به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین حسین پیشوایی، پژوهشگر و استاد حوزه 22 دی ماه در نشست «سیر و سلوک تقوایی از منظر آیات قرآن با تأکید بر فرمایشات علامه طباطبایی در المیزان» که از سوی مجمع عالی حکمت برگزار شد، گفت: آقای ربانی گلپایگانی در یکی از آثارش یعنی «روششناسی علم کلام» یکی از راههای معرفت توحیدی را سلوک تقوایی و یا عرفانی برشمرده است؛ او روش نقلی وحیانی، عقلی، تجربی و سلوک تقوایی و عرفانی را چهار راه برای معرفت بیان کرده است. مراد سیر و سلوکی است که معرفت شهودی نتیجه پیمودن این راه است و قاعدتاً مستند به عرفاست و در متون عرفان عملی مطرح و توضیح داده میشود. در کتاب لطایف الاعلام که منتسب به کاشانی است، سفر را اینطور تعریف کرده است: سفر همان توجه قلبی به خداوند است و سلوک ترقی در مقامات قرب الهی است. ایشان بحث مجاهده را هم اینطور معنا کرده است که جهاد، تحمل مشقت بدنی به خاطر مخالفت با هواهای نفسانی است.
پیشوایی بیان کرد: در لغت سیر را پیمایش طریق چه در روز و چه شب تعریف کردهاند؛ در ذیل آیه اول سوره اسراء «سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ» علامه طباطبایی فرموده است که در اینجا سیر در شب است بنابراین سیر اعم از روز و شب است.
این پژوهشگر تصریح کرد: ابن فارس سلوک را به معنای پیمودن راه و طریق معنا کرده و در اصطلاح عرفان هم رفتن مخصوصی به منظور سیرالی الله است و سالک به اقوال و اخلاق و احوال خود مراقبت دارد تا به کمال دست یابد. مرحوم امام در آداب الصلوة آورده است که سلوک مهاجرت و سفر قلبی از انسانیت به سمت قرب الی الله و حرکت به سمت عالم غیب است.
پیشوایی بیان کرد: آنچه اساس عرفان عملی و سلوک را تشکیل میدهد حرکت باطنی و سیرورت وجودی است و همه باطن انسان را مورد تغییر و تحول قرار میدهد و انسان از مرحله مادیت تا به قرب احدیت مقام سلوک را طی میکند.
وی افزود: علامه طباطبایی در بحث سیر و سلوک به چند آیه استناد کرده است که از جمله آیه 69 سوره عنکبوت است که فرمود: وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ. علامه جهاد را جهاد با مشرکان و نفس میداند؛ در مجمعالبیان و تفسیر کبیر فخررازی، جهاد را به چند نوع تقسیم کرده و مصادیق مختلفی مانند جهاد با کفار، جهاد با هوای نفس، تلاش در عبادت خدا، تلاش در طاعت و بندگی و کوشش در تفکر و نشانههای خداوند و جهاد با دشمنان ظاهری و باطنی را برای آن مطرح کرده است.
این پژوهشگر اضافه کرد: علامه براساس تعابیر راغب اصفهانی فرموده است که جهاد سه بخش دارد؛ مجاهده ظاهری، مجاهده با شیطان و مجاهده با نفس. ایشان فرموده است که جهاد، تلاش و کوششی است که در عرصه ایمان و عمل باشد. ایشان سبل را طریق قرب به خدا بیان کرده است.
وی افزود: مطلب دیگر اینکه از منظر علامه طباطبایی، هر نوع تلاش در راه خدا و با نیت خالص سبب نورانیت و صفای قلب و رؤیت قلبی خدا خواهد شد و اهل سیر و سلوک معنوی به این مسئله توجه دارند که دائما مراقب نفس خود هستند و این همان جهاد فی الله است.
پیشوایی بیان کرد: در مورد معیت خدا با محسنین هم که در انتهای آیه مطرح شده است(وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ) فرموده است که معیت در آیه، معیت عنایت و رحمت است یعنی هم شامل دنیا و هم آخرت میشود. طبرسی معونت در دنیا و پاداش اخروی را مدنظر قرار داده ولی علامه رحمت و عنایت در دنیا و آخرت را به معنای معیت برشمرده است.
پیشوایی تصریح کرد: آیه دیگری که علامه بیان کرده آیه 99 سوره حجر است: وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ؛ علامه فرموده است عبادت راه رسیدن به یقین است و یقین همان معرفت شهودی و مشاهده مطلوب و مشاهده حق تعالی است. او فرموده است یقین متفرع بر عبادت است. ایشان در جلد 12 المیزان آورده است واعبد ربک امر به عبادت و تفسیر آیه قبلی است.
این پژوهشگر عرفان اسلامی در ادامه اظهار کرد: یعنی انسان وقتی مکلف شد باید تا زمان مرگ به عبادت خدا مشغول شود؛ ایشان بحث اینکه تکلیف تا چه زمانی است را هم طرح کرده زیرا برخی میگویند وصول که حاصل شد تکلیف برداشته خواهد شد ولی علامه تکلیف را تا پایان عمر و مرگ لازم میداند و نقدی بر برخی نحلههای انحرافی عرفانی دارد.
وی افزود: علامه معتقد است که انسان هنگام مرگ به شهود معرفتی خود میرسد لذا عبادت و صبر بر آن باید تا پایان عمر وجود داشته باشد و شهود محصول عبادتهایی است که انسان در طول عمر انجام میدهد و برخود خدا با مشرکان و آزاردهندگان پیامبر(ص) وضع متفاوتی دارد. البته نه اینکه مرگ، نتیجه آن عبادتهاست بلکه شهودی که انسان در هنگام مرگ کسب میکند نتیجه آن عبادات خالصانه است.
وی افزود: آیه دیگری که به آن تمسک شده است آیه «وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ » است که آیتالله سبحانی آن را از راههای سیر و سلوک تقوایی و عرفانی میداند ولی مرحوم علامه طباطبایی با این عنوان قبول ندارد. علامه معتقد است که نباید تقوا را عطف به تعلیم بدانیم برخلاف برخی که نتیجه تقوا را تعلیم الهی دانستهاند. علامه واو را استیناف میداند و البته فرموده است که اگر انسان تقوا پیشه کند خداوند هم راه را به او تعلیم خواهد داد ولی این آیه دال بر این مسئله نیست.
وی اضافه کرد: آیه دیگری که برای سیر و سلوک بیان شده آیه 75 سوره انعام است: وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ؛ مرحوم علامه فرموده است که تقوا راه دستیابی به معرفت یقینی و شهودی است؛ او صفت اتقان را به مشاهده ملکوت ربط داده است و یقین هم معرفت شهودی و از راه سیر و سلوک به دست میآید.
وی تأکید کرد: علامه در المیزان یقین را مرتبط با تقوا دانسته ولی نحوه ارتباط آن را در کتاب شیعه در اسلام بیان کرده و فرموده است که یکی از لوازم یقین مشاهده ملکوت است یعنی تقوا و مبارزه با هوای نفسانی و مبارزه با نفس منتج به مشاهده ملکوت خواهد شد.
انتهای پیام