به گزارش ایکنا، طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در فاصله سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ در مجموع ۷۲ هزار و ۵۷ رساله و پایاننامه دانشجویان مقطع دکتری در سامانه ایرانداک ثبت شده که ۲۱ هزار و ۲۶۴ مورد از این متون (۲۹ درصد) بیش از ۳۰ درصد مشابهت با متن علمی مشابه داشته و کپیبرداری بوده است.
در همین بازه زمانی ۶۷۵ هزار و ۷۱۳ رساله و پایاننامه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد در سامانه ایرانداک بارگذاری شده که طبق بررسیها ۳۱۱ هزار و ۶۴۸ مورد از این متنها (۴۶ درصد) کپیبرداری با بیش از ۳۰ درصد مشابهت بوده است.
داود حسینی؛ پژوهشگر حوزه فساد و سلامت اداری و مدرس دانشگاه، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا، به بیان نکاتی درباره دلایل تقلب علمی و تبعات آن در جامعه علمی کشور پرداخت و گفت: مفهوم تقلب و تقلب علمی که در «قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی» آمده مفهوم جامع و مانعی نیست و بسیاری از اشکال فساد دانشگاهی را دربرنمیگیرد. از سوی دیگر تقلب مفهوم نسبتاً ملایمتری نسبت به مفهوم فساد و سرقت علمی دارد. در کشور ما مدیران و قانونگذاران به واسطه ملاحظات سیاسی و تلاش برای جلوگیری از بدنام شدن سازمان یا یک حوزه خاص مانند آموزش عالی به جای استفاده از مفاهیم دقیق و جامعتر مانند فساد آکادمیک از مفاهیمی مانند تقلب استفاده میکنند.
وی ادامه داد: بارها برای پژوهش در حوزه فساد به سازمانها دعوت شدم و در اغلب جلسات، مدیران تمایل داشتند به جای استفاده از مفهوم فساد اداری از سلامت اداری استفاده کنند. آنان به دنبال سنجش و مبارزه با فساد بودند، ولی از به کار بردن مفهوم فساد پرهیز میکردند، زیرا به نظرشان کاربرد مفهوم فساد، قبح فساد را در سازمان و جامعه از بین میبرد و باید بسیار توضیح میدادیم تا تمایز دو مفهوم فساد اداری و سلامت اداری را متوجه شوند.
حسینی بیان کرد: ترجیح میدهم به جای بحث در باب تقلب علمی، درباره فساد آکادمیک بحث کنم. فساد آکادمیک را میتوان عمدتاً حول تخطی از قوانین آموزشی و هنجارهای علمی و اخلاقی حاکم بر محیطهای آموزشی و سوءاستفاده از قدرت آموزشی و پژوهشی برای منافع شخصی، منافع گروهی، منافع سیاسی و... تعریف کرد که پیامدهای مخرب گستردهای دارد و منجر به آسیب دیدن سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی میشود و گونههای بسیاری دارد که بنده در کتاب «فساد دانشگاهی» 200 مصداق آن را برشمردهام.
پژوهشگر حوزه فساد و سلامت اداری گفت: تقلب مفهوم محدودتری دارد و به معنای استفاده عمدی یا تلاش برای استفاده از دستاوردهای علمی یا مواد، یا اطلاعات دیگران برای گرفتن نمره یا امتیاز است. در تقلب رفتارهایی مانند استفاده از یادداشتهای پنهانی یا نوشتن از روی برگه دیگران در امتحان یا کپی کردن از کار دیگران در مقاله، پایاننامه، پژوهش و... وجود دارد و به طور خلاصه در تقلب کنشگر متقلب تلاش میکند که دانش خود را از بالاتر نشان دهد.
وی تصریح کرد: فساد آکادمیک با روشهای مختلفی در تعامل میان کنشگران دانشگاهی اعم از استادان، مدیران، دانشجویان و کارمندان و در حوزه تولیدات علمی انجام میشود. برای مثال در تعامل میان استاد با دانشجو، میتوان به فساد از سوی استاد به سمت دانشجو اشاره کرد که من در کتاب «فساد دانشگاهی» حداقل به 27 مصداق فساد استادان در ارتباط با دانشجویان اشاره کردهام یا فساد از سوی دانشجو به سمت استاد که حداقل به هفت روش یا استراتژی مرتکب فساد در رابطه با اساتید میشوند. در خصوص روشهای تقلب علمی، که شاخهای از فساد آکادمیک است، میتوان به تقلب علمی تام و تمام، تقلب علمی در حوزه دادهها همانند جعل و دستکاری دادهها، تقلب علمی مبتنی بر منبع، تقلب یا سرقت علمی از خود، تقلب علمی پیچیده یا بازنویسی شده و ... اشاره کرد.
