اول بی‌حجابی زن‌هاست، بعد بی‌غیرتی مردان/ علوم انسانی در دانشگاه دین‌ستیز است
کد خبر: 4123071
تاریخ انتشار : ۰۱ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۹:۲۱
استاد حوزه خواهران در گفت‌وگو با ایکنا:

اول بی‌حجابی زن‌هاست، بعد بی‌غیرتی مردان/ علوم انسانی در دانشگاه دین‌ستیز است

نرگس اصلانگیر ضمن تاکید بر اهمیت حجاب و اینکه رعایت آن از بسیاری آسیب‌های اجتماعی جلوگیری می‌کند تصریح کرد: الزام قانونی امر لازمی است، اگر یکسری الزامات جواب دهد به همان بسنده می‌شود ولی اگر جواب نداد باید اقدامات بعدی ادامه داشته باشد. اول بی‌حجابی زن‌ها است، بعد نوبت به بی‌غیرتی مردان، متزلزل شدن نظام خانواده و افزایش فرزندان نامشروع می‌رسد و به این صورت کل جامعه رو به انحطاط می‌رود.

حجاب پاشنه آشیل خیلی از مسائل است/ انتقاد از کم‌کاری مسئولین دانشگاه در مسائل فرهنگی

بسیاری از کارشناسان معتقدند اتفاقات چند ماه اخیر ناشی از بسته بودن مسیر گفت‌وگو و ابراز اعتراض و انتقاد از مسیر رسمی خود است. علی‌رغم تاکید چندباره مقام معظم رهبری نسبت به برگزاری کرسی‌های نقد و آزاداندیشی در کشور، شاهد کم‌کاری نهادهای مسئول در این زمینه هستیم تا جایی که ایشان در سخنانی گلایه خود را نسبت به این مسئله چنین ابراز داشتند: «تشکیل میزگردها و کرسی‌های آزاداندیشی در دانشگاه‌ها که بنده مکرّر این را تکرار کرده‌ام و تأکید کرده‌ام و توصیه کرده‌ام خیلی پیشرفتی نداشته؛ چه کسی باید این را بکند». نتیجه کم‌کاری در این زمینه را می‌توان در اتفاقات تلخی که در چند ماه گذشته در دانشگاه‌ها به وقوع پیوست مشاهده کرد.

به همین بهانه، ایکنا در راستای ایفای وظیفه جهاد تبیین خود، اقدام به گفت‌وگو با کارشناسان و صاحب نظران موافق و مخالف درباره یکی از مهمترین رخدادهای اخیر کشور یعنی اعتراضات و اتفاقات چند ماهه گذشته کرده است تا از ابعاد و زوایای گوناگون، به این مسئله پرداخته شود و در نهایت بتوان تحلیلی کامل از این وقایع ارائه کرد.


بیشتر بخوانید؛


 

در ادامه این گفت‌وگوها با نرگس اصلانگیر هم‌صحبت شدیم. خانم اصلانگیر سابقه 24 سال تحصیل و تدریس در حوزه‌های علمیه خواهران را در کارنامه دارد و برای تبلیغ اسلام به بسیاری از شهرهای ایران و نیز کشورهای اروپایی سفر کرده است.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید؛

 

ایکنا ـ در شرایط کنونی بحث حجاب در جامعه به صورت یک چالش جدی مطرح شده است. از یک طرف قشری مذهبی داریم که هسته سخت نظام را تشکیل می‌دهند و معتقد به الزام به حجاب هستند. آن طرف گروهی هستند که الزام به حجاب را نمی‌پذیرند و البته آنها هم عضوی از همین سرزمین هستند. عموم جامعه هم نه به الزام حجاب تمایل دارند و نه مخالف حجاب هستند. تعارض بین این سه گروه شکل گرفته و هر کدام قشری از جامعه هستند. تحلیل شما از این مسئله چیست؟

وقتی جمهوری اسلامی را تشکیل دادیم بنا بر این بود که احکام و واجبات دین پیاده شود. وقتی اسلام را قبول کردیم نمی‌توانیم گزینشی عمل کنیم. برخی احکام دین هستند که به لحاظ اجتماعی از اهمیت زیادی برخودارند. بنابراین وقتی از حجاب صحبت می‌کنیم نمی‌توانیم نسبت به آن بی‌تفاوت باشیم. ما در این جامعه زندگی می‌کنیم و هر کس باید برخی ضوابط را رعایت کند و رعایت کردن قوانین چه دینی و چه اجتماعی مسئولیت‌آور است و همه در قبال آن مسئول هستند. بنابراین باید احترام متقابلی وجود داشته باشد. ضمن اینکه حجاب به نفع خود زن است و وقتی زنی حجاب را رعایت نمی‌کند خودش را در معرض آسیب قرار می‌دهد.

