در اعراض از شنیدن طعن و طنز منکران بر آیات الهی
کد خبر: 4124514
تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۱:۴۵
در صحبت قرآن /62

در اعراض از شنیدن طعن و طنز منکران بر آیات الهی

نشستن با مردم ظالم و دوستی و مراودت با ایشان خطایی عظیم است و افزون بر دیگران خود شخص را هم زیان می‌رساند زیرا مردم او را در شما ظالمان می‌نهند.

۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای، کتاب چهارم از مجموعه کتاب‌های جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.

کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.

این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.

گروه اندیشه ایکنا به منظور بهره‌مندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعه‌‎هایی ‎ از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. شصت و دومین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در اعراض از شنیدن طعن و طنز منکران بر آیات الهی» تقدیم مخاطبان می‌شود.

 

وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿۶۸انعام ﴾

و (ای رسول ما) هر گاه دیدی که بعضی از بندگان ما به طعن و طنز از آیات ما سخن می‌گویند از ایشان روی گردان تا در سخنی دیگر وارد شوند و اگر شیطان این مراقبت را از یاد تو برد، البته پس از آنکه فرمان خدا را به یاد آوردی دیگر با ستمکاران مجالست مکن.

خداوند رسولش را درس تعلیمات اجتماعی می‌دهد و ما نیز همه در این محفل درس حضور داریم. درس این است که نباید با غافلان و مغرضان در محافل تند خویی کرد و ناگهان سخن آنها را برید و به خشم مجلس را ترک گفت بلکه ادب اجتماعی اقتضا می‌کند که شخص گویندگان مغرض را با بی‌اعتنایی و همراهی نکردن با ایشان موضوع را عوض کند و آنان را به بحثی دیگر بکشاند. لطیفه شیرین این آیه رفتار محبت آمیز خداوند است که چون پدری مهربان با فرزند خویش می‌گوید: اگر شیطان خدا را از خاطرت برد و با جمع همقدم شدی خداوند آن مداخله شیطانی را بر تو نخواهد گرفت به شرط آنکه بی‌درنگ پس از به یاد آوردن خدا و آگاهی از زشتی آن کار، مجالست با بدان و ستمکاران را ادامه ندهی.

می‌بینیم خداوند مومنان را به مجادله و منع و رد و طرد بحث و گفت‌وگوی حاضران دعوت نکرده زیرا مجادله با کسانی که در دل غرضی دارند بی‌فایده است. تنها با کسی باید بحث کرد که در جستجوی حقیقتی می‌گردد.

بنابراین بحث و جدل و در اصطلاح شرع «جدال و مراء» موجب تقویت و اهمیت یافتن سخنان حریف می‌شود و در اقناع و تغییر نظر ایشان موثر نخواهد بود. و این نکته بسیار مهمی است که رعایت آن در بحث‌ها و گفتگوها خردمندانه است. ضمنا باید در نظر داشت که لغت «بحث» در اصل به معنی جستجو کردن است نه گفت و گو و مجادله کردن.

در این روزگار به سبب زشتی‌هایی که از برخی گرو‌ه‌های مدعی اسلام در جهان به ظهور رسیده‌، مردمی که ستمی به نام اسلام از این مدعیان دیده‌اند و زخمی خورده‌اند در مجالس می‌نشینند و به رد و انکار و بدگویی می‌پردازند و در این حال خشم خود را به جای آن مدعیان بر سر پیامبران و قدیسانی که هیچ گناهی جز هدایت خلق به سوی عدالت و احسان نکرده‌اند فرود می‌آورند. در این حال باید یا با علم و اطلاع و منطق ایشان را به حقیقت امر دعوت کرد یا بدون مشارکت در آن گفته‌های ناروا بحث را به جانب دیگری و موضوع تازه‌ای کشاند. ضمنا می‌توان سخنان درست ایشان را تایید کرد تا بدانند که مخاصمتی و غرضی در کار نیست.

نشستن با مردم ظالم و دوستی و مراودت با ایشان خطایی عظیم است و افزون بر دیگران خود شخص را هم زیان می‌رساند زیرا مردم او را در شما ظالمان می‌نهند.

ظالم باید تنها بماند اگر جماعتی بسیار به سبب منافع و بهر‌ه‌مندی از غارت ظالم به گرد او جمع شوند و ایشان را هیچ باک نباشد که با ظالمان بنشینند این تقویت ظلم است. اگر هیچ کاری در دفع ظلم نمی‌توان کرد حداقل پرهیز از جانبداری و همراهی و مراودت ضروری است. از بهترین مصداق‌های امر به معروف و نهی ازمنکر دوستی با نیکوکاران و دوری از بدکاران است. بدان باید حس کنند که هیچ انسان شایشته‌ای با آنان نشست و برخواست نمی‌کند و چاره‌ای جز مصاحبت با بدان نخواهد داشت.

از سقراط پرسیدند: کی ظلم و جور از عالم برمی‌افتد و عدالت حاکم می‌شود.

سقراط گفت: عدالت زمانی حاکم می‌شود که وقتی ظلمی بر کسی وارد می‌شود آنها که ظلم بر ایشان وارد نشده همان قدر متغیّر و رنجیده شوند که شخص ستم دیده.

انتهای پیام
captcha