کد خبر: 4137092
تاریخ انتشار : ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۰۸:۲۸
به بهانه حادثه تلخ شهادت حجت‌الاسلام سلیمانی

ضرورت بازاندیشی و فهم «شایست و ناشایست»

آنچه که بیش از هرچیزی در سوء قصد تلخ و غمبار اخیر به نماینده سابق ولی‌فقیه در استان سیستان و بلوچستان باید توجه کرد این است که چگونه می‌شود که در جامعه ایرانی که مؤلفه‌های اصلی ترسیم‌کننده سیمای آن ایمان، ادب، رواداری، دیگردوستی و صلح‌طلبی است، این نوع ناهنجاری‌ها رخ می‌دهد، لذا به نظر می‌‌رسد باید یک‌بار دیگر طرحی برای مطالعه و فهم «شایست و ناشایست»، بازاندیشی مفهومی آن و نیز بازسازماندهی برنامه اقدام در سازوکارهای کنترل اجتماعی درانداخت.

حجت‌الاسلام عباسعلی سلیمانی

سوء قصد تلخ و غمبار اخیر به نماینده سابق ولی‌فقیه در استان سیستان و بلوچستان و نماینده مجلس خبرگان رهبری، مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین سلیمانی(طاب ثراه)، که منتهی به شهادت ایشان شد، حادثه‌ای در خور توجه است که نیازمند پردازش جدی در شناخت زمینه‌ها، علل و پیامدهای آن است.

این که یک روحانی سالخورده، فارغ از موقعیت علمی، و مناصب سیاسی و اجتماعی، بی‌هیچ دلیل مشخصی مورد سوء قصد قرار گیرد، نشانه‌ای از بروز یک آسیب یا بیماری در ساخت چندسطحی و پیچیده اجتماعی و هنجاری جامعه است که می‌بایست به دقت مورد پردازش متخصصان امر قرار گیرد.

تلخی این رخداد آنجا خود را بیشتر آشکار می‌سازد که اولاً، جامعه ایرانی اساساً خشونت‌گریز و طرفدار زیست مسالمت‌آمیز است و از سوی دیگر، جامعه ایرانی، جامعه‌ای اخلاق مدار و هنجارگراست و از این رو، پرهیز از خشونت و فضیلت‌گرایی همچون احترام به سالخوردگان و به ویژه عالمان دین که موی خود را در ترویج معارف الاهیه و شعائر اسلامی سپید نموده‌اند، از دیرباز جزئی از سنن و اصول رفتاری ایرانیان بوده و هنوز هم این سنن نیک در جامعه، زنده و پویاست.

علی‌رغم این اتفاق تلخ و دیگر اتفاق‌های مشابه، مؤلفه‌های اصلی ترسیم‌کننده سیمای جامعه ایرانی، ایمان، ادب، رواداری، دیگردوستی و صلح‌طلبی است و بر این اساس، بروز بعض رفتارهای نادر نابهنجار را نمی‌توان به پای فرهنگ اصیل و دیرینه تاریخی و تمدنی ایرانیان گذاشت. با این حال، از منظر علمی، نمی‌توان از وجود برخی خرده نظام‌های رفتاری ناصواب ناشی از عواملی چون ازخودبیگانگی فرهنگی، تهاجم فرهنگی و بحران هویت چشم‌پوشی کرد و آن را نادیده انگاشت؛ خرده نظام‌هایی که موجد نوعی کنش ضدهنجاری که در لایه‌ای از جامعه هستند که شاید به واسطه تفاوت آشکار و نامتعارف ظاهری خود، بیشتر در چشم ناظران جلوه‌گری کنند.

براساس آنچه گفته شد جامعه ایرانی از یک طیف گسترده و عمده متشکل شده که فارغ از اختلاف در برخی سلایق سیاسی و فرهنگی، در پایبندی به مجموعه‌ای از اصول و ارزش‌های بنیادین همدل و همراه هستند؛ و طیف کوچک‌تر و در اقلیتی که حامل نوعی خرده‌ گفتمان‌ شالوده‌شکن و هنجارگریز است.

نگارنده قصدی بر تحلیل روان‌شناختی از این حادثه ندارد، چه این که تخصصی در این امر ندارد و این مسئله باید از طریق بررسی‌های علمی از ضارب مورد کنکاش و علت‌یابی از سوی متخصصان امر قرار گیرد، اما جنبه‌های اجتماعی و یا پیوست اجتماعی این عمل را می‌بایست از منظر جامعه‌شناسی به دقت مورد تحلیل و بررسی قرار داد. متأسفانه در این‌گونه مسائل بررسی‌های علمی دقیق و جامعی صورت نمی‌گیرد و عمدتاً با برجسته‌سازی چند عامل، مطالعات و بررسی‌ها ناقص رها می‌شود تا مجددا با چالشی تازه مواجه شویم و موجی از تحلیل‌های تکراری، بازنشر شود.