نکته مهم این است که بنا بر فرمایش رهبر انقلاب مسئله بی‌حجابی یک طرح و نقشه است تا زنان را از دایره دین خارج کنند. ما داریم می‌بینیم کشورهایی که در آنها زنان به اندیشه‌های فمینیستی گرایش پیدا کردند چه سرنوشتی پیدا کردند و خودمحوری جای خدامحوری را گرفته است.

به همین خاطر به نظرم در مسئله حجاب همه باید در جایگاه خودشان به وظیفه خود عمل کنند؛ یعنی ضابطین قانون برخورد کنند، مردم هم به تکلیف خود عمل کنند و بی‌تفاوت نباشند. اقناع‌سازی از طرف نهادهای فرهنگی هم لازم است. باید توجه داشته باشیم که آزادی ما در دایره دین است. اگر نگاه جامعه‌شناسی داشته باشیم می‌گوییم وقتی در جامعه‌ای همه مردم با امری مخالف بودند ما هم مخالفت می‌کنیم ولی وقتی ما نگاه دینی داریم و می‌خواهیم اسلام را پیاده کنیم باید انتخاب ما در دایره انتخاب دین باشد. اصلا امام حسین(ع) برای چه به شهادت رسیدند؟ برای اینکه حلال خدا حلال باشد، حرام خدا حرام. پس ما نباید چیزی به دین اضافه کنیم یا چیزی از دین کم کنیم.

ما امروز شاهدیم که در بسیاری از کشورهای اروپایی بانوان به سمت حجاب گرایش پیدا کردند و به اسلام رو می‌آورند چون به این نتیجه رسیدند که افکار غربی زن‌ها را به سرمنزل مقصود و جایگاه واقعی خود نمی‌رساند.

 

ایکنا ـ در اینجا باید دو بحث را از هم تفکیک کنیم. یکی بعد فرهنگی حجاب است که به نظرم چالش در این زمینه کمتر است و حتی بانوان شل‌حجاب به همان حجاب ضعیف خودشان اعتقاد دارند. بیشتر بحث روی الزام و سیاست‌گذاری است که نماد آن گشت ارشاد است و ظاهرا قرار است طرح‌های جدیدی مثل محرومیت از خدمات اجتماعی جایگزین آن شود. عمده چالش در این قسمت است. به نظر شما با توجه به واقعیت‌های جامعه ایران باید چه راهکاری در پیش گرفت تا این چالش حل شود؟

درست است که باید مسئله حجاب را از حالت حکومتی، امنیتی و قضایی به فاز فرهنگی و اجتماعی برد ولی به این معنا نیست که حکومت نباید هیچ کاری داشته باشد. باید جنبه‌های فرهنگی و اقناع‌سازی صورت بگیرد و هر کس موظف است در جایگاه خودش این کار را بکند چه آموزش و پرورش و چه دانشگاه، رسانه‌ها و ... از آن طرف هم حکومت باید پشتیبان این قضیه باشد. باید یک الزاماتی هم باشد و اینطور نباشد که جامعه رها باشد چون قضیه حجاب پاشنه آشیل خیلی از مسائل است. حجاب تازه نقطه شروع است و به تبع آن خیلی مشکلات دیگر پیش خواهد آمد و خیلی حریم‌ها شکسته می‌شود. بنابراین الزام قانونی امر لازمی است. اگر یکسری الزامات جواب دهد به همان بسنده می‌شود ولی اگر جواب نداد باید اقدامات بعدی ادامه داشته باشد. پشت این قضیه خیلی مسائل است. اول بی‌حجابی زن‌ها است، بعد نوبت به بی‌غیرتی مردان، متزلزل شدن نظام خانواده و افزایش فرزندان نامشروع می‌رسد و به این صورت کل جامعه رو به انحطاط می‌رود.

