزء 18 حفظ کنم. همیشه دوست داشتم صورت مهربان بابا محمود و چهره زیبای مادرم را ببینم، من پدر و مادرم را نمیبینم، اما آنان را لمس کرده و مطمئن هستم صورتهایی بسیار زیبا دارند.
شاید خیلی از مردم گمان میکنند من درکی از محیط اطراف ندارم و درست هم فکر میکنند، من نمیتوانم درکی از مسائل روز داشته باشم، اما هیچ دختری نیست که خستگی پدرش را متوجه نشود، بابا محمود هر روز با وجود تمام خستگی کارهایش به من آموزش میدهد و من نمیتوانم برای تشکر از او جز اینکه بگویم دوستت دارم و عاشقتم چیزی بگویم. مادرم خودش میگوید سواد درستی ندارد که به من آموزش دهد، اما من شاهدم که خواهر کوچک را نگه میدارد تا من حفظ کنم. مادرم سالها قبل برایمcd آموزشی میخرید، اما از وقتی قلم قرآنی جایزه گرفتم راحتتر حفظ میکنم.
حافظ کل شدن بزرگترین آرزویم است. خیلی دوست دارم از کلاس مربیان درجه یک استان استفاده کنم، اما این امکان برای ما فراهم نیست. پدرم همیشه میگوید: اگر ماشین داشتم تو را به کلاس میبردم، اما رفت و آمد فراهان تا اراک هر هفته برایمان مقدور نیست. کاش این امکان فراهم میشد و پدرم در قرعهکشی برنده میشد و ما هم برای رفتن به اراک مشکلی نداشتیم. برای همه بچهها دعا میکنم به آرزوهای قشنگشان برسند.
قصه و اشعار قرآنی خیلی دوست دارم و مامان و بابا همیشه برایم قصههای تازه میخرند، از این داستانها چیزهای زیادی یاد میگیرم، سعی میکنم همیشه به بزرگترها مخصوصاً پدر و مادر گلم احترام بگذارم. چند باری هم به رادیو دعوت شدم تا برای بچهها قصه بگویم. رفتن به پارک را هم دوست دارم، اما چون بازیها مناسب نیست نمیتوانم استفاده کنم. یک بار الاکلنگ سوار شدم و زمین خوردم از آن روز دیگر میترسم در پارک بازی کنم.
واژه صبر چه به قامت مادر با کودک معلول میآید، آنانی که به امید داشتن فرزندی سالم 9 ماه صبر میکنند و چه حس غریبی است که با تولد نوزاد مادر متوجه کمبودها و معلولیتهایی در فرزند میشود. شاید در نگاه اول دنیا برایشان سیاه و تار میشود. نمیدانم آن لحظه چه از ذهن این مادران میگذرد، اما نیک میدانم با وجود علم به مسیری سخت در پیشرو عزم خود را برای تربیتی شایسته جزم میکنند. محمدحسین رضایی، حافظ سندروم داون که امروز حافظ 12 جزء قرآن است را میتوان مثال زد. زهرا تلخابی ساکن فراهان از دیگر نابغههای قرآنی است که با وجود داشتن چندین معلولیت قرآن را تنها پناه خود قرار داده و با کمک والدین امروز حافظ 18 جزء قرآن است. صغری تلخابی، مادر زهرا به سؤالات خبرنگار ایکنا اینگونه پاسخ داد.
صغری تلخابی، مادر زهرا هستم و خانهدار. قطعاً داشتن فرزند معلول برای هیچ پدر و مادری راحت نیست و مادر به امید داشتن فرزندی سالم ماهها صبر کرده و با فرزند خود در طول آن ماهها نجوای مادرانه میکند. کنار آمدن با این مشکل راحت نیست و اگر بخواهم راحت از کنار موضوع به این مهمی بگذرم هیچ مادری حرف مرا باور نمیکند. چون هیچ مادری حتی در ذهن خود فکر هم نمیکند فرزندش دارای مشکل باشد و من نیز تمام آن ماهها را به امید داشتن فرزندی سالم گذراندم. پس از گذشت مدتی شرایط حاکم را پذیرفته و سعی کردم برای همین نعمت الهی که خداوند به ما عنایت کرده وقت بگذارم.
