کد خبر: 4148121
تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۶
علوی تهرانی در نشست «عدالت علوی در ولایت اسلامی»:

نتیجه تربیت صحیح «حرکت خودجوش مردم» به سوی ارزش‌هاست

استاد حوزه علمیه گفت: یکی از مشکلاتی که در جامعه داریم، امر به معروف و نهی از منکر است. از وظایف حاکم، حاکمیت دادن ارزش‌ها است و این از راه تعلیم و تربیت حاصل می‌شود یعنی  جامعه باید طوری تربیت شود که مردم خود به سوی ارزش‌ها بروند و این حق مردم است.

علوی تهرانیبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمدباقر علوی تهرانی، استاد حوزه علمیه، عصر پنجشنبه 25 خرداد در نشست ماهانه فرهنگ مهدوی که با موضوع «عدالت علوی در ولایت اسلامی» در حوزه هنری برگزار شد سخنرانی کرد که متن سخنان وی را می‌خوانید؛

سخن گفتن در مورد امام علی(ع) کار سختی است زیرا پیامبر(ص) فرمودند: یا علی ما عرفک الا الله و انا؛ تو را نشناخت مگر خدا و من. بشر عادی درباره شخصیت عالی‌مقامی که معروف نزد خدا و پیامبر(ص) است چه می‌خواهد بگوید؟ کار خیلی سختی است و وقتی بخواهیم درباره شأن حکومتی ایشان سخن بگوییم کار سخت‌تر هم می‌شود به دلیل اینکه قبل از وجود مبارکش، در یک مقطع 25 ساله کسانی این منصب را برعهده گرفتند و بر مسلمین حکومت کردند که حکومتی غاصبانه و بر مشرب بطلان و مملو از اشتباه و بدعت و انحرافات بسیار داشتند. ربع قرن بر مسلمین حکومت کردند و مردمانی را به دست امام(ع) سپردند که عدالت علوی را برنتافتند زیرا طور دیگری تربیت شده بودند.

در بیش از 4 سال حکومت، سه فتنه بزرگ با مقدسان کج‌فهم، با توطئه‌گران و تبعیض‌خواهان جمل و با پیمان‌شکنان شام راه انداختند و بر نتافتند تا اینکه در شب 21 ماه رمضان سال 40 هجری او را شهید کردند و به تعبیر یک اندیشمند غیرمسلمان او را به خاطر شدت عدالت کشتند.

سخن گفتن درباره شیوه حکومت علی(ع) امری ناممکن

اگر بخواهیم در مورد عدالت حکومت علی(ع) سخن بگوییم در مورد شیوه حکومت او سخن نمی‌گوییم زیرا نسخه منحصر به‌فردی است ولی این نسخه در آینده موعود و توسط یازدهمین فرزند برومندش اجرا خواهد شد پس سخن درباره شیوه حکومت او امکان‌پذیر نیست. حضرت در روایتی فرمودند: برای هر مامومی، امامی وجود دارد که به او اقتدا می‌شود و از علم او نور می‌گیرند یعنی چراغ دست ما علم علی بن ابیطالب(ع) است. او از دنیایش به دو دست لباس و از غذایش به دو قرص نان اکتفا کرد؛ رهبر جهان اسلام است آن هم جهان اسلامی که از عربستان گرفته تا ایران و مصر و اندلس را زیر حکومت خود دارد؛ قرص نانش را مهر و موم می‌کرد تا مبادا کسی آن را روغن‌مالی کند تا نرم و قابل خوردن شود.

ما هر ماه رمضان و در شب‌های قدر برای او می‌گرییم ولی آیا می‌دانیم او چه کسی است؛ رهبر شما از دنیایش به دو دست لباس کهنه و از غذایش به دو قرص نان اکتفا کرد و بعد فرمود آگاه باشید شما قادر به چنین کاری نیستید. یعنی آیا شما که در غذا و لباس نمی‌توانید مانند او باشید آیا در حکومت مثل او هستید؟ آیا می‌خواهد در انفاق و در قضاوت و ... مانند او باشید؟ او یک انگشتری در راه خدا انفاق کرد و آیه برای او نازل شد؛ سه روز روزه گرفت و افطار را به سه گروه داد و در وصفش، سوره نازل شد و یک ضربه شمشیر در خندق زد که افضل از عبادت ثقلین بود. محال است شیوه حکومتی مانند او شود.

دو نفر اعتراف کرده‌اند؛ یکی نفر دوم سقیفه که در کتاب الغدیر مرحوم علامه امینی آمده است که او گفت: زنان عاجز از آوردن مثل علی بن ابیطالب(ع) هستند و دشمن دیگر او که موجود خبیثی است یعنی معاویه هم گفته است دور است دور است زنان بتوانند چون علی بیاورند. 

علی(ع) در برابر یتیم تسلیم است و چنین انسانی داستان عقیل را بیان می‌کند که عقیل را دیدم سخت نیازمند است و کودکانش که از تنگدستی چهره آنها کبود شده بود و یک من گندم، یعنی سه کیلو گندم از بیت‌المال تقاضا کرد و مکرر به من مراجعه و خواسته‌اش را تکرار کرد، به سخنانش گوش دادم و پنداشت دست از آخرتم برخواهم داشت؛ آهنی گداخته کردم و به تنش نزدیک کردم و نزدیک بود از حرارتش بسوزد و ناله می‌زد؛ به او گفتم ای عقیل تو از آهنی می‌نالی که انسانی از روی بازیچه گرم کرده است و تو مرا به سوی آتشی می‌کشانی که خدای جبار از روی خشم آن را برافروخته است.

