به گزارش ایکنا، طاهره ماهروزاده؛ استادیار مجتمع آموزش عالی بنتالهدی وابسته به جامعه المصططفی(ص) و پژوهشگر پژوهشگاه مطالعات اسلامی جامعه الزهرا، 3 مهرماه در نشست علمی «قلمرو قرآن و علم و شیوه تعامل قرآن با علوم» با بیان اینکه چند نگاه درباره قلمرو علوم در قرآن وجود دارد و برخی نگاه حداکثری دارند، گفت: قائلین به نگاه حداکثری معتقدند که همه علوم در قرآن وجود دارد. لذا به دنبال استخراج همه علوم از قرآن هستند و پیشینه این بحث به قرن 5 برمیگردد و غزالی در احیاءالعلوم و جواهرالقرآن معتقد به آن بود و بعد زرکشی و سیوطی هم این قول را تقویت کردند و در عصر حاضر مرحوم فیض کاشانی بر این بحث صحه گذاشت و تا حدودی طنطاوی در تفسیرش به آن پرداخت.
وی با بیان اینکه اینها به دلایل قرآنی و روایی استناد دارند، افزود: از جمله به تعبیر «تبیانا لکل شیء» استناد میکنند یا طبق روایتی از امام باقر(ع)، خداوند تمام چیزهایی را که مسلمین به آن نیاز دارد در قرآن نازل کرده است، در حالی که در روششناسی تفسیر علمی سه روش داریم؛ تحمیل بر آیات، استخراج علوم از قرآن و استخدام علوم برای فهم قرآن. لذا نظر حداکثری یکسری آفات و آسیبهایی را به دنبال داشته است. اخیراً مؤسسهای را دیدم که به دنبال ساخت کشتی و اینگونه مباحث با استفاده از قرآن است که موضوعی خطرناک محسوب میشود، زیرا استخراج علوم از قرآن به این سبک ما را به تأویلات بیمورد و تفسیر به رأی سوق خواهد داد. پیامبر فرمودند: به من ایمان نیاورده است کسی که تفسیر به رأی کند.
ماهروزاده اظهار کرد: اگر بگوییم علوم تجربی در قرآن هست، قرآن پر از رمز و راز در این عرصه است، زیرا فقط به یکسری کلیات بسنده کرده است. بنابراین این سخن درست نیست و بطنیابی بدون سازگاری با ظواهر برای ما حجت نیست. همچنین اگر بسیاری از مسائل علمی قابل اثبات نباشد برخی گرفتار جمود فکری میشوند و دیگران را با عناوین کفر و الحاد طرد و تکفیر میکنند کمااینکه وهابیت چنین رفتاری دارند.
استادیار مجتمع آموزش عالی بنتالهدی تأکید کرد: لازمه دلالت قرآن بر همه علوم زمانی میسر است که قرآن الفاظی غیر از عصر نزول داشته باشد که مورد پذیرش نیست؛ قاعده تفسیری این است که الفاظ با توجه به معانی عصر نزول معنا شوند. در سوره نساء خلقت انسان از آدم و حوا مطرح است، ولی برخی چیزهایی گفته شده است که با قرآن سازگار نیست و بسیاری از شبهات فضای مجازی درباره دیدگاههای برگرفته از دیدگاه حداکثری است.
وی ادامه داد: علوم تجربی بر اساس آزمون و خطا و حس است. بنابراین نظریات جدید و علوم بر مبنای خطا و آزمون هستند. لذا اگر بخواهیم از این زاویه قرآن را بنگریم، باید الفاظ قرآن را دائماً در معرض تغییر بدانیم. لذا این دیدگاه حداکثری به هیچ وجه منطقی ندارد. دیدگاه منتخب این است که ظاهر آیات قرآن بر تمام علوم بشری با جزئیات آن دلالت ندارد، بلکه اشاراتی به برخی از علوم به نحو عرضی و استطرادی شده است. پس باید دقت کنیم آنچه از قرآن درباره علوم عقلی و شهودی و... نقل شده است تخیلی و نمادین نیست، بلکه امور حقیقی هستند. لذا مثالهای قرآن درباره طبیعت با هدف هدایت بشر نازل شده و حقایق کشف نشده و مورد حیرت انسان است و مطالب علمی از حد مثال بالاتر است.