پس از تولد زهرا با مشکلات نوزادان و کودکان معلول هیچ آشنایی نداشتم. نمیدانستم این کودکان دارای چه نیازهایی هستند و باید در مقابل آنان چگونه رفتار کنم. دخترم نرمی استخوان بسیار شدید داشت و برای رفع این مشکل باید او را زیر دستگاه میگذاشتیم، در این مواقع بسیار بیقرار بود، تنها به ذهنم رسید که از دعای توسل و زیارت عاشورا برای آرام کردنش استفاده کنم. این کار پیوسته تکرار میشد، در سن 5 سالگی متوجه شدم زهرا زیارت عاشورا حفظ شده و همراه با صوت پخش شده ناخودآگاه تکرار میکند. از همان سن به پیشنهاد پدرش حفظ سورههای کوچک قرآن را آغاز کردیم و همین زمان متوجه استعداد فوقالعاده زهرا شدیم. استعداد او به حدی بود که حیرت حجتالاسلام قربانپور، مدیرکل تبلیغات اسلامی استان و حجتالاسلام شفیعی، رئیس اداره امور قرآنی تبلیغات اسلامی استان را برانگیخت.
انتظار خانوادههای درگیر معلولیت آموزش است. والدین آگاهی کافی از معلولیت ندارند و در مواجهه با چنین مشکلاتی خود را میبازند. باید اماکنی برای آموزش والدین در سطح استان و شهرستان ها در نظر گرفته شود. این کودکان دارای ویژگیهای بسیار خاص هستند و حال اگر معلولیت همچون زهرا بیشتر باشد این دغدغهها بیشتر است. وجود معلولانی همچون زهرا به دیگران ثابت میکند که حتی کودکان معلول نیز دارای استعدادی هستند که باید کشف شده و مورد توجه قرار گیرد. حفظ قرآن موهبتی الهی است که خداوند نصیب دخترم و خانواده ما کرده است. مسئولان و متولیان با برنامهریزی باید فشار وارده به خانواده دارای فرزند یا فرزندان معلول را کم کنند.
حرف من درباره زهرای خودم نیست. ما امثال زهرا را در استان کم نداریم و هستند خانوادههایی که دو یا حتی سه فرزند معلول دارند، اما هیچ فضای آموزشی برای آنان در رشتههای هنری، ورزشی، قرآنی و ... در سطح استان و شهر وجود ندارد. مگر نه اینکه کودکان معلول نیز حق زندگی دارند؛ پس چرا این حق را به سادگی از آنان میگیریم و بی تفاوت از کنارش میگذریم. زهرای من استعدادش در قرآن شکوفا شده و این مسیر تا رسیدن به قله که حفظ کل است ادامه دارد. مسئولان باید از خانواده فرزندان معلول بازدید کنند تا با نمایان شدن استعداد این کودکان سایر خانوادههای دارای فرزند با محدودیت خاص نیز انگیزه کشف استعداد فرزند خود را بیابند.
مهمترین مشکل زهرا نداشتن مربی به ویژ ه مربی تجوید و صوت و لحن است. چندی پیش یکی از اساتید استان یزد با او در فضای مجازی تجوید را کار میکرد و پیشرفت او در این بخش را شاهد هستیم، اما این آموزش در حال حاضر تعطیل شده است. اداره تبلیغات اسلامی استان قول اعزام مربی را به ما داده است که امیدوارم به زودی محقق شود. تردد ما به اراک به دلیل نداشتن وسیله نقلیه بسیار سخت است و زهرا نمیتواند از حضور مربیان و اساتید حاذق استفاده کند، اما این مشکلات هیچگاه مانع حرکت نشده و من و پدرش برای همیشه در کنار زهرا خواهیم بود. خانواده معلولان بیشتر از اینکه نیازمند حمایت مالی باشند، نیازمند حمایت روحی و روانی هستند. اگر مؤسسه یا مرکزی برای حمایت روحی و معنوی این خانوادهها تشکیل شود، قطعاً بخشی از مشکلات برطرف میشود.
