هفته سلامت روان سال ۱۴۰۲ از ۱۸ مهرماه با شعار «سلامت روان مسئولیت فردی و اجتماعی همه ماست» آغاز شد؛ عنوانی که برای پنجمین روز از این هفته در نظر گرفته شده است «نقش امید در سلامت روان» است.
محسن ایمانینائینی، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفتوگو با ایکنا به نقش امید در سلامت روان پرداخت که در ادامه مطالعه میکنید.
ایکنا - در رابطه با نقش امید در سلامت روان توضیح دهید.
علم روانشناسی افراد سالم را افراد امیدوار معرفی میکند اما وقتی فرد مشکل یا اختلالی پیدا میکند امید خود را از دست میدهد. این موضوع به فلسفه زندگی انسانها بازمیگردد؛ بعضی از افراد به دلایل مختلف احساس ناامیدی دارند؛ مانند افراد افسرده، شکست خورده عاطفی، اقتصادی تحصیلی، کسانی که بیمارهای صعبالعلاج و... دارند.
نکته دیگر نشست و برخاست با افراد ناامید است که سبب ایجاد ناامیدی میشود. همچنین گاهی اوقات ناامیدی ناشی از کاهش سروتونین در بدن است که درمان این مشکل در کاهش افسردگی مؤثر است.
احساس ناامیدی سبب میشود تا فرد حرکت نداشته باشد و پویایی خود را از دست بدهد و رفتهرفته با افت فعالیتها موجه شود و خدمتی به دیگران نمیکند. احساس ناامیدی میتواند زمینهساز افسردگی باشد و یکی از عوامل بارز افسردگی احساس ناامیدیها است و فرد ناامید نسبت به خود و دیگران احساس بدبینی پیدا میکند. بنابراین باید تلاش کنیم تا افسردگی را درمان کنیم.
وقتی احساس ناامیدی به سراغ فرد میآید باید به توانمندیهای خود توجه کند زیرا ممکن است که او در حوزهای استعداد نداشته باشد و به دلیل ورود به آن حوزه دچار شکست شده و با ورود به حوزهای که استعداد دارد موجب موفقیت او شود.
آدمهایی که شکست میخورند یا به دنبال هدف دیگری میروند و ظرفیتهای خود را از نو برآورد میکنند و یا تلاش خود را بیشتر میکنند مانند ماجرای تیمور لنگ که وقتی در جنگ در حال شکست بود وارد خرابهای میشود و میبیند که مورچهای 64 بار تلاش میکند تا دانهای را بالا ببرد اما موفق نمیشود و شصتوپنجمین بار موفق میشود؛ خستگی ناپذیری مورچه برای او الهام بخش میشود و به خود میگوید تو از یک مورچه کمتر نباش و تلاش کن تا به اهدافت دستیابی؛ بنابراین تیمور میجنگد و پیروز میشود.
انسان با امید میتواند اراده قوی داشته باشد و افرادی که دارای اراده قوی و هدفمند هستند با تلاش میتوانند موفقیتهای خود را تثبیت کنند. انسانهای امیدوار میتوانند به دیگران نیز امید ببخشند و انگیزه ایجاد کنند تا افراد دیگر هم به موفقیت دست پیدا کنند. بنابراین یکی از عوامل مؤثر در سلامتی روان وجود امید است و نبود امید، سلامت روان را به مخاطره میاندازد.
ایکنا - مؤلفههای امیدواری چیست؟
به صورت کلی میتوان بیان کرد که آدمهایی که اهل امید هستند و امیدوار زندگی میکنند افراد موفقی هستند و از زندگی احساس رضایت میکنند و میدرخشند و سراسر زندگی آنها تکاپو است. تلاش کردن بهتر از عدم تلاش است به قول مولانا «دوست دارد یار این آشفتگی/ کوشش بیهوده به از خفتگی/ اندرین ره میتراش و میخراش/ تا دم آخر دمی فارغ مباش».
امیدوار زیستن نقطه قوت خوبی است و باعث میشود که فرد اهل تکاپو و تلاش شود. انسان چون تکاپو میکند، موفق میشود و موفقیت سبب احساس رضایت از زندگی و احساس رضایت از زندگی موجب خوشحالی و خوشبختی میشود.
