امامت در شیعه مرجعیت علمی، دینی و سیاسی است
کد خبر: 4112218
تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۶
علی آقاجانی:

امامت در شیعه مرجعیت علمی، دینی و سیاسی است

حجت‌الاسلام علی آقاجانی، استادیار گروه علوم سیاسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاکید کرد: امامت از منظر امامیه فقط خلافت سیاسی نیست بلکه مرجعیت علمی و معنوی هم مطرح است.

امامت در شیعه مرجعیت علمی، دینی و سیاسی استبه گزارش ایکنا، علی آقاجانی، استادیار گروه علوم سیاسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 14 دی ماه در نشست علمی «جریان‌شناسی سیاسی بنی‌هاشم بعد از قیام عاشورا» که از سوی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد، گفت: جریانات هاشمی بعد از عاشورا در دو گفتمان اعتقادی سیاسی و سیاسی قابل تقسیم‌بندی و در رهیافت علوی فاطمی، هاشمی غیرعلوی و فاطمی (حنفیان) و رهیافت عباسیان، قابل بررسی است همچنین این‌ها با شاخص‌هایی چون اندیشه سیاسی، مبارزه باز یا پوشیده و اصلاح و انقلاب و ... قابل تحلیل است.

وی افزود: ما معتقدیم جریان عاشورا، آغازگر تحولات جدی در جامعه مسلمین است و در واقع تحولات بعد عاشورا در نحوه اقبال مردم و تقویت رهبری جریانات بنی‌هاشم اثرگذار بود یعنی از یک سکون کامل به پویایی و فعالیت در مبارزه با رژیم اموی تبدیل شد.

آقاجانی بیان کرد: تحقیق بنده مربوط به سال‌های 61 هجری تا سال 146 و سرکوب قیام حسنیان توسط منصور عباسی است و منظور از بنی‌هاشم هم نخبگان این قبیله هستند. هاشم جد پیامبر(ص) است و خاندان‌هایی را که به نحوی با هاشم مرتبط بودند بنی‌هاشم می‌دانیم. فرضیه تحقیق هم این است که بعد از قیام عاشورا بنی‌هاشم در شرایطی بودند که قدرت در دست امویان است و در این حال دنبال تحلیل نوع کنش بنی‌هاشم در دو قالب اعتقادی سیاسی و سیاسی صرف هستیم.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: استراتژی‌های سیاسی بحث را هم از یک اندیشمند فرانسوی یعنی دوورژه اتخاذ کرده‌ و موضوعاتی چون اندیشه سیاسی، مبارزه در رژیم و بر رژیم، مبارزه باز یا پوشیده(پوشیده یعنی امکان مبارزه علنی وجود ندارد که خود آن دو نوع است یکی پنهانی و دیگری زیرزمینی و مسلحانه) بررسی می‌شود؛ البته ذکر این نکته لازم است که جامعه‌شناسی سیاسی عمدتا ناظر به مدرنیته است ولی ما می‌توانیم از ظرفیت این مفاهیم برای جامعه قبل از مدرن هم استفاده کنیم.

تحلیل سه رهیافت

آقاجانی اظهار کرد: موضوع دیگر این است که آیا مبارزه به شکل اصلاح‌گرایانه است یا درصدد انقلاب است که در واقع دنبال امحای رژیم است؛ نحوه ارتباط با سایر رهیافت‌ها هم در مقاله بررسی شده است. رهیافت‌های بررسی شده هم چنانچه اشاره شد سه رهیافت است؛ رهیافت علوی فاطمی که حسنیان، فرزندان امام مجتبی(ع) و زیدیان و جانشینان زیدبن علی را شامل می‌شود. رهیافت دیگر علویون و فاطمیون غیر بنی‌هاشمی هستند مانند محمدبن حنیفه که جزء این گروه است ولی از فرزندان حضرت فاطمه(س) نیست و رهیافت دیگر هم عباسیون هستند.

وی در مورد تاثیرات عاشورا بر بنی‌هاشم تصریح کرد: بنده بر سه تاثیر اشاره کرده‌ام؛ اول اینکه حادثه عاشورا حادثه خیلی بزرگی بود و در حالی که جامعه هنوز نیم قرن از دوره نبوت رسول‌الله(ص) نگذشته بود نوه او را با این وضع فجیع و نادرست به شهادت می‌رسانند. بنابراین اولین تاثیر ایجاد زمینه برای دخالت بیشتر هاشمیان و علویون در فضای سیاسی و اجتماعی آن دوران است؛ نکته دیگر فعال‌شدن گروه‌های سیاسی هاشمی است که نامزد خلافت و رهبری سیاسی هستند و نکته دیگر انسجام‌بخشی بیشتر به بنی‌هاشم برای مبارزه با رژیم اموی است و البته این فضا در عین انسجام، انقساماتی هم در جریان بنی‌هاشم ایجاد کرد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اظهار کرد: امامیه اولین گروه هاشمی علوی است که البته خود آن به چند گروه قابل تقسیم است؛ امامیه نگاه اعتقادی، فرهنگی و سیاسی به عاشورا دارد و ائمه(ع) عاشورا را حرکت صرف سیاسی نمی‌دیدند و این حرکت را به هیچ‌وجه، حرکت شکست‌خورده تلقی نمی‌کردند یعنی نگاهشان این نبود که عاشورا که هدفش براندازی بنی‌امیه بود کاملا با شکست مواجه شد. عاشورا، حرکت تمام‌شده تلقی نمی‌شود و  با انگیزه دینی و فرهنگی و سیاسی ایجاد شد.