آرزو دارم دخترم حافظ کل شود و در این رشته در سطح کشور بدرخشد و برای استان افتخارآفرین باشد. زهرا به حفظ قرآن بسیار علاقه نشان میدهد و روزی که بخواهد صفحه جدیدی را حفظ کند از ذوق مثل دختر بچهای با نشاط این طرف و آن طرف میپرد و شعر میخواند. خودم از زهرا انرژی میگیرم و این اثر مثبت را در اطرافیان نیز شاهدم؛ چراکه زهرا دختری شیرین سخن است که اطرافیان را جذب میکند. کاش دورهای تخصصی در فراهان ایجاد میشد تا دخترم بتواند از آن بهرهمند شود. ما برای آموزش او هرکاری که بتوانیم انجام خواهیم داد تا به خواستههایش برسد.
شنیدهها حاکی از آن بود که خیری مبلغی برای آموزش زهرا در نظر گرفته است، جهت صحت یا سقم موضوع با حجتالاسلام جواد فراهانی، رئیس اداره امور قرآنی اداره کل تبلیغات اسلامی تماس گرفتیم که گفت: هیچ خیری مبلغی را اختصاص نداده است، اما ما هر کاری که در توانمان باشد برای رشد و ارتقای سطح خانم تلخابی انجام خواهیم داد.
این مقام مسئول در پاسخ به چرایی عدم اعزام مربی به فراهان جهت آموزش زهرا نیز بیان کرد: در مورد اعزام مربی به فراهان جهت آموزش خانم تلخابی ماهها قبل تصمیمگیری شده است و هیچ مشکلی برای تردد مربی وجود ندارد، اینکه تاکنون این اقدام انجام نشده است به بنده از سوی خانواده یا مربی در نظر گرفته شده اطلاعرسانی نشده است. در حال حاضر نیز اعلام میکنم برای تردد مربی به این شهر جهت آموزش این حافظ قرآن مشکلی وجود ندارد و هرکاری بتوانیم در حد توان انجام خواهیم داد.
معصومه نادی، حافظ کل و مربی در نظر گرفته شده برای زهرا در گفتوگو با ایکنا گفت: کار کردن با زهرا برایم افتخار است و آن را از مواهب الهی میدانم؛ چراکه زهرا دختری با استعداد است که میتواند بهتر و تخصصیتر پیشرفت کند. با آموزش او هیچ مشکلی ندارم. چندین ماه قبل از سوی اداره امور قرآنی اداره کل تبلیغات اسلامی پیشنهاد آموزش زهرا به صوت حضوری به بنده داده شد که پذیرفتم، اما در این مدت به دلیل بیماری فرزندم و حجم بسیار کاری نتوانستم در خدمت این حافظ باشم. به امید خدا از روز چهارشنبه یا پنجشنبه، 20 یا 21 مهر ماه آموزش زهرا را به صورت حضوری هفتهای یک مرتبه آغاز میکنم.
خبرگزاری ایکنا پیرو درخواست والدین زهرا مبتنی بر آموزش تجوید نیز با خانم اعظم تشیعیفرد، یکی از اساتید به نام استان و کشور گفتوگو کرده و این مطلب را به سمع و نظرش رساند، که این مربی باسابقه در بخش تجوید بیان کرد: زهرا دختری دوستداشتنی و شیرینزبان و در عین حال با استعداد است. بنده آموزش او را در فضای مجازی حتی به صورت رایگان در بخش تجوید برعهده خواهم گرفت.
خبرگزاری ایکنا با مسعود اکبری، دارنده مدرک درجه یک حفظ قرآن و فیمه جفرسته، حافظ کل و استاد دانشگاه در مورد زهرا و توصیف این اقدام خارقالعاده گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانید.
مسعود اکبری در مورد زهرا اظهار کرد: خاصیت انسان این است که هر چیزی را که ندارد، نسبت به داشتن آن حریصتر میشود. ما انسانهای سالم نسبت به داشتههای خود قدرنشناس هستیم، اما اگر برای انسان محدودیت یا معلولیتی وجود داشته باشد، انسان به هر دری میزند تا خود را انسانی توانا جلوه دهد؛ از این رو کارهایی انجام میدهد که سایر افراد نسبت به آن رغبت نشان نمیدهند. امام حسین(ع) فرمودند: «خداوند دوست دارد اثر نعمتهایش را در بندگانش ببیند». ما مکلف هستیم اثر نعمات الهی را در مسیر خودش خرج کنیم. وقتی ما این مواهب را نمیبینیم داشتن آن برایمان امری عادی است، اما اگر انسان از مسیر عادی خود خارج شود بیشتر علاقه دارد توانایی خود را نشان دهد.
