به گزارش ایکنا، آیتالله مهدی هادوی تهرانی، استاد درس خارج حوزه علمیه 30 آبان ماه در ادامه سلسله جلسات تفسیری سوره مبارکه کهف، گفت: ذوالقرنین در انتهای داستان خود به یک موضوع آخرالزمانی و به یکی از نشانههای آن اشاره کرد و قرآن آن را بهانهای برای پرداختن به بحث قیامت قرار داد و این نشان میدهد که خداوند در نقل داستانها غرض و هدف ویژهای دارد.
وی افزود: ذوالقرنین تاکید دارد که خرابشدن این سدی که بنده ساختم از نشانههای آخرالزمان است و در آن زمان یاجوج و ماجوج از هر کوهی پایین خواهند آمد. در ادامه قرآن کریم فرمود: وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا؛ علامه طباطبایی در این باره گفته است از اینجا به بعد سخنان خود خداوند است نه ذوالقرنین و خدا فرموده است که جمعیت در آن روز آنقدر زیاد است که مانند موج دریا تکان میخورند و بعد از آن در صور دمیده خواهد شد و همه جمع خواهند شد و ما در آن روز جهنم را به کافران عرضه خواهیم کرد.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: فرمود این کافران کسانی هستند که چشمانشان در پردهای از یاد و ذکر من بود، یعنی آنها به اسمان و زمین و درخت و دیوار و آبا و دریا و باران نگاه میکردند ولی من را نمیدیدند؛ آیا ما جزء اینها نیستیم؟ نفرمود زبان و دستشان غافل از ذکر ما بود فرموده است چشمانشان را به روی حق بسته بودند و صدای حق را نمیشنیدند؛ نه اینکه کر و کور بودند بلکه بصیرت و حقشنوی نداشتند.
آیتالله هادوی تهرانی تصریح کرد: در آیه دیگری فرموده است که اینها مانند چهارپایان هستند و بعد برای اینکه به چهارپایان اهانت نشود فرمود که از آنها هم گمراهتر هستند. قرآن قصد فحشدادن ندارد بلکه قصد تنبه دارد زیرا حیف است انسان عمری در دنیا زندگی کند ولی نه گوشش بشنود و نه چشمانش حقیقت را ببیند. البته اگر کسی تا قبل از اینکه مرگش فرارسد توبه کند خداوند آن را میپذیرد ولی اگر توبه نکرد سرنوشتش را خودش رقم زده است.
وی بیان کرد: در روایتی از امام صادق(ع) بیان شده است که فردی از ایشان پرسید حتی یزید هم میتواند توبه کند و امام(ع) فرمودند بله اگر او هم توبه کند خدا میپذیرد ولی او موفق به توبه نخواهد شد؛ همه میتوانند تا وقتی مرگ به حلقوم برسد توبه کنند ولی بعد از آن باب توبه بسته است؛ کما اینکه فرعون در لحظهای که در حال غرقشدن بود گفت به خدای موسی، ایمان آوردم ولی کار تمام شده بود و او به خدای موسی یقین داشت ولی در عمل مطیع نبود.
استاد درس خارج تفسیر اضافه کرد: ما هم ممکن است به لحاظ قول و عقیده باور داشته باشیم ولی مهم این است که در عمل هم پایبند باشیم و اگر هست که بهتر و اگر نیست وای به حالمان. قرآن کریم تاکید فرمود که چشمشان در پردهای از یاد من است و این آفرینش با عظمت را میبینند و باید دستورات الهی را اطاعت کنند ولی باز خدا را نمیبینند و گوش و چشمشان مانند کران و کوران است.
