
به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «بحران غزه؛ با رویکرد سیاسی، حقوقی و اخلاقی» امروز دوشنبه 15 آبانماه از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین علیرضا آل بویه، استادیار فلسفه اخلاق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در این نشست با موضوع «اخلاق جنگ» به سخنرانی پرداخت که در ادامه میخوانید:
در غزه، انسانیت در حال قربانی شدن است و سخنم درباره اخلاق جنگ این است که نه تنها انسانها بلکه انسانیت در جنگ قربانی میشود. امروزه نگاهی که در دنیا وجهه غالب دارد نگاه پیامدگرایانه به اخلاق است. یکی از مباحث مهم در اخلاق این است که چه کارهایی اخلاقی است و چه کارهایی اخلافی نیست؛ مثلا آیا جنگیدن اخلاقی است یا خیر؟ اما مهمتر از اخلاقی بودن یا نبودن این است که چرا باید اخلاق جنگ را رعایت کنیم؟ شخصیت معروفی همانند پیتر سینگر بحثی دارد با این عنوان که چرا باید اخلاقی زیست کنیم؟ وقتی مطالب او را میخوانیم با این سؤال جدی مواجه میشویم که سینگر توانست به این سؤال پاسخ دهد؟
تأثیر اخلاق بر روابط انسانی
انسان رابطهای با اخلاق و رابطهای با جنگ دارد و اخلاق نوعا برای ما اهمیت دارد اما از سوی دیگر انسانها به دلایلی از جمله منافع مادی و سلطهگری، به جنگ رو میآورند و به نظر میرسد امروزه عدهای این را فرض گرفتهاند که باید در جنگ، اخلاق را رعایت کنیم؛ هرچند برخی معتقدند رابطهای بین جنگ و اخلاق وجود ندارد. چرا باید اخلاق را رعایت کنیم و رعایت نکردن آن چه تبعاتی دارد. میتوانیم به دو مورد نقش اخلاق در جامعه بینالملل و نقش آن در شکلگیری هویت انسانها اشاره کنیم. با رویکرد اول کاری ندارم و باید در جای خود بررسی شود که اگر اخلاق در سطح بینالملل مخصوصا در جنگ مراعات نشود، چه پیامدهایی دارد؟
اگر اخلاق مخصوصا اخلاق جنگ را رعایت نکنیم، چه اتفاقی برای انسانها رخ میدهد؟ متأسفانه در ادبیات اخلاقی موجود به نکته دوم چندان توجهی نشده و بیشتر نقشهای درونی اخلاق پذیرفته شده و آن هم به علت نگاه پیامدگرایانه به اخلاق است. آنچه در ادبیات دینی مخصوصا قرآن وجود دارد توجه به نکته دوم است. لذا وقتی هدف بعثت انبیا در قرآن را رصد میکنیم، بسیار برجسته است که پیامبران آمدهاند تا انسانها را تزکیه کنند. البته اگر این مسئله درست شود مشکل ما با دیگران هم حل میشود. بنابراین اخلاق بالذات با جان آدمی سروکار دارد و روابط انسانی را سالم و نیکو میکند.
تقبیح رژیم صهیونیستی در سراسر عالم
اگر چنین نگاهی داشته باشیم که هر کاری میکنیم بر جان ما اثری دارد، همه رفتارهای اخلاقی ما بر کمال یا نقصان هویت وجودیمان تأثیر میگذارد و جنگیدن از این مسئله مستثنی نیست. در اسلام جنگ ابتدایی، اخلاقی نیست و در این زمینه اختلافی بین عالمان مسلمان نیست و آن را جایز نمیدانند مگر در زمان امام معصوم(ع) اما اصل دفاع شخصی اصلی پذیرفته شده در فلسفه اخلاق هم آمده است که اگر کسی به شما حمله کرد حق دفاع دارید.
در آیه 194 سوره بقره آمده است: «الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ ۚ فَمَنِ اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ؛ ماههای حرام را در مقابل ماههای حرام قرار دهید، که اگر حرمت آن را نگاه نداشته و با شما قتال کنند شما نیز قصاص کنید. هر که به ستم بر شما دست دراز کند او را از پای در آورید به قدر ستمی که به شما رسانده است، و از خدا پروا کنید و بدانید که خدا با پرهیزکاران است» یعنی هرکسی به شما ستم و دستدرازی کرد میتوانید به قدر ستم به او آسیب بزنید. البته باید پروای خدا را داشته باشید. بنابراین باید ارزشهای اخلاقی در این جنگها رعایت شود از جمله اینکه تعرض به جان زنان، کودکان، بیمارستانها و منازل مسکونی، ناجوانمردانه و غیراخلاقی است و وجدانهای بشری آن را تقبیح میکنند و شاهد این تقبیح در مورد رژیم صهیونیستی در سراسر عالم هستیم.
چرا باید بحران غزه کنترل شود؟
همچنین محمود حکمتنیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در این نشست سخنرانی کرد که در ادامه میخوانید؛
درباره مسئلهشناسیِ اتفاقاتی که در غزه میافتد موارد حقوقی و فلسفه حقوق آن را مطرح میکنم، چون شاید ما را به دلایل رفتاری که در مجموعه سیاستمداران اتفاق میافتد نزدیک میکند. مثلاً امروزه در حوزه سیاستمداران دو اتفاق در حال رخ دادن است که یک دسته در حال دفاع از رفتار اسرائیلیها و دسته دیگر منفعل هستند. آیا باید صرفاً آن را به بحث سیاسی تقلیل دهیم یا یکسری بنیادهای نظری مطرح است.