اکبری ادامه داد: افرادی همچون زهرا و محمدحسین رضایی، حافظ سندروم داون تلنگری برای سایر افرادی هستند که با کسالت از حضور در جلسات قرآن کوتاهی میکنند. افرادی همچون این دو حافظ میتواند انگیزهساز بوده و الگویی برای سایر فعالان قرآنی و خانواده آنان باشند.
فهیمه جفرسته، حافظ کل قرآن و استاد حوزه و دانشگاه، نیز در مورد زهرا گفت: این حافظ عالی است. حسن حفظ بسیار قوی دارد که تعجببرانگیزست. او را همه داوران دوست دارند و با وجودش انرژی ساتر میشود. برای ارتقای سطح او میتوان اقداماتی همچون آموزشهای تخصصی انجام داد. اگر بتوان فضای آموزشی تجوید، صوت و لحن و حفظ را در اراک برای زهرا فراهم کرد، به جای اینکه یک استاد به فراهان برود، زهرا به اراک بیاید و سه استاد در رشتههای مختلف او را آموزش دهند.
وی ادامه داد: درست است که کار زهرا منحصربهفرد است، اما خدا قوت واقعی را باید به والدین این حافظ گفت؛ چراکه حفظ کاری بسیار سخت برای انسانهای سالم است، حال اینکه این انسان دارای چند معلولیت به ویژه ذهنی باشد کار را بسیار سختتر میکند کار والدین را چندین برابر میکند و جا دارد از والدین او تشکر ویژه شود.
از خانم جفرسته خواستم زهرا تشبیه کند که گفت: من زهرا را به دریایی روشن و با سرشتی پاک تشبیه میکنم. هر آنچه همه خوبان دارند در وجود زهرا جاری است و با رفتار حسنه خود مردم را به سمت خود جلب میکند.
در لابهلای صحبتهای آقای تلخابی متوجه شدم که زهرا آرزوی سفر به مشهد مقدس را دارد، جهت انجام این مهم با آقای بخشی، مسئول آستان قدس رضوی در استان تماس گرفتم که گفت: ما فقط زائر اولیها را به مشهد میفرستیم. زهرا خودش زائر اولی است، اما والدینش نیستند و با وجود شرایط بسیار خاص این حافظ نمیتوان او را به تنهایی راهی سفر کرد. با شنیدن این سخن عقب ننشستم و در مراسم تجلیل از برگزیدگان مسابقات قرآن اوقاف و «یاوران وقف» با دکتر فرزاد مخلصالائمه، استاندار مرکزی در خصوص زهرا و آرزویش صحبت کردم که قول مساعد داد با همکاری اوقاف او را به این سفر زیارتی بفرستند. امیدوارم هرچه زودتر این قول محقق شده و حافظ روشندل به همراه خانوادهاش راهی این سفر معنوی شوند.
تقریباً در تمام گزارشها از گرد بیمهری صدا و سیما بر فعالیتهای قرآنی مینویسم، اما کاش میشد گلایهها جایی به خط پایان برسد، عوامل صدا و سیما با زهرای تلخابی بیگانه و ناآشنا نیستند، که اگر بود او را برای قصهگویی دعوت نمیکردند، آیا امتیاز زهرا فقط به شیرین زبانی و بیان قصه با زبانی کودکانه است؟ آیا حافظ شدن فردی با معلولیت ذهنی نمیتواند برای این رسانه جذاب باشد تا فرصتی را به معرفی او و خانوادهاش اختصاص دهد؟ بیایید از کنار یکدیگر با بیتفاوتی عبور نکرده و گلایهها را به حساب تخریب نگذاریم، ما برای قوی شدن به یکدیگر نیاز داریم و با اتحاد هرچه بیشتر خواهیم توانست فرهنگ قرآنی را فرهنگ غالب شهر و استان خودمان کنیم.
انتهای پیام