 

ایکنا ـ شاید خود من هم موافق الزام قانونی به حجاب هستم ولی وقتی تجربه گذشته را نگاه می‌کنیم می‌بینیم الزام به حجاب تاکنون نتیجه‌ای که ما می‌خواستیم حاصل نکرده است. عملکرد ما نه تنها نتوانسته نسل جوان را به سمت حجاب متمایل کند بلکه موضع‌گیری هم پیدا کردند. به نظر شما این سیاست‌گذاری که داشتیم درست بوده است یا خیر و در آینده باید به چه سمتی برویم؟

ما در هر کاری به روزآمدی نیاز داریم و باید روش‌های خودمان را به‌روز کنیم. ما باید همیشه چند گام از دشمن جلوتر باشیم ولی مسئولین کشور از شادابی کافی برخوردار نبودند لذا ما عقب افتادیم. اینکه خوب عمل نکردیم دلیل نمی‌شود به جای حل مسئله صورت مسئله را پاک کنیم. باید روش‌ها را عوض کنیم. اگر جوان دهه شصت با کمترین دلیل قانع می‌شد دلیل نمی‌شود که جوان دهه هشتادی با همان دلایل قانع شود. جوان امروز در معرض هجمه‌های رسانه‌ای وسیع است. باید ادله قوی‌تری برای این نسل بیاوریم و خیلی قوی‌تر عمل کنیم ولی متاسفانه نه تنها قوی‌تر عمل نشده است بلکه ضعیف‌تر هم عمل شده است. الآن در دانشگاه‌ها به نوعی شده است که دانشجویان دین‌ستیز هستند. خیلی‌ها با حجاب وارد دانشگاه می‌شوند ولی با حجاب خارج نمی‌شوند چون علوم انسانی در دانشگاه دین‌ستیز است. در کنار آن هجمه‌های رسانه‌ای و ... هم وجود دارد و همه روی حجاب تمرکز کردند. چرا روی حجاب این همه تاکید می‌شود؟ برای اینکه هر چادری از زن مسلمان برداشه شود دری برای استعمار به روی آنها باز می‌شود. بنابراین اگر در این قضیه موفق شوند می‌توانند دیگر نقشه‌های خودشان را خیلی راحت پیاده کنند.

بنابراین وقتی هجمه اینقدر وسیع و عمیق است و در لایه‌های مختلف جریان دارد، نمی‌توانیم به کار فرهنگی بسنده کنیم خصوصا اینکه جوان امروز در معرض انواع الگوها قرار دارد. دانشگاه یک الگو می‌دهد، صدا و سیما یک الگو می‌دهد، مسئولین کشور یک الگو می‌دهند که این الگوها عملا در برابر هم قرار دارند. باید همه الگو در یک راستا قرار داشته باشند نه اینکه خانواده یک چیز بگوید، دانشگاه یک چیز بگوید، صدا و سیما یک چیز بگوید.

 

ایکنا ـ شما فرمودید باید در روش‌های دعوت به حجاب به‌روزرسانی شکل بگیرد. تا اینجا همه موافقند ولی بحث سر نوع برخورد است که روش الزام به چه صورت باشد. به طور عینی و ملموس پیشنهاد شما چیست؟ فرض کنید به عنوان قانون‌گزار می‌خواهید یک روش برای الزام به حجاب پیشنهاد کنید. پیشنهاد شما چیست؟

کسی که کشف حجاب می‌کند دارد یک فعل حرام مرتکب می‌شود. وقتی کسی قانون الهی را زیر پا می‌گذارد باید با او برخورد شود مثلا وقتی به اداره‌ای مراجعه می‌کند کارش انجام نشود. مثلا متصدی بانک باید بگوید چون شما قانون کشور را زیر پا گذاشتی نمی‌توانم کار شما را انجام دهم. پس باید چنین الزامات قانونی وجود داشته باشد.

اساسا مسئله حجاب وزن بالایی دارد و یک انحراف ساده نیست و پشت آن طرح و نقشه است و آزادی معنوی مردم را سلب می‌کند و امنیت روانی جامعه را به هم می‌زند لذا باید اگر کار فرهنگی جواب نداد، شخصی که حجاب را رعایت نمی‌کند به سد قانون برخورد کند.