ماهروزاده اظهار کرد: هدایت و به کمال رساندن انسان در تفسیر قرآن اهمیت اساسی دارد و اهداف فردیِ دیگر در راستای این هدف هستند؛ مانند معاد و خداشناسی که مقدمه پذیرش وحی است. لذا دیدگاه میانهروی مطلوب است که با آیات سازگار باشد. از این رو برخی آیات اشارات علمی و اندیشهساز هستند و اندیشمندان را به تفکر و تعقل وا میدارند مانند آیاتی که به آفرینش زمین و آسمان و ستارگان و فصول و باد اشاره میکنند. آیاتی علمی در قرآن مطرح شده که مرتبط با قوانین و حقوق اجتماعی و انسانی است یا موضوعاتی مانند حرکت زمین را مطرح شدهاند، در حالی که سالیان متمادی فکر میکردند که زمین ثابت است.
وی ادامه داد: حرمت ربا و شرابخواری و گوشت خوک و... هم از این دسته است و اعجاز علمی قرآن در این است که آیاتی داریم که زیربنای آن قبلا اصلا نبود مانند بحث هفت آسمان، جاذبه زمین، لقاح ابرها و مراحل خلقت انسان، در حالی که اینها در جوامع بشری چندان موضوعیت نداشت. یکسری آیات قرآن در هاله ابهام برای دانشمندان است، مانند وجود جنبندگانی در کرات دیگر و آسمانها و هنوز بشر نتوانسته است به آن دست یابد. از این رو در کشورهای غربی آزمایشهایی را انجام میدهند و درباره فرضیات قرآن کار میکنند. بنابراین قرآن رابطه سازگارانه با علوم دارد، ولی همه آنها در راستای هدایت انسان است و این ادعا مورد پذیرش نیست که همه علوم با جزئیات در قرآن وجود دارند، زیرا هدف قرآن پرداختن به علوم نیست.
این پژوهشگر با اشاره به تعامل قرآن و علوم گفت: دو تعامل میان قرآن و علوم وجود دارد؛ اول تعامل قرآن با علوم طبیعی و علوم انسانی است و دیگری تاثیر علوم در فهم بهتر آیات است، زیرا بیش از هزار آیه علمی داریم که علوم روز میتوانند به فهم بهتر آنها کمک کنند و برعکس قرآن میتواند برای علوم فرضیه و نظریه تولید کند؛ مثلاً خلقت انسان امروزی با دستگاههای فیلمبرداری نشان داده میشود یا علم فیزیک امروز حرکت خورشید و زمین را تبیین کرده است. در عصر نزول فکر میکردند زمین ثابت است، ولی قرآن فرمود حرکت میکند و چند قرن است که این موضوع برای بشر مشخص شده است. خدمتی که علم به قرآن میکند فهم بهتر و تفسیر صحیحتر آیات است. علم، اعجاز علمی قرآن را ثابت میکند و فصاحت، بلاغت و قوانین اعجازآمیز قرآن اهمیت دارند، ولی قرآن اشاراتی علمی هم دارد که در زمان نزول هیچ کس از آن مطلع نبود. بنابراین قرآن ساخته دست بشر نیست و منشأ وحیانی و الهی دارد.
ماهروزاده با بیان اینکه در عصر حاضر تفسیر علمی موضوعی مهم است، ولی باید روشمند باشد تا گرفتار آسیب نشویم، تصریح کرد: استنباط نظامات تربیتی، اخلاقی، مدیریتی و حقوقی از قرآن نیز در تعامل قرآن و علوم قابل دستیابی است و جزء خدمات قرآن محسوب میشود. قرآن کریم زمینهساز پیدایش و رشد علوم شد و برخی علوم با قرآن پدید آمدند؛ مانند علوم قرآن، تفسیر، علوم حدیث و تجوید و فقه القرآن. یکسری علوم هم غیرمستقیم از قرآن متأثر است، مانند تاریخ قرآن و علوم درایه، رجال و کلام، زیرا مرتبط با آیات اعتقادی بود. قرآن منشأ علم اصول و علم فقه است که شامل تبیین آیات فقهی میشود.