این مهم، یعنی ضرورت پردازش دقیق ابعاد مختلف بروز این‌گونه ناهنجارهای اجتماعی و بروز این دست حوادث تلخ که با تأسف فراوان همه ما به درجاتی آن‌ها را در زندگی روزمره خود مشاهده می‌کنیم، را با ذکر یک مثال در مطالعات اجتماعی مورد تأکید قرار داده و بدان بسنده می‌شود تا اهمیت این مطالعات روش‌مند و علمی برای حل چالش‌های عینی و فوری جامعه بیشتر نمایان شود

کتاب «شایست و ناشایست»، (نام اصلی: Right and Forbidding Wrong in Islamic Thought) اثر مایکل آلن کوک، اثری در خور توجه از یک مطالعه عمیق از ریشه‌های اجتماعی و فرهنگی مؤثر در رخداد یک ناهنجاری اجتماعی است که نخستین‌بار در سال ۲۰۰۰ منتشر شد. با وجود آنكه اين كتاب, يك اثر تحقيقى و علمى است، اما متن آن ساده و بى‌تكلّف، با گزارش یك رويداد تأثرانگيز به نقل از روزنامه نيويورك تايمز آغاز مى‌گردد؛ همچون داستانى كه نرم و چابك با توصيف يك حادثه شروع مى‌شود و سپس حوادث، يكى پس از ديگرى اتفاق مى‌افتد: «درست، سر شب روز پنجشنبه 22 سپتامبر 1988، زنى پيش چشم مردم، در ايستگاه قطار شهرى شيكاگو، مورد تعرض قرار گرفت.»

این خبر آنچنان در ذهن و جان نویسنده طنین می‌افکند و وجدان آزاد او را می‌رنجاند که تحقیقی جامع و بلندمدت را برای یافتن ریشه‌های بروز این مجموعه رفتارها (تجاوزگری از یک سو؛ و سکوت و انفعال از سوی دیگر)، و نیز راه‌کارهای بازدارنده برای مقابله با آن آغاز می‌کند.

یافته کتاب نیز در خور توجه است؛ محقق با بررسی سازوکارهای مختلف در تجربیات بشری از بین ۱۷۰۰ کتاب و مقاله و نیز صرف ۱۲ سال مطالعه و تحقیق مداوم، برای مهار این نابهنجاری در نهایت بر کارآمدی الگوی کنترل اجتماعی اسلامیِ امر به معروف و نهی از منکر صحه می‌گذارد.

كوك صرفاً به تتبع و گردآورى مواد خام يا اطلاعات لازم بسنده نكرده، بلكه از منظرى فراخ و به صورتى بديع به نقد و تحليل منابع نيز پرداخته است. از اين رو، تمام نكات و مطالب اين كتاب داراى ارجاع است و هيچ ادعايى بدون دليل و استناد، مطرح نشده است. وى از نقل نظرياتى كه با ديدگاهش، سازگار نيست، خوددارى نورزيده و جاى بحث و تعاطى افكار را براى محققان باقى گذاشته است.

كوك پس از بررسى اين وظيفه در ديگر اديان توحيدى، آيين‌هاى غير توحيدى, نحله‌هاى فكرى و فلسفى و نهادهاى امدادرسانى در غرب، سرانجام به اين نتيجه مى‌رسد كه تكليف الهى امر به معروف و نهى از منكر، خاص اسلام است و هيچ معادل و همتايى در ديگر اديان و مكتب‌ها براى آن متصور نيست.

یافته کوک نشان از آن دارد که سنت‌ها و باورهای دیرینه اسلامی به قدر کافی از ظرفیت ساخت نظام‌های کنترل اجتماعی برخوردار است و می‌تواند موجد سازوکارهای خلق نظم در درون جامعه باشد. به باور کوک، اگر جوامع غربی بخواهند خود را از آفات زیست مدرن خارج سازند و هنجارهای فطری بر روابط انسانی حکمروایی کند، الگوی اسلامی امر به معروف و نهی از منکر است که می‌تواند این مهم را محقق نماید.

حال با عنایت به تکرار برخی هنجارشکنی‌های در ستیزش با هنجارهای دینی و یا برخوردهای خشونت‌آمیز با کارگزاران نهاد دین، این سؤال مطرح می‌شود که چرا باید شاهد این گونه حوادث تلخ در جامعه‌ای باشیم که خود مهد فرهنگ و تاریخ و تمدنی دیرینه با اصالتی توحیدی و اسلامی است؟! چرا این قسم حوادث تلخ به واکنش عمومی جامعه و نخبگان آن منتهی نمی‌شود؟! طبعا هر اتفاق تلخ و ناگوار و غیرانسانی، محکوم است فارغ از این که در کدام جغرافیا و توسط چه کسی رخ می‌دهد. بر همین قاعده، قتل یک انسان بی‌گناه و بی‌دفاع، آن هم فردی سالخورده در لباس تبلیغ دین، در محیط امنی در درون جامعه اسلامی همچون بانک، مسئله قابل‌توجهی است که می‌بایست موجی از پردازش‌های علمی را در میان نخبگان به‌وجود آورد و نمی‌بایست به سادگی از کنار آن عبور کرد.

گویی باید یک‌بار دیگر طرحی برای مطالعه و فهم «شایست و ناشایست»، باز اندیشی مفهومی آن و نیز بازسازماندهی برنامه اقدام در سازوکارهای کنترل اجتماعی درانداخت و داستانی نو سرایش کرد.

محمد محمودی‌کیا

عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی

انتهای پیام
captcha