وی افزود: به تعبیر آیتالله بهاءالدینی غیر از این گوش جسمی، گوش دیگری هست که اگر کسی کر هم باشد میشنود و ایشان به برخی از فضلا هم چنین تعریضی میزدند و البته منظور ایشان از فضلا، طلاب و حتی اساتید هم نبود.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: در آیه 102 سوره مبارکه کهف فرمود آیا کسانی که کفر ورزیدند گمان میکنند بندگان من به عنوان ولی میتوانند متولی امور آنها باشند در حالی که خود آنها بنده من هستند و قدرت و ولایتی ندارند. در مباحث فقهی و اصولی اشاره شد که ولایت تکوینی خداوند مصدر تصرفات تشریعی ذات مقدس اوست لذا خدا فرموده «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»؛ یعنی من و پیامبر و کسانی از مؤمنین که در حال رکوع، زکات میدهند بر شما ولایت دارند.
آیتالله هادوی تهرانی تصریح کرد: بنابراین اگر ولایتی برای پیامبر(ص) و علی (ع) و سایر ائمه(ع) وجود دارد از ناحیه خدا و به اذن اوست و از ناحیه غیرخدا نه ولایتی وجود دارد و نه کسی توان اعمال چنین ولایتی را دارد. در ادامه آیه مورد بحث فرمود ما جهنم را به عنوان منزلگاهی برای کافران آماده کردیم.
استاد درس خارج حوزه علمیه گفت: خداوند در آیه 103 و 104 سوره مبارکه کهف هم فرمود: قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا؛ الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا؛ بگو آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه گردانم، [آنان] كسانىاند كه كوششان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مىپندارند كه كار خوب انجام مىدهند؛ یعنی دست و پای زیادی میزنند ولی کوشش آنها در زندگی به جایی نمیرسد. اینها گمان میکنند که کار خوبی انجام میدهند ولی در حقیقت اینطور نیست.
وی اضافه کرد: اینکه در برخی روایات بیان شده مراد از این گروه و افراد، کفار و یا حتی صرفا نصارا و یهود و ... هستند به نظر بنده برخی مصادیق برشمرده شده ولی اختصاص به گروه و افراد خاصی ندارد و شامل حتی برخی مسلمانان هم میشود کما اینکه مراتبی از کفر و شرک در بین مسلمانان هم وجود دارد.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: در آیه 105 فرمود: «أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا؛ آرى] آنان كسانى اند كه آيات پروردگارشان و لقاى او را انكار كردند در نتيجه اعمالشان تباه گرديد و روز قيامت براى آنها [قدر و] ارزشى نخواهيم نهاد (۱۰۵)»؛ البته قبلا عرض شد کفر و نشانههای خداوند مراتبی دارد.
وی افزود: یک مرتبه از کفر انکار آیات قرآن است و مرتبه دیگر اینکه فرد بگوید طبیعت خودش خودجوش فعالیت دارد و ربطی به خدا ندارد و به تعبیری افراد، نکفر ببعض و نؤمن ببعض باشند. البته مرتبه نازل آن همین گناهانی است که انجام میدهیم زیرا اگر کسی اعتقاد به قیامت و یقین به آن داشته باشد مرتکب گناه نمیشود؛ مثلا اگر بدانیم که در صورت برداشتن این لیوان، یک نفر سیلی محکمی به من خواهد زد آیا جرئت برداشتن آن را داریم؟
آیتالله هادوی تهرانی با بیان اینکه یزید ملعون گفت که بنیهاشم با حکومت بازی کردند وگرنه خبر و وحی در کار نیست، گفت: در ادامه آیه فرمود که اعمال این افراد حبط و نابود خواهد شد و ما در روز قیامت (که هر کسی مثقال ذرهای خیر و بدی کرده خواهد دید) وزنی برای آنها قائل نیستیم.
استاد درس خارج حوزه افزود: برخی فکر میکنند خیلی زرنگ هستند و سر آدم و عالم کلاه گذاشتهاند ولی در روز قیامت به تعبیر آیه مورد بحث اخسرین اعمالا خواهند بود و «فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا»؛ یعنی در روز قیامت هیچ وزن و ارزشی برای اعمالشان قرار نمیدهیم.
انتهای پیام