آقاجانی بیان کرد: امامت از منظر امامیه فقط خلافت سیاسی نیست بلکه مرجعیت علمی و معنوی هم مطرح است. همچنین امامیه سیاست بر رژیم را پیگیری فرمود و به همین دلیل هم ائمه(ع) یا به زدان رفتند یا مقتول و مسموم شدند. خود ائمه(ع) فعالیت سیاسی داشتند و بنی‌امیه و بعدا بنی‌عباس هم ایشان را رقیب خودشان می‌دانستند.

وی افزود: در مورد باز یا پوشیده‌بودن مبارزات هم چون امکان مبارزه باز وجود نداشت نهایتا مجبور بودند پوشیده باشد و البته از نوع مبارزه پنهانی و نه زیرزمینی مثلا در مورد امام سجاد(ع) داریم که ایشان هر وقت ذبحی صورت می‌گرفت می‌گریستند و مردم را به واقعه عاشورا متوجه می‌کردند و دنبال ثمرات سیاسی آن بودند یا بحث تقویت علمی شیعه در دوره امام صادق(ع) و امام باقر(ع) هم نوعی مبارزه پوشیده با حکومت‌های وقت بود.

مقابه با مرجئه

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اضافه کرد: از جمله سیاست‌های ائمه(ع) مبارزه با مرجئه بود که به نحوی دنبال توجیه سیاست‌های نادرست حکومت‌های وقت بودند، در مورد انقلابی یا اصلاحی‌بودن مبارزات ائمه(ع) هم باید گفت گاهی روش، اصلاحی بود به‌خصوص تقیه در همین راستا قابل توجیه است ولی عمدتا رویکرد، انقلابی است؛ پذیرش ولایتعهدی از سوی امام رضا(ع) نوعی حرکت اصلاح‌گرایانه بود گرچه فشار هم برای پذیرش آن از طرف مامون عباسی مطرح بود.

آقاجانی بیان کرد: زیدیه نوع رهیافت دیگری از جریان علوی فاطمی است. این‌ها دنبال سیاست و خلافت بودند و برای رسیدن به آن تلاش جدی هم کردند، قائل به نص خفی و پذیرش امامت افضل بودند یعنی سه خلیفه قبل از امام علی(ع) را مفضول و امام علی(ع) را افضل می‌دانستند؛ برای اینکه بتوانند از بیرون شیعه هم جذب کنند قائل به خلافت مفضول هم شدند و همین سبب شد تا شیعیان از دور آن‌ها پراکنده شوند. مبارزات این دسته هم در هر چند عنوان برشمرده‌شده دنبال می‌شد یعنی مبارزات باز و پوشیده و زیرزمینی و مبارزه مسلحانه هم داشتند. الان هم زیدیه عقیده دارند که امام کسی است که قائم به سیف باشد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اضافه کرد: حسنیان هم که در این پارادایم هستند نگاه سیاسی خاصی را از آنان شاهد نیستیم البته معتقد به افضلیت امام علی(ع) بودند. علیه رژیم وقت مبارزه پوشیده و علنی داشتند؛ فرزندان محمدبن حنفیه در این گروه بودند که اعتقاد به امامت اولاد علی(ع) داشتند.

اذعان محمدبن حنفیه به امامت امام سجاد(ع)

آقاجانی ادامه داد: در برخی روایات شیعه داریم که محمدبن حنفیه هم مدعی امامت شد البته در گفت‌وگو با امام سجاد(ع) او امامت ایشان را پذیرفت. مبارزات ایشان هم زیرزمینی و پوشیده و در مواردی آشکار بود. البته چون بعد از محمدبن حنفیه، جانشین او فرزندی نداشت عباسیان از این طریق خود را نامزد خلافت جا زدند.

وی افزود: عباسیان ابتدا امامت را از طریق حنفیان به خودشان متصل کردند ولی وقتی به خلافت رسیدند خود را از طریق عباس، عموی پیامبر(ص) وارث پیامبر(ص) معرفی کردند لذا آشکارا هم این گفتمان را تبلیغ کردند. این گروه هم قائل به اقدام انقلابی بودند و مبارزاتشان هم علنی و هم زیرزمینی و مسلحانه بود.