حسینی گفت: در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده است که 41 درصد از پایاننامهها و رسالهها کپیبرداری شدهاند و این را به عنوان شاخص تقلب علمی بیان کردهاند، اما همانطور که گفتم، تقلب علمی بخشی از فساد آکادمیک را دربرمیگیرد و میزان فساد دانشگاهی بسیار بیشتر از آن است که در این گزارش بیان شده و حتی آماری که ارائه شده است بر مبنای نرمافزارهای همانندیاب آمار دقیقی نیست، زیرا بخش زیادی از تقلب در جعل دادههای کمی و کیفی است و جعل دادهها را نمیتوان با نرمافزارهای همانندیاب شناسایی کرد.
وی افزود: درباره علل فساد دانشگاهی و تقلب علمی باید به دلایلی در سطح کلان، میانه و خُرد، اشاره کرد که به چند نکته اشاره میکنم؛ مهمترین علت در سطح کلان، عدول از اصل 30 قانون اساسی است، چون دولت با خصوصیسازی نهادهای آموزشی و گسترش بیرویه آموزش عالی و تجاری کردن آن و دگرگون کردن اهداف آموزشی که معلم و استاد را به فروشنده و دانشجو و دانشآموز را به مشتری تنزل داد، موجبات گسترش فساد دانشگاهی را فراهم کرد. از سوی دیگر فقدان استقلال دانشگاه، نظام ارزیابی اعضای هیئت علمی، اجبار دانشجو به استخراج مقاله از رساله و انتشار آن به صورت مشترک با استاد، غلبه تفکر کمیگرایی بر کیفیگرایی در نظام آموزش عالی، تأثیر مخرب مسائل سیاسی بر آموزش عالی و نیز ضعف نظارت درونسازمانی و برونسازمانی نهادهای متولی مبارزه با فساد از دیگر عللی است که منجر به گسترش فساد دانشگاهی شده است.
وی ادامه داد: در سطوح دیگر میتوان به عارضه فرهنگی مدرکگرایی و یادگیری اجتماعی فساد اشاره کرد. بنده مقالهای در اینباره دارم و نشان دادهام چگونه نظام دانشگاهی ما به جای اینکه دانشجویان را فسادستیز بار بیاورد آنها را فسادپذیر میکند. فقدان آموزش کافی درباره فساد میتواند از دیگر عوامل باشد. در سطح خُرد هم میتوان به برخی از ویژگیهای فردی و اخلاقی اشاره کرد؛ همانند حرص، طمع، زیادهطلبی. دانشجو میخواهد راه چند ساله را در چند ماه طی و رساله را به سرعت تمام کند. از مهمترین علل تقلب علمی این است که معیار قضاوت افراد، اغلب مدرک علمی آنهاست نه تجربه و تخصص و به همین دلیل بسیاری از دانشجویان میگویند من فقط مدرک این دانشگاه را لازم دارم. در چنین شرایطی بسیاری از دانشجویان دغدغه یادگیری ندارند لذا به انواع تقلب همانند خرید پایاننامه و مقاله روی میآورند. از سوی دیگر تکالیف زیاد دانشجویان ارشد و دکترا میتواند عامل دیگری برای تقلب باشد، چون بسیاری از آنها شاغل هستند و فرصت چندانی برای انجام این تکالیف ندارند. در نتیجه آن را با تقلب جبران میکنند.
حسینی افزود: متأسفانه دانشگاههای ما به جای اینکه سلامت آکادمیک، اخلاقمداری و تأکید بر مبارزه با فساد را به دانشجویان آموزش دهند، به روشهای مختلف فسادپذیری را آموزش میدهند. همچنین بسیاری از دانشجویان روشهای صحیح ارجاعدهی را بلد نیستند. مهمتر از دانشجویان میتوان به تقلب در میان اعضای هیئت علمی اشاره کرد که بسیار بیشتر از دانشجویان است و یکی از کنشگران اصلی در فساد دانشگاهی آنها هستند. بخشی از این تقلب به واسطه قوانینی است که به اعضای هیئت علمی فشار میآورد که مجبور میشوند در طول سال مقاله علمی ـ پژوهشی بنویسند. لذا برای اینکه متهم به کمکاری علمی و اخراج یا بازنشسته نشوند، ممکن است به سرقت علمی روی آورند.