مجازات شاعر شرابخوار

امام رفیقی دارد که شاعر و به تعبیر امروز، مسئول رسانه حکومت علی(ع) است و شعر در مذمت دشمنان علی(ع) و مدح ایشان می‌گوید و مردم را به جنگ‌ رفتن تحریک می‌کرد؛ چنین شخصیتی به نام نجاشی، در ماه رمضان، شرابخواری کرد و وقتی امام فهمید دستور داد او را بیاورند و 100 ضربه شلاق زد و نجاشی پرسید که حد شراب 80 تازیانه است چرا 100 تا زدی، فرمود چون گستاخی کردی و حرمت ماه رمضان را شکستی و نجاشی به معاویه پیوست. پس شیوه حکومتی ایشان محال است اما تعالیم حکومتی امیرالمؤمنین(ع) کاملا قابل اجراست کما اینکه دستورات ایشان درباره اخلاق، جهاد، روزه و ... قابل اجراست.

از نظر من حکومت سه مؤلفه دارد؛ رهبر حکومت، کارگزاران حکومت و مردم. در خطبه 136 نهج شریف فرمود: بیعت شما با من تصادفی نبود و با من بیعت کردید ولی نظر من و شما یکی نیست، من شما را برای خدا می‌خواهم و می‌خواهم در حکومت من بستری فراهم شود که شما به کمال برسید ولی شما مرا برای خودتان می‌خواهید. پس رهبر جامعه باید بستری فراهم کند که انسان‌ها به کمال برسند و این کار حاکمیت عدل است. در خطبه 105 فرمود رهبر شما فقط اوامر خدا را به شما می‌رساند و در ارشاد جامعه می‌کوشد و حقوق مردم را می‌دهد و تبهکاران را مجازات می‌کند و آنها را از بهره‌ای که دارند بهره‌مند می‌کند.

قرآن کریم در آیه 29 اعراف فرموده است: خدا به من دستور داده است به اقامه قسط و عدل و امام علی(ع) فرمود با فضیلت‌ترین بندگان نزد خداوند امام عادل است؛ امامی که امر خدا را اجرا کند.

مقایسه ازرش حکومت با کفش وصله‌دار

عبدالله بن عباس می‌گوید در صفین خدمت ایشان بودم و امام داشت کفشش را وصله می‌زد؛ ایشان به من فرمود این کفش چقدر ارزش دارد و عرض کردم هیچ ارزشی ندارد و علی(ع) فرمود: به خدا قسم همین کفش بی ارزش نزد من از حکومت بر شما محبوب‌تر است مگر اینکه حقی را احیاء و یا باطلی را دفع کنم. کاری کنم که ظالم محشور نشوم.

در کلام 224 نهج‌البلاغه شریف فرموده است: به خدا سوگند اگر شب را تا صبح بر بستری از خارهای درشت بیدار به سر ببرم یا اینکه تا صبح مرا در غل و زنجیر بکشند برایم محبوب‌تر است از اینکه خدا و  رسولش را در قیامت ملاقات کنم در حالی که چیزی از اموال دیگری غصب کرده باشم و چگونه ستم روا کنم آن هم برای جسمی که تار و پودش به سرعت، به سمت کهنگی پیش می‌رود و مدت‌های مدید در خاک می‌ماند. من نمی‌توانم خدا و رسول را در شرایطی ملاقات کنم که بر کسی ظلم کرده باشم یعنی اولین ویژگی حاکم جلب رضایت خداست.

برخی به امام(ع) گفتند که خودی‌ها و سران و اشراف را جمع کن و منافع بیشتری به آنها بده تا کاری با حکومت تو نداشته باشند؛ کاری که آن سه خلیفه کردند. امام علی(ع) فرمودند: به من دستور می‌دهید که برای پیروزی خود از جور و ستم استفاده کنم؛ به خدا سوگند تا عمر داریم و شب و روز برقرار است هرگز چنین نمی‌کنم. اگر این اموال برای خودم بود به گونه‌ای مساوی بین مردم تقسیم می‌کردم تا چه رسد که جزء اموال مردم و خدا باشد.

بعد یک جمله‌ای دارند که خیلی عالی است؛ فرمودند من می‌دانم اگر چرب و شیرین دنیا را برای عده‌ای بخواهم دست از سر من برخواهند داشت ولی این کار اسراف و تبذیر و مصداق اخوت با شیطان است.

تیرخلاصی به همیشه تاریخ

تیر خلاصی را در همیشه تاریخ تا روز قیامت با این بیان شریف زد: اگر آسمان‌ و زمین‌های هفتگانه را به من بدهند که یک پوست جو را به ظلم از دهان مورچه بگیرم هرگز چنین نخواهم کرد و حاکم هم باید اینطور باشد. حساسیت امام در مراقبت از بیت‌المال هم مهم است؛ فرمودند به خدا قسم بیت‌المال به تاراج رفته را در هر کجا بیابم ولو اینکه با آن ازدواج کرده باشند یا کنیزانی خریده باشند برخواهم گرداند زیرا در عدالت، گشایش برای مردم ایجاد می‌شود.

یکی از مشکلاتی که در جامعه داریم، امر به معروف و نهی از منکر است؛ یکی از وظایف حاکم، حاکمیت دادن ارزش‌ها است و این از راه تعلیم و تربیت حاصل می‌شود یعنی جامعه باید طوری تربیت شود که خود به سوی ارزش‌ها برود و این حق مردم است. جمعیت زیادی ترک تحصیل کرده‌اند ولی آموزش عمومی باید رایگان و با کیفیت به مردم ارائه شود و مردم، تربیت شوند و باید فضایی ایجاد شود که مردم بتوانند رشد اقتصادی و تربیتی و اخلاقی داشته باشند.

بنابراین شیوه و روش حکومت امام(ع) قابل پیاده‌کردن نیست ولی مؤلفه‌های آن را می‌توان دنبال کرد.

انتهای پیام
captcha