کد خبر: 4214592
تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۷
استنادات قرآنی بیانات رهبر معظم انقلاب

برائت؛ صف بندی برای تبیین مرزهای عقیدتی با دشمن

آیه 4 سوره «ممتحنه» ضمن معرفی حضرت ابراهیم(ع) به منزله الگو و اسوه حسنه بر ضرورت اعلام صریح و قاطع بیزاری و برائت از دشمنان خدا تأکید می‌کند. به تعبیر رهبر معظم انقلاب «مرزبندی صحیح و صریح با جبهه دشمن» وظیفه همیشگی ما به خصوص در عصر حاضر است و این همان مرزبندی عقیدتی است.

آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب اسلامی

به گزارش ایکنا، رهبر معظم انقلاب در دیدار کارگزاران و مسئولان حج ضمن اشاره به ابعاد مهم این فریضه عبادی ـ سیاسی و تأکید بر مسئله «برائت» در حج امسال، برای تبیین بیانات‌شان به آیات متعددی از قرآن کریم استناد فرمودند: 198، 203، 200 و 125 سوره «بقره»، 36 و 27 سوره «حج»، 45 سوره «انفال»، 10 سوره «جمعه»، 103 سوره «آل عمران»، 74 و 18 سوره «هود»، 36 سوره «ابراهیم» و 8، 4 و 9 سوره «ممتحنه».
 
در این نوشتار به بیان نکات تفسیری مربوط به آیه 4 سوره «ممتحنه» می‌پردازیم که رهبر معظم انقلاب در این دیدار با استناد به آن فرمودند: «ببینید همین ابراهیم نسبت به یک جماعت دیگری چه جوری برخورد می‌کند: قَد کانَت لَکُم اُسوَةٌ حَسَنَةٌ فی‌ اِبراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ اِذ قالوا لِقَومِهِم اِنّا بُرَآؤُا مِنکُم وَ مِمّا تَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ کَفَرنا بِکُم وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکُمُ العَداوَةُ وَ البَغضاءُ اَبَداً حَتّىٰ تُؤمِنوا بِاللَّهِ وَحدَه؛ ببینید، با یک جماعتی ــ جماعت دشمن ستیزه‌گر ــ این‌جوری برخورد می‌کند! همان ابراهیمِ رحیم و رئوف و ودود که برای قوم لوط شفاعت می‌کند، برای عاصی‌ها طلب مغفرت می‌کند و معتقد است به کفّاری که ستیزه‌گری ندارند باید نیکی کرد، همین ابراهیم در یک جا هم این‌جور محکم می‌ایستد و اظهار برائت می‌کند: اِنّا بُرَآءُ مِنکُم؛ ما برائت داریم از شما، وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکُمُ العَداوَةُ وَ البَغضاء؛ بین ما و شما دشمنیِ آشکاری است، ما صریحاً با شما دشمنیم و دشمنی می‌کنیم.»    
 
متن آیه: «قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ ۖ رَبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ»
 
ترجمه آیه: «قطعاً براى شما در [پيروى از] ابراهيم و كسانى كه با اويند سرمشقى نيكوست: آنگاه كه به قوم خود گفتند: «ما از شما و از آنچه به جاى خدا مى‌پرستيد بيزاريم. به شما كفر مى‌ورزيم و ميان ما و شما دشمنى و كينه هميشگى پديدار شده تا وقتى كه فقط به خدا ايمان آوريد.» جز [در] سخن ابراهيم [كه‌] به [نا]پدر[ى‌] خود گفت: «حتماً براى تو آمرزش خواهم خواست، با آنكه در برابر خدا اختيار چيزى را براى تو ندارم.» «اى پروردگار ما! بر تو اعتماد كرديم و به سوى تو بازگشتيم و فرجام به سوى توست.»
 
از آنجا كه قرآن مجيد، در بسيارى از موارد براى تكميل تعليمات خود از الگوهاى مهمى كه در جهان انسانيت وجود داشته شاهد مى‌آورد، در آيات مورد بحث نيز به دنبال نهى شديدى كه از دوستى با دشمنان خدا در آيات قبل شده سخن از ابراهيم (ع) و برنامه او به عنوان پيشواى بزرگى كه مورد احترام همه اقوام، مخصوