
۳۶۵ روز در صحبت
قرآن، نوشته استاد
حسین محیالدین الهی قمشهای، کتاب چهارم از مجموعه کتابهای جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین و منتشر شده است.
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهرهمندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعههایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. دویست و هشتاد و دومین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «دعوت از جن و انس به نفوذ در اقطار آسمانها» تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿ رحمان۳۳﴾
ای گروه جنّیان و انسیان، اگر میتوانید اقطار زمین و آسمان را درنوردید و در آن نفوذ کنید، پس چنین کنید، اما هرگز در آسمان و زمین نفوذ نخواهید کرد مگر آنکه شما را اقتدار و سلطهای پدید آید(33).
خطاب آیه با جماعت جنّیان است (موجودات پنهانی که از قوه ادراک ما بیرونند) و با جماعت انسانها است که آنها نیز از جنیان در ذات پنهانترند. خطاب این است که اگر میتوانید، اقطار آسمان و زمین را درنوردید و بر ملک و ملکوت حاکم شوید، اما هرگز بر این کار توانایی نخواهید داشت مگر به نیروی دانش و هدایت الهی که میتواند شما را بر تخت پادشاهی آسمان و زمین در عالم بنشاند.
لیس للجنّ و لا الانسان ان
تنفُذوا من حبس اقطار الزّمن
لانفوذ الا بسلطان الهُدی
من تجاویف السماوات العُلی
لا هدی الا بسلطان یقی
مِن حراس الشهب روح المتقی
هیچ کس را تا نگردد او فنا
نیست ره در بارگاه کبریا (مثنوی)
تفسیر مولانا از آیه این است که سیر در آسمان معرفت و اسرار آفرینش آسان نیست، زیرا در آنجا نیز مانند آسمان دنیا پر از شهابها و سنگهایی سرگردان است که هر دم ممکن است سالک آن راه را هلاک کند اما اگر انسان با سلاح تقوی و چراغ هدایت الهی در این آسمانها سفر کند و به عبارت دیگر اگر با سلطه بر هواهای نفسانی خود را فنا کند و قدم در راه آسمان گذارد این معراج او را میسّر خواهد بود و آن شهابهای نگهبان که مدعیان راه را به سنگ اعتراض دور میکنند اهل تقوی و مخلصان را چراغ هدایت میشوند و به همین جهت مولانا نیستی را بال پرواز در آسمان معنا میداند و جوهر دین را نزد عاشقان همان نیستی میشمارد که دین عشق است دینی که بر خواست عاشق و هواهای او تکیه ندارد بلکه بر مبنای خواست معشوق و طلب رضای او استوار است.
هست معراج فلک این «نیستی»
عاشقان را مذهب و دین، «نیستی» (مثنوی)
به تعبیر حافظ ستاره کم نور «سها» که رمزی از وجود ضعیف ماست تنها در پناه انوار قاهره الهی میتواند از موانع راه بگذرد.
ز رقیب دیو سیرت به خدای خود پناهم
مگر آن شهاب ثاقب مددی کند سها را (حافظ)
سماوات در لسان قرآن ابعاد متعالی وجود است و ارض مقصود عالم جسمانی و حیوانی است که عالم استعداد و قابلیتها است، بدین تعبیر سماء عالم کمال و صورت و وحدت و زیبایی است و انوار آسمانها افاضه فیض صورتها است به قابلیتها در عالم ارض و آن آسمان که بالای سر ما به نظر میرسد، در بالا یا زیر زمین نیست بلکه با زمین درآمیخته است. موسیقی از آسمان بر زمین قابلی چون موزارت میبارد و همه لطایف ذوق و هنر از آسمان نازل میشوند و اگر در افسانهها هر هنری را به الههای نسبت دادهاند نشان همین منشا آسمانی و معنوی هنرها است. بارانی هست که از سماء زمین میبارد و دشت و صحرا را خرم میکند و بارانی هست که از سحاب رحمت و لطف الهی بر دلها فرود میآید و آنها را پاک میگرداند.
آبرو میرود ای ابر خطاپوش ببار
که به دیوان عمل نامه سیاه آمدهایم (حافظ)
انتهای پیام