آقاجانی ادامه داد: امامیه و زیدیه نوعی ائتلاف سیاسی با همدیگر دارند و با حسنیان هم ائتلاف عقیدتی دارند، با حنفیان رقابت سیاسی و با عباسیان هم رقابت عقیدتی و هم رقابت سیاسی دارد. زیدیه با امامیه ائتلاف عقیدتی و سیاسی و با حسنیان، ائتلاف عقیدتی و اتحاد سیاسی دارد و با عباسیان هم در هر دو بعد رقابت داشتند. حسنیان با امامیه ائتلاف عقیدتی البته با تسامح داشتند ولی رقابت سیاسی از ناحیه عبدالله محض هم وجود داشته است و امام صادق(ع) را رقیب خودش می‌دیده است.

اشکال روشی و عدم اکمال ادله

حجت‌الاسلام والمسلمین محمد ملک‌زاده، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، گفت: اولین نقص در تحقیق ارائه‌دهنده بحث روشی است که هنوز تبیین دقیقی از آن شاهد نیستیم؛ نکته دیگر اینکه پیشینه بحث هم باید تفصیلی‌تر و دقیق‌تر ارائه می‌شد زیرا اختلافات بنی‌هاشم قبل از عاشورا وجود داشت و همین اختلافات هم باعث ایجاد کینه شد و تا حدودی زمینه برای بحث کربلا هم ایجاد کرد.

ملک‌زاده تصریح کرد: اشکال دیگر اینکه مفهوم پارادایم در معنای  درست آن به کار نرفته است مثلا گفته شده امامیه تنها حامل پارادایم اعتقادی و سیاسی است در حالی که پارادایم مجموعه ارزش‌ها، باورها و نگرش‌های فکری و فرهنگی حاکم است که در نهایت به شکل نظریات مسلط ظاهر می‌شوند و چندان معنا ندارد بگوییم امامیه دارای پارادایم اعتقادی سیاسی و ... است بلکه نهایتا می‌توان گفت پارادایم الهی و توحیدی دارند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: نکته دیگر اینکه برخی ادله ذکرشده مورد تردید است مثلا در تبیین دیدگاه امامیه که بعد از عاشورا اقدام به قیام نکردند بیان شده است که در آن زمان مبارزه علنی با توجه به انحصار اکثر سلاح‌های سیاسی در دست حکومت ممکن نبود لذا مبارزه امامیه به صورت پنهان صورت گرفت. به نظر بنده مشکل اصلی که ائمه(ع) هم به آن اشاره کرده‌اند عدم آمادگی و حمایت مردم از ایشان بوده است و وقتی از ائمه(ع) می‌پرسیدند چرا قیام عملی نمی‌کنید، امام صادق(ع) فرمودند اگر یار داشتیم این کار را می‌کردیم.

تاثیر عاشورا بر فعالیت جریانات اسلامی

همچنین رسول قلیچ، محقق گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در سخنانی به عنوان ناقد، گفت: در مورد تاثیر عاشورا بر کارکرد و کنشگری بنی‌هاشم به نظر بنده باید در ذیل تاثیر عاشورا بر گروه‌های مختلف دیگر درون اسلامی و نه صرفا شیعی تحلیل کنیم، زیرا دو سال بعد از کربلا، شورش ابن زبیر و بعد قیام مختار را داشتیم و جز قیام مختار که ارتباط مستقیم با عاشورا داشت بقیه متاثر از عاشورا بودند.

وی افزود: بنی‌هاشم تا زمانی که امام حسین(ع) وجود داشتند در ذیل ایشان فعالیت می‌کردند و امکان بروز و ظهور متفاوت نداشتند ولی بعد از امام، کسانی چون محمدبن حنفیه هم ابراز وجود کرد به خصوص اینکه محمدبن حنفیه از لحاظ سنی از امام سجاد(ع) بزرگتر بود و به یک محور تبدیل شده بود. 

قلیچ بیان کرد: نکته دیگر اینکه شما از تعبیر حنفیان استفاده کردید که برای مخاطب مذهب حنفیه را به ذهن متبادر می‌کند و ممکن است اشتباهاتی ایجاد شود و بهتر است از تعبیر کیسانیه استفاده کنیم. همچنین از جهت تاریخی، ما زیدیه و عباسیه را رقیب نمی‌دانیم و از نظر روشی یکی هستند یعنی بعد از شهادت امام حسین(ع) ما یک جریان علویون داریم که معتقد به مبارزه و مخالفت آشکار نیست و دیگر زیدیه که معتقد به مخالفت علنی هستند.

وی افزود: در مورد عباسیون هم گرچه مبارزه زیرزمینی و پوشیده داشتند ولی در ادامه قیام آن‌ها متصل به حرکت علویون شد و حرکت سیاسی آشکار علیه بنی‌امیه را شروع کردند. همچنین فرمودید دوره بررسی شما از سال 61 تا 146 است ولی به نظر بنده این دوره را اگر طولانی‌تر بررسی کرده بودید بهتر بود به خصوص اینکه از امام سجاد تا امام صادق(ع) شرایط سیاسی اجتماعی کاملا متفاوتی را شاهدیم ولی در دوره امام کاظم(ع) مبارزه پوشیده برجستگی بیشتری دارد. 

انتهای پیام
captcha