استاد جامعه المصطفی گفت: یکسری علوم وجود داشت، ولی به واسطه قرآن رشد یافت مانند فلسفه و منطق؛ اگرچه این علوم ترجمه کتب یونانی بود ولی با نزول قرآن، رشد عجیبی یافت. علوم پزشکی و بهداشت غذایی و شخصی هم بر اثر نزول قرآن و بعثت پیامبر(ص) رشد یافت؛ حتی قرآن کریم باعث ارتقای بهداشت روانی و روحی میشود و امروزه مؤسساتی در این عرصه کار میکنند تا قرآندرمانی کنند و قرآن هم خود را شفا و رحمت میداند. قرآن کریم به مبانی و اهداف علوم جهت داده است؛ یعنی اگر علم اقتصاد در دنیا مطرح است، هدفش انباشت سرمایه است، ولی قرآن کریم جهت آن را تغییر داده و ثروتاندوزی را در راستای عدالت اجتماعی و هدایت بشر پذیرفته است. لذا رویکرد تولید علوم هم باید تغییر کند.
وی با بیان اینکه برخی مطالب قرآن مخصوصاً در علوم انسانی، نظریهپردازی بیسابقهای است و جوامع بشری میتوانند به آنها عمل کنند، اظهار کرد: اشارات علمی قرآن خبر از حقایق علمی داده و قبل از آنکه دانشمندان متوجه آنها شوند بوده است؛ مثلاً بحث انسانشناسی در قرآن مطرح شده و در غرب فقط جسم انسان و ضمیر ناخودآگاه مورد بحث است، ولی در قرآن از روح و خلیفةاللهی انسان صحبت میشود و انسان دو بُعد مادی و روحی دارد. بحث دیگر جهانشناسی قرآن است که به جهان مادی و انسانی محدود نیست و نیز جهان اجنه و جهان ملائکه را دربرمیگیرد. معرفتشناسی قرآن هم شامل حس و تجربه و شهود و وحی و عقل است، ولی بشر فقط حس و عقل را قبول دارد.
استاد جامعه المصطفی با اشاره به اینکه بسیاری از بیماریهای جسمی ناشی از روح و نیز قرآن شفای روح است، اضافه کرد: سخن گفتن حیوانات با یکدیگر و با انسان که امروزه در حد بسیار اندکی کشف شده است، زندگی امتوار برخی حیوانات، هفت آسمان، جابهجایی اجسام از راه دور که در داستان سلیمان و تخت بلقیس مطرح است و نیروی جاذبه که قرآن بیان کرده و در مباحث انرژیدرمانی مورد توجه است از دیگر نکات علمی قرآن است.
ماهروزاده تصریح کرد: بحث دیگر در تعامل قرآن و علوم، اصلاح و بازسازی علوم به خصوص علوم انسانی است. علوم انسانی فعلی برگرفته از غرب است. لذا تأثیر آن را در اقتصاد میبینیم و اگر مبانی و اهداف علوم بر پایه توحید شکل بگیرد، اعجاز علمی قرآن به میان خواهد آمد. وقتی از استنباط نظام علمی قرآن سخن میگوییم، قرآن نظاماتی را ارائه میدهد که کاراتر و مفیدترند و به همه ابعاد وجودی انسان توجه میکنند و به دو صورت برونمتنی و درونمتنی قابل تحقق هستند. قرآن نقش اساسی در تحول علوم دارد، ولی به این معنا نیست که جزئیات علوم از قرآن استخراج شود. در عصر معاصر بسیاری از شبهات مرتبط با قرآن و علوم برگرفته از نظریه حداکثری است که به ناحق آنها را به قرآن نسبت میدهیم. لذا باید جایگاه قرآن را به عنوان وحی الهی برای مخاطبان روشن کنیم و اشارات علمی قرآن نشانه اعجاز آن است.
انتهای پیام