پژوهشگر حوزه فساد و سلامت اداری ادامه داد: دانش اندک برخی اعضای هیئت علمی و ناتوانی آنها در نوشتن کتاب و مقاله باعث میشود که به سرقت علمی یا فشار به دانشجو برای نوشتن مقاله برای آنها روی بیاورند. همچنین بسیاری از اعضای هیئت علمی برخلاف قانون، در خارج از دانشگاه، دارای سمتهایی هستند؛ هرچند بسیاری از آنها بالغ بر شصت میلیون تومان حقوق میگیرند، اما به سبب حرص و طمع به کارهای غیردانشگاهی هم روی میآورند و در نتیجه امکان چندانی برای تولید علمی ندارند.
وی درباره پیامدهای تقلب علمی گفت: کمتر پدیدهای همانند فساد، پیامدهای عمیق و ویرانگر در عرصههای مختلف حیات بشری دارد. از جمله پیامدهای فساد آکادمیک در عرصه اقتصادی این است که منجر به تحمیل بار مالی بر بودجه اندک آموزش عالی و تحمیل هزینه به شهروندان و بار مالی بر سازمانها و در نتیجه اخلال در توسعه اقتصادی میشود. در عرصه اجتماعی هم میتوان به بیکاری و عدم صلاحیت علمی فارغالتحصیلان و آسیبپذیری اعتماد عمومی به آموزش دانشگاهی اشاره کرد. در عرصه فرهنگی نیز میتوان به انتقال ارزشهای منفی فرهنگی از طریق کارکردهای بدِ نظام آموزش عالی و تخریب فرهنگِ گزارشگرِ فساد یاد کرد.
حسینی در پاسخ به این سؤال که چقدر ضعف نهادهای نظارت را مهم میدانید، گفت: نه تنها ضعف عملکرد نهادهای نظارتی، بلکه آلوده شدن نهادهای متولی مبارزه با فساد از جمله عللی هستند که به فساد آکادمیک و تقلب علمی دامن میزنند و فقدان نظارت را در بسیاری از نهادهای علمی مشاهده میکنیم. بنده نمونهای را مشاهده کردم که عضو هیئت علمی، خارج از دانشگاه، پست اجرایی گرفته است، در حالی که طبق قانون، اعضای هیئت علمی تماموقت نمیتوانند بدون اجازه رئیس دانشگاه یا مرجعی که او تعیین کرده است با سایر نهادها همکاری کنند، اما این عضو هیئت علمی که استادتمام بود نه تنها در دانشگاه تدریس میکرد، بلکه بدون مجوز مقام مافوق، مدیرعامل یک تعاونی هم شد. لذا وقتی بنده این را به مقام مسئولشان گزارش دادم قول رسیدگی دادند، اما رسیدگی نشد، در حالی که او موظف بود چهل ساعت در هفته در اختیار دانشگاه باشد.
پژوهشگر حوزه فساد و سلامت اداری درباره اهمیت نظارت در سیستم دانشگاهی کشور گفت: متأسفانه نظارت در نظام دانشگاهی بیشتر نظارت سیاسی و ایدئولوژیک است و حساسیت زیادی وجود دارد و تخصص و دانش و سلامت آکادمیک نادیده گرفته میشود و بسیاری از افرادی که مرتکب فساد و تقلب میشوند مشغول کار هستند و آنان تیشه به ریشه علم و اخلاق و معرفت میزنند و نهادهای نظارتی هم در برابر آنها بیتفاوتند.
حسینی با اشاره به راهبردهایی که برای مقابله با تقلب علمی وجود دارد، بیان کرد: از جمله آنها راهبردهای قانونی و قضایی برای مبارزه با فساد است که بنده در هیچکدام از قوانین موجود ندیدهام که به فساد آکادمیک اشاره و تعریف روشنی از آن ارائه شود، بلکه همیشه از تعریفهای ملایمتر همانند سوءرفتار علمی استفاده میشود. بنابراین باید ابتدا واقعیت را بپذیریم که با پدیده خطرناکی به نام فساد دانشگاهی مواجه و نیز نیازمند قانون جامعتر و تعریف دقیقتری درباره فساد آکادمیک و جرمانگاری آن هستیم.
وی گفت: از دیگر پیشنهادهای بنده، آموزش در حوزه فساد دانشگاهی و آشنا کردن کنشگران دانشگاهی با گونهها و مصادیق فساد دانشگاهی است، چون بخشی از فساد دانشگاهی ناشی از ناآگاهی کنشگران دانشگاهی از مصادیق فساد است. از سوی دیگر حاکمیت سیستم شایستهسالاری در نظام جذب اعضای هیئت علمی و نظارت بر اساتید و ارزیابی خروجی آنها میتواند به مبارزه با تقلب علمی کمک کند.
انتهای پیام