افراد امیدوار چهرههای شادابی دارند و در مقابل خستگیها سرخم نمیکنند. پیامبر(ص) میفرمایند که انسان باایمان مانند درختی است که ریشه عمیق در خاک دارد و در مقابل تندبادها خم و راست میشود اما از ریشه در نمیآید ولی انسان کافر اینگونه نیست و ریشه عمیقی در خاک ندارد و در مقابل تندباد حوادث مقاوم نیست و از ریشه درمیآید.» بنابراین امیدوار بودن یکی از ویژگی انسانهای الهی است و خداوند در قرآن میفرماید «لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ» یعنی از رحمت الهی ناامید نشوید.
اگر سختیهایی پیش میآید باید امیدوار بود زیرا خداوند میفرماید که «إِنَّ مَعَ ٱلعُسرِ يُسرا» یعنی همراه با سختیها، آسانیها است. به یاد داشته باشیم که اگر مقداری سختی به وجود میآید در کنار آن آسانیهایی هم وجود دارد و به آسانیها هم توجه کنیم زیرا همه چیز گذراست؛ به قول ضربالمثلی «شب سمور گذشت و شب تنور گذشت» سختیها میگذرد و جای خود را به آسانیها میدهد و نباید احساس ناامیدی کرد.
قرآن کریم میفرماید «إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ» یعنی صبح نزدیک است. انسان امیدوار به افق روشن صبح، خسته نمیشود و احساس ناامیدی هم پیدا نمیکند؛ در ادبیات ما هم گفته میشود که «در ناامیدی بسی امید است/ پایان شب سیه سپید است»
ایکنا- امید، مؤلفهای فردی و اجتماعی است و گاهی دیده میشود که امید به صورت جمعی افول میکند؛ راهکارهای مقابله با ناامیدی چیست؟
انسانهای تلاشگر معمولاً ناامید نمیشوند؛ زیرا میدانند که بالاخره به پیروزی دست خواهند یافت؛ مانند شعر «چشمه و سنگ» از محمدتقی بهار که در کتابهای درسی قبلاً وجود داشت و حکایت از آبی میکرد که میخواست از سنگی عبور کند و آن سنگ بسیار مقاوم بود و اجازه گذر کردن به آب نمیداد و به آب میگوید که من در مقابل سیل ایستادگی کردم و تو که جوی آب هستی اما آب ایستادگی میکند و بالاخره میتواند تا راهی پیدا کند و بگذرد. شعر به این شرح است:
جدا شد یکی چشمه از کوهسار / به ره گشت ناگه به سنگی دچار
به نرمی چنین گفت با سنگ سخت / کرم کرده راهی دهای نیکبخت
گران سنگ تیره دل سخت سر / زدش سیلی و گفت دور ای پسر
نجنبیدم از سیل زورآزمای / که ای تا که پیش تو جنبم ز جای
نشد چشمه از پاسخ سنگ سرد / به کندن در استاد و ابرام کرد
بسی کند و کاوید و کوشش نمود / کزان سنگ خاره رهی بر گشود
ز کوشش به هرچیز خواهی رسید / به هر چیز خواهی کماهی رسید
برو کارگر باش و امیدوار / که از مرگ جز یاس ناید به بار
گرت پایداری است در کارها / شود سهل پیش تو دشوارها
مقاومت، پرتلاشی و خستگی ناپذیری از جمله ویژگیهای انسانهای امیدوار است. ارادههای قوی میتواند حاصل عبادت، ورزشها و زیستن و دوستی با انسانهای با اراده باشد. نکته دیگر این است که باید اهدافی را که در نظر میگیریم با توان و استعدادمان متناسب باشد تا احساس ناامیدی نکنیم و بهگونهای نباشد که «سنگ بزرگ علامت نزدن» باشد.
باید استعدادهای خود را بشناسیم و بدانیم که به چه دردی میخورند. مولوی میگوید «هرکسی را بهر کاری ساختند/ مهر کاری در دلش انداختند / همچنانک سهل شد ما را حضر/ سهل شد هم قوم دیگر را سفر» یا سعدی میگوید «ندهد هوشمند روشن رأی / به فرومایه کارهای خطیر/ بوریاباف اگر چه بافندهست/ نبرندش به کارگاه حریر» اگر ما بیشتر از توانمان از خودمان، جامعه یا دانشآموزان مدرسه انتظار داشته باشیم، چون آنها موفق نمیشوند به سمت ناامیدی میروند.