 

ایکنا ـ به نظر شما این روش جوابگو هست؟

حالا یا هست یا نیست ر انمی‌دانم، ولی بدحجاب حتما باید به یک سدی بخورد. دشمن تا جایی که تیغش ببرد پیش می‌آید و دایره نفوذ خودش را بیشتر می‌کند. به همین جهت دشمن باید یکجا به یک سدی بخورد. باید یک بازدارندگی صفت و محکمی وجود داشته باشد.

 

ایکنا ـ این مسئله هنوز برای من مبهم است. ما یک روشی مثل گشت ارشاد داریم که تاثیرگذاری محدودی دارد ولی بازتاب اجتماعی آن بسیار فراگیر باشد و یک جو منفی وسیعی در کشور ایجاد می‌کند تا جایی که برخی محجبه‌ها هم صراحتا اعلام می‌کنند حجاب اجباری را قبول نداریم. اگر این روش جواب ندهد تکلیف چیست؟ باید بگوییم چون حجاب حکمی از احکام شرع است باید به این روش ادامه دهیم یا خیر؟

ما باید کاری کنیم که هم وظیفه خودمان را انجام داده باشیم و هم به نتیجه خوب برسیم ولی باید توجه داشت که برخی دنبال بهانه می‌گردند و اگر شما بهانه به دستشان ندهید خودشان بهانه جور می‌کنند. الآن اگر شما بهانه ندهی آنها بهانه درست می‌کنند و از هر فضایی برای خودشان زمینه‌ای درست می‌کنند. اگر قرار باشد همیشه به حرف آنها گوش بدهیم به کل از مسیر خودمان خارج می‌شویم. نباید قوانین دین را وجه المصالحه قرار دهیم. بله، تا جایی که می‌شود باید خودمان را از معرض جوسازی دور کنیم ولی یکجا که دارد حرام خدا انجام می‌شود باید الزامات قانونی وجود داشته باشد. برخی می‌گویند بی‌حجابی عادی می‌شود. کجا عادی می‌شود؟ اگر قرار بود عادی شود که در غرب همجنس‌بازی رواج پیدا نمی‌کرد، ازدواج با حیوانات رواج پیدا نمی‌کرد.

 

ایکنا ـ ما شبیه این تجربه را در محیط دانشگاه داشتیم. قانون دانشگاه این است که هیچ دانشجویی بدون حجاب حق ورود ندارد ولی در برخی دانشگاه‌ها فضا بسیار نامناسب است و فضای دانشگاه از فضای پارک‌های عمومی خیلی بدتر است.

چون مسئولین دانشگاه خودشان به حجاب اعتقاد ندارند و با بهانه سوء استفاده رسانه‌ها، تساهل می‌کنند. اگر مسئولین سفت و محکم برخورد کنند طرف دیگر جرئت نمی‌کند. بالاخره خط‌کش ما خط‌کش دین هست یا نه؟ قرار است دین محور باشیم یا خیر؟ لذا من به مسئولین دانشگاه اعتراض شدید دارم چون همه چیز را رها کردند. وقتی دانشگاه به این صورت باشد چون دانشگاه قشر فرهنگی است این الگو را خیلی سریع در جامعه گسترش می‌دهد.

 

ایکناـ یعنی دانشگاه را چکار کنند؟

یکسری قانون بگذارند و بگویند با دانشجویانی که چنین شرایطی دارد و ضوابط دانشگاه را رعایت نمی‌کنند برخورد می‌شود؛ مثلا دانشجو را دو ترم تعلیق کنند.

 

ایکناـ به عنوان پایان این گفت‌وگو اگر تمایل دارید جمع‌بندی بفرمایید.

به عنوان جمع‌بندی من معتقدم باید روی مسئله حیا مانور بدهیم. حیا باعث رشد انسان می‌شود. هر مرحله حیا لازمه‌اش یک رشد است و انسان به میزانی که حیا داشته باشد رشد بیشتری می‌کند. در یک مرحله از حیا باید کنترل بیرونی وجود داشته باشد ولی در یکجا باید به حضور نامرئی خداوند اعتقاد داشته باشی. کسی که به این اعتقاد برسد به مرحله‌ای می‌رسد که اگر در خلوت هم باشد احساس می‌کند در منظر خداست و همین یک لایه حفاظتی برایش ایجاد می‌کند.

گفت‌وگو از مصطفی شاکری

انتهای پیام
captcha