به گزارش ایکنا، کتاب «تفسیر سوره منافقون» از مجموعه بیان قرآن اثر آیتالله العظمی سیدعلی خامنهای توسط انتشارات انقلاب اسلامی وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری با شمارگان ۲۰۰۰ نسخه منتشر شده است.
کتاب در قالب 8 گفتار تنظیم شده است که از جمله عناوین آن میتوان به این موارد اشاره کرد؛ اهمیت مسئله نفاق به عنوان یک جریان و شبکه اجتماعی، ارتجاع پس از انقلاب اسلامی، از بین رفتن ایمان در صورت نگهداری نکردن آن، نمونههایی از نفاق فردی و تشکیلاتی و دولتی، استکبار اخلاقی و استکبار اجتماعی، تلاش برای تضعیف نظام اسلامی دلیل فاسق بودن منافقان، مراقبت بر غافل نکردن اموال و اولاد از یاد خدا، زیانهای خدافراموشی و خودفراموشی، دو گرایش غلط درباره مال دنیا.
در بخشی از کتاب با عنوان «نمونههایی از نفاق فردی و تشکیلاتی و دولتی» آمده است: «قبل از انقلاب هم که آن جریان خبیث حکومت مسلط جائر، تظاهر به دینداری میکرد و از دین هیچ خبری نداشت، یک عدهای هم غافل، نمیفهمیدند. عجب این بود: با اینکه این همه مظاهر فساد در آن دستگاه بود، ولی به صرف ادعای دینداری در آنها و یک حرکت شبیه مثلاً دینداری که گاهی از آنها سر میزد، یک عدهای بودند که غافلانه، سادهلوحانه قبول میکردند و آن دستگاه را به حساب دستگاه دیندار میگذاشتند. هیچ چیزش دینی نبود، هیچ؛ گناهان چارواداری هم الی ماشاءالله وجود داشت، اما در عین حال کارهایشان را حمل بر دین میکردند.
الان هم در دنیا نظیر آنها هست؛ چقدر در این کشورهای به اصطلاح اسلامی که البته کشور اسلامی نیستند؛ کشور مسلمان باید گفت؛ یعنی مردمش مسلمانند اما کشور و حکومت، حکومت اسلامی نیست سرانی هستند که ادعای اسلام میکنند، در حالی که در عمل آنها، در خرج آنها، در رفتار آنها، در ارتباطات آنها با قدرتهای خارجی، اصلا نشانه اسلام نیست. بین همین دولتهای به ظاهر اسلامی، کسانی هستند که نفتشان، پولشان، سلاحشان، قدرتهایشان، اگر نفوذی دارند، نفوذشان، امکانات ارضیشان یعنی امکانات سرزمینی تمام در خدمت دشمنان اسلام است و علیه اسلام و مسلمین، علیه جمهوری اسلامی، علیه کشور قرآن، اما ادعای اسلامی میکنند، خودشان را اسلام مدار هم میدانند؛ یک عدهای غافل هم قبول کردهاند؛ چه مردم خودشان و ملتهای خودشان، چه بعضی از ملتها و دولتهای دیگر، قبول کردهاند که اینها مسلمانند.
این یک جور نفاق است. «وَ إِذا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسامُهُمْ وَ إِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ»؛ حرف زدنشان، گفتارشان، بعضی از حرکاتشان، ظاهرفریب است. ما قبل از انقلاب دچار یک چنین چیزی بودیم. بعد از انقلاب هم همین جور. خب این گروه منافقین، تصریح نمیکردند به اینکه ضدّ دین و ضد قرآنند؛ علی الظاهر معتقد به قرآن بودند؛ اعلامیه میدادند با نام خدا، با آیه قرآن؛ به کسانی که میخواستند جذب کنند، به جوانهایی که میخواستند به طرف خودشان بکشانند، به پدرها و مادرهای بچهها که میخواستند آنها را خام کنند و از پولشان و از خانهشان و از امکاناتشان و از احساساتشان استفاده کنند نمیگفتند ما مخالف با اسلام، مخالف با دین هستیم؛ میگفتند ما مسلمانیم و آنها را خام میکردند.
الان چقدر از پدرها و مادرهای این منافقین چه منافقین معدوم، چه منافقین زندانی، چه منافقین فراری نمیدانند، خبر ندارند که بچههایشان کافر بودند؛ چرا؟ چون میدیدیده است که این پسر مثلاً یک دانه قرآن هم در جیبش گذاشته، وقتی رفته زندان که با او ملاقات کند، گفته که «پدر! من مسلمانم؛ این هم قرآن است». خب یک قرآن را میشود به دو سه تومان خرید گذاشت در جیب؛ حالا اینکه دلیل اسلام نمیشود. این چه مسلمانیای است که انسان با کشور قرآن، با حکومت قرآن، با مرجع قرآنی، با ولیامر اسلامی و الهی بجنگد، ادعای مسلمانی هم بکند؛ این مسلمانی است؟ این همان مصداق اتم «وَ إِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ» است.
پیغمبر هم در خطر این قرارداد که نسبت به کار اینها غفلت کند. آیه این را میگوید دیگر؛ و به ماها به طریق اولی میگوید حواستان جمع باشد. سخن مطابق دین همیشه برآمده از یک دل معتقد به دین نیست، زبان ناطق به دین، همیشه تابع یک قلب متدین به دین نیست. ژستها و زیهای دینی نماز جماعت رفتن، صف اول نشستن، گردن را کج کردن، تسبیح به دست گرفتن، ریش گذاشتن و از این قبیل، همیشه حاکی از یک اعتقاد و ایمان خالص نیست؛ بله، صدی نود مورد، ممکن است درست باشد اما صدی ده مورد چه؟ بین آنها اشکال دار هست. حالا نگو صدی ده مورد ولی صدی یک مورد در آنها مواردی هست که این عمل، این گفتار، حاکی از یک ایمان نیست، حاکی از مصلحتطلبی است، فرصتطلبی است.
امروز این جوری میپسندند، این جوری عمل میکنند. اگر چنانچه یک جایی برود یا در یک روزگاری قرار بگیرد که جور دیگری میپسندند، برمیگردد آن جور دیگر خواهد شد، تابع این که ببیند چه جور مطلوب و پسندیده است. توجه کردید؟ بنا بر این بیانی که کردیم، «كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ» دنباله آن دو جملهی اول است و جمله جداگانهای نیست. پس دو جمله اول، یعنی «وَ إِذا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسامُهُمْ» چون آنها را ببینی، ظاهر آنان و جسم آنان تو را به شگفت میآورد؛ همچنین جمله بعدیاش، «إِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ» اگر سخن بگویند گوش فرامیدهی به سخن آنان، این دو جمله ظاهر منافق را میگوید؛ ظاهر جاذب و دل انگیز منافق را؛ و جمله سوم «كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ» گویا آنان چوبهای تکیهداده شده یا چوبهای پوسیده تکیه داده شده هستند؛ این، باطن منافق را میگوید. با آن ظاهر این باطنشان است.»
در توضیحات پشت جلد این مجموعه آمده است: «فهم و تبیین قرآن، در هدایت عمومی جامعه و همچنین در هدایت فردی و کمال فردی هر شخصی دارای تاثیر بسزایی است؛ یعنی در جامعهی اسلامی اگر مردم با قرآن آشنا باشند، با قرآن انس بگیرند و از راهنماییهای قرآن استفاده بکنند، هم به حرکت عمومی جامعه به سمت اهداف اسلامی کمک خواهد شد و هم هر فردی به خودی خود، در درون خود در ذهن و روح و قلب خود به آن کمالی که اسلام برای شخص مسلمان معین کرده نزدیکتر خواهد شد.»
در پایان یادآور میشود تفسیر سوره منافقون اثر مقام معظم رهبری در 151 صفحه توسط انتشارات انقلاب اسلامی وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای با قیمت 60 هزار تومان روانه بازار نشر شده است.
انتهای پیام