به گزارش ایکنا، جلسه شرح صحیفه سجادیه با محوریت دعای بیستم صحیفه با سخنان حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد حاج علیاکبری، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، طبق روال هر هفته، شامگاه دوشنبه 26 دیماه در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه میخوانید؛
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَصُولُ بِک عِنْدَ الضَّرُورَةِ، وَ أَسْأَلُک عِنْدَ الْحَاجَةِ، وَ أَتَضَرَّعُ إِلَیک عِنْدَ الْمَسْکنَةِ، وَ لَا تَفْتِنِّی بِالاسْتِعَانَةِ بِغَیرِک إِذَا اضْطُرِرْتُ، وَ لَا بِالْخُضُوعِ لِسُؤَالِ غَیرِک إِذَا افْتَقَرْتُ، وَ لَا بِالتَّضَرُّعِ إِلَی مَنْ دُونَک إِذَا رَهِبْتُ، فَأَسْتَحِقَّ بِذَلِک خِذْلَانَک وَ مَنْعَک وَ إِعْرَاضَک، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ» الهی چنان کن که با نیرو و قدرت تو به شدائد حمله کنم، و به وقت نیاز به گدایی از تو برخیزم، و در بیچارگی به پیشگاه تو بنالم، و مرا به کمک خواستن از غیر خود چون مضطر شوم، و به فروتنی برای مسئلت از غیر خود چون ندار شوم، و به زاری کردن به درگاه غیر خود چون بترسم گرفتار مکن، که به آن خاطر سزاوار خواری و منع از رحمت و بیاعتنایی از جانب تو شوم،ای مهربانترین مهربانان.
در گزارش مضامین دعای مکارم الاخلاق به یک قطعه حساس و پرمعنا از دعا رسیدیم. نکته بسیار برجسته در کل صحیفه سجادیه عبارت است از شرح و بسط حقیقتی به نام توحید افعالی. معنایش این است که ما بعد از اینکه به توحید ربوبی اعتقاد پیدا کردیم و نفی غیر کردیم و به اینکه خدای متعال دارای همه صفات کمال و واجد همه آنها است اعتقاد پیدا کردیم و دانستیم هرچه در عالم است مخلوق خدا، مملوک خدا و فعل حق است، همه در محیط قدرت و اراده الهی است و این اعتقاد را در جریان زندگی خودمان وارد کردیم، موحد میشویم. وقتی این حقیقت توحیدی در محیط شخصیت انسان تحقق عینی پیدا کرد انسان موحد میشود و وقتی موحد شد شخصیتی است که از نظر فلسفه وجودی به حقیقت رسیده است. البته این خودش مراتب دارد ولی اینکه انسان وارد این عالم متفاوت شده باشد، مهم است.
ما فعلا به این قسمت از مسئله میپردازیم؛ اساسا کل انبیا و اولیا برای همین درس آمدند و حرفشان همین بود. همه کتابهای آسمانی درسشان همین است. همه عالم تکوین همین یک درس را دارد و آن درس توحید است. آفرینش انسان هم فلسفه اصلیاش همین است که انسان به درک توحید و مشاهده این حقیقت بزرگ نائل بیاید و بتواند در رتبهای قرار بگیرد که به آن شهادت بدهد. بگوید من وسط این عالم خلقت از این فرصتی که برایم فراهم شده است استفاده میکنم برای اینکه بر وحدانیت پروردگار شهادت بدهم. اگر این اعتقاد در زندگی انسان جریان پیدا کرد، در نگاه او، در سخن او، در رفتار او، در تصمیمگیریهایش به همان سهم این شخص به مقام شامخ توحید پروردگار نائل شده است یعنی به هدف خلقتش نزدیک شده است.
نقطه ثقل بحث امشب ما عبارت است از اینکه انسان به آنچه درخشش توحید و تجلی توحید در محیط انفسی و آفاقی او است، در عمل التزام پیدا کند. یعنی اینکه میگوییم «لا اله الا الله» چه تاثیری در اندیشه ما دارد، چه تاثیری در اخلاق ما دارد و چه تاثیری در رفتار و عمل ما دارد و سهمش در زندگی ما چقدر است؟ این آن نقطه جدی و اساسی است که تمام معارف الهی میخواهد انسان را به آن نقطه برسانند و اتفاقا هدف از آفرینش انسان همین است که به این نقطه برسد و به هر اندازه به این نقطه برسد فلسفه آفرینش او محقق شده است. این مسئله محل بحث ما است. تمام معارف ما دور همین عبارت «لا اله الا الله» میچرخد و همانند خورشید در منظومه شمسی است. تمام فضیلتها به این برمیگردد، تمام مکارم اخلاق به این برمیگردد، هر چه از انسانها زیباییهای رفتاری طلوع میکند از اینجا است، هرچه زشتی و قبح در محیط زیست انسانها دیده میشود به خاطر خروج از این قاعده زیست موحدانه و ابتلا به شرک است مخصوصا شرک در عمل. وقتی انسان به شرک مبتلا میشود فهرست طولانی از رذالتها و زشتیها تولید میشود و وجودش مرکز تولید انواع و اقسام زشتیها میشود.
انسان چه زمانی در موضوع توحید امتحان میشود؟ جوابش این است: همیشه. هیچ لحظهای از لحظههای زندگی ما نیست مگر اینکه در امتحان توحیدیم اما یک وقتهایی امتحانهای جدیتری وجود دارد. در زیست دانشجویی اگر واقعا حرکت علمی برقرار باشد دانشجو دائم دارد امتحان میدهد اما یک وقتهایی هم امتحان متفاوتی از او میگیرند که کل فرایند علمی که سیر کرده است را در آنجا مشخص میکنند. امام سجاد(ع) دارد ما را در آن نقطه خاص قرار میدهد. توجه خاصی به ما میدهد و آن آزمون توحید در لحظات سخت زندگی است.
آیه قرآن میفرماید: «وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» یعنی هر عملی میخواهید بکنید ولی بدانید عمل شما در محیط رویت الهی است و خدای متعال دارد عمل شما را میبیند، پیامبر(ص) دارد میبیند، اولیای کامل دارند میبینند. بعد آیه میفرماید که نهایتا این مدت حضور شما تمام میشود، شما را به محضر پروردگار برمیگردانند، کسی که هم غیب را میداند و هم شهادت را میداند و او خبر میدهد چه کار کردید، یعنی کل اعمال شما به شما تحویل داده میشود. معیار در پذیرش و رد اعمال چیست؟ توحید. هر کار از کارهای شما و علمی از اعمال شما رنگ خدایی داشته باشد پذیرش میشود و هر کدام از کارهای شما مبتلا به شرک باشد خط میخورد.
شما چقدر پروردگار را باور کردید و به ربوبیتش ایمان آوردید، به مالکیتش ایمان آوردید، به خالقیتش ایمان آوردید، به قدرتش ایمان آوردید، اینها روز قیامت معلوم میشود. این همان امتحان اصلی است. در پایان کار نزد پروردگار میروید و کل اعمالتان را دریافت میکنید. هر چیزی رگه شرک داشته باشد مردود میشود، چون خداوند تبارک و تعالی غیور است و غیر را نمیپذیرد، اصلا غیری وجود ندارد که بخواهد بپذیرد. اگر کسی مراجعه به غیر کرد و به توهم و سفاهت و کمخردی مبتلا شد، اگر به کسی غیر از او اعتماد کرد از دایره توحید خارج شده است، اگر حاجت به محضر غیر او برد باخته است.
انتهای پیام