اگر این بحران کنترل نشود، میتواند تبدیل به بحرانی بینالمللی شود و این به کنشگری مجموعه کسانی بستگی دارد که یارگیری بینالمللی میکنند و یکی از دلایلی که باعث بینالمللی شدن این ماجرا شده حضور کنشگران بینالمللی در این عرصه است و دیگری اهمیت فضای مجازی در این جنگ است که میتواند مظلومیت مردم فلسطین را در منظر جهانیان آشکار کند و فرصت خوبی است که میتواند منجر به اتفاقاتی در درون کشورها شود، چراکه این جنگ میتواند تهدیدی برای نظم و صلح بینالمللی باشد. لذا یک فشار حقوقی بر شورای امنیت سازمان ملل وجود دارد.
مسئله دیگر اینکه دولت اسرائیل در حال انجام جنایاتی در یک منطقه و علیه عدهای از انسانهاست که اگر در زمان جنگ هم نباشد، عملی ممنوع است همانند مهاجرت اجباری برای مردم غزه یا قصد اسرائیل برای نابودی همه آنها. بنابراین ممنوعیت این اقدام به سبب جنگ نیست، بلکه برنامهای مشخص وجود دارد تا نسلی از انسانها از سرزمین خود بیرون بروند.
سه سطح از مصونیت در حقوق جنگ
روز گذشته یکی از وزرای اسرائیل صحبت کرد و گفت برای تمام کردن ماجرا بهتر است از بمب اتمی استفاده کنیم. لذا دولت اسرائیل بلافاصله واکنش نشان داد، چون مسئله نسلکشی پیش میآید و اسرائیل در یک منجلاب گرفتار میشود. اگر این وزیر تعلیق نمیشد، میتوانستیم رفتارهای رژیم اسرائیل را ذیل نسلکشی مردم فلسطین تلقی کنیم، اما دولت اسرائیل پیشدستی کرده و وزیر را تعلیق کرد تا این قصد و غرض نمایان نشود. بحث این است که یک عنوان حقوقی وجود دارد، اما احراز آن مشکل است و اسرائیل میخواهد این را پنهان کند و صحبتهایی که روحانیون یهودی در فضای مجازی بیان میکنند جنبه حقوقی ندارد، بلکه باید چنین مواردی از سوی سیاسیون آنها بیان شود تا برای آن پرونده تشکیل شود.
همچنین، صرفنظر از چگونه جنگیدن، برخی از سلاحها ممنوعیت ذاتی دارند که باید حد و حدود آنها مشخص شود. نوع سلاحهایی که اسرائیل به کار میبرد از جمله بمبهای فسفری از منظر حقوقی جای بحث و بررسی دارند. ممکن است بگوییم مشروعیت جنگ برعهده کشورهاست و هر کشوری براساس نظریه خودش میجنگد و ما طبق نظریه اسلامی میجنگیم و مقداری از کشته شدن بیگناهان در جنگ هم اقتضای ذاتی جنگ است و نمیتوانیم جنگی را شروع کنیم و بگوییم هیچ بیگناهی در آن کشته نمیشود یا جایی تخریب نمیشود، اما اصل مصونیت غیرنظامیان در حقوق بینالملل پذیرفته شده است؛ یعنی اصل بر حفظ جان آنهاست، ولی مسئله این است که چه مقدار از کشته شدن نظامیان، اقتضای جنگ و چه مقدار خارج از اقتضای جنگ است؟ حد یقف کجاست؟
سه سطح از مصونیت در حقوق وجود دارد که سطح اول ضعیف است؛ یعنی کمترین احترام را برای بیگناهان در جنگ قائل شویم. دومین مورد، مصونیت با شرایط فوقالعاده و سومین مورد بسیار قوی است و نمیتوانیم مصونیتی برای غیر نظامیان قائل نشویم. در مقالهای که در این باره نوشتم راه حلهایی ارائه دادهام که چگونه تزاحم را حل کنیم؟ از جمله اینکه کشته شدن افراد هیچ تأثیری بر اهداف جنگ نداشته باشد، نظریه تأثیر دوگانه آکویناس، یکی دیگر از راهکارهای حل مشکل است؛ بدین معنا که بر اساس عنصر روانی، مسئله را حل کنیم. مثلاً به نظر آکویناس، هر اقدامی که با نیت خیر انجام شود اگر پیامد شر داشته باشد، عملی مجاز است. این عنصری است که الان در اسرائیل به میزان زیادی به کار میرود.
راهکار دیگر استفاده از نظریه وضعیت فوقالعاده است. اسرائیل تلاش میکند حماس را ذیل داعش قرار دهد و میخواهد اعلام کند ما در وضعیت فوقالعادهای قرار داریم و در حال مبارزه با تروریستها هستیم. لذا اگر مراکز علمی و پژوهشی میخواهند وارد عرصه شوند باید برای سیاستگذاری خارجی جمهوری اسلامی ایران مدیریت مصداق شود تا بتواند جریان را به شکل صحیح مدیریت کند.
انتهای پیام