موضوع دیگر داشتن هدف مشخص است؛ حتی گفته میشود وجود اهداف تخیلی هم مهم است زیرا حتی اهداف تخیلی هم فرد را به حرکت در میآورد. بنابراین انتخاب هدف بسیار مهم است اما هدف نباید بسیار بزرگ باشد که منجر به احساس شکست و ناامیدی شود.
برنامه داشتن از موارد دیگر جلوگیری از ناامیدی است؛ افرادی هستند که هدف و استعداد دارند اما برنامهای برای اهداف خود ندارند؛ بدون برنامه موفقیت به دست نخواهد آمد. نظم داشتن در امور از دیگر مؤلفههای مهم در موفقیت است. انسانهای منظم موفق هستند و چون موفق هستند احساس ناامیدی را تجربه نمیکنند. امام علی(ع) میفرمایند «أُوصِیکُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ» یعنی من شما را به تقوای الهی و نظم در کارها سفارش میکنم. نظم مهم است؛ وقتی شما به منظومه شمسی نگاه میکنید همه چیز منظم است اما ما انسانها در زندگی با نظم عمل نمیکنیم.
ایکنا - برای ترویج امید جمعی در جامعه چه باید کرد؟
همه افراد برای انتشار امید در جامعه میتوانند نقش داشته باشند. یکی از وظایف ما این است که به دنبال حفظ امید در کنار هموطنانمان باشیم. کشور ما سالها تحت سلطه و استعمار آمریکاییها، انگلیسیها و روسها بوده است و این موضوع سبب شده تا در گذشته عدم موفقیتهایی در جامعه ایجاد شود و مردم احساس ناامیدی کنند. بعد از انقلاب اسلامی استعدادها شکوفا و با اختراعات، اکتشافات، نوشتن مقالات علمی و پیشرفتها سبب ایجاد امید در کشور شد.
یکی از عوامل ایجاد ناامیدی در کشور رسانههای بیگانه هستند که بر روی نقاط ضعف تمرکز میکنند و با سیاهنماییها تلاش میکنند تا در شبکههای مختلف اجتماعی احساس ناامیدی ایجاد شود و امید را از مردم بگیرند.
قبول دارم که عواملی میتواند ایجاد ناامیدی کند اما راه حل چیست؟ اینکه ما در ناامیدی بمانیم کاری درست نمیشود. باید مدیرانی حضور پیدا کنند که کارآمدی مطلوب داشته باشند تا شاهد ایجاد ناامیدی در جامعه نباشیم. پاسخ مشکلات اجتماعی نباید ناامیدی باشد بلکه تلاش بیشتر میتواند پاسخ مناسب به آنها باشد.
کسانی که مسئولیت دارند باید بتوانند تورم کشور را کنترل کنند؛ مقام معظم رهبری هم بر این موضوع تأکید داشتند. مسئولان باید تلاشهای جدیتری برای جلوگیری از نرخ تورم، ایجاد اشتغال بیشتر برای جوانان، کارآفرینی، توسعه مشاغل خانگی، رشد صنایع کوچک و... داشته باشند. اینکه مقام معظم رهبری فرمودند که «ما نزدیک قله هستیم» اشارهای در رابطه با امیدوار زیستن است و مسئولین نیز باید در همین راستا کوشش کنند و ایجاد اشتغال، افزایش سرمایه ملی و افزایش رفاه اجتماعی سبب افزایش امیدواری شود.
ایکنا - سخن پایانی.
با خدا بودن، تلاشگری، تعریف هدف، با برنامه بودن و نظم داشتن از ویژگیهای افراد با امید است. انتخاب اطرافیان خوب بسیار مهم است و کارمندان کارآمد، دلسوز و توانمند از دیگر مؤلفههای امیدواری در یک مجموعه است.
عدم استفاده از مواد مخدر و عدم انتخاب اهداف غلط از ناامیدی جلوگیری و کمک میکند تا فرد امیدوار زندگی کند و از زندگی رضایت داشته باشد و احساس خوشبختی کند.
گفتوگو از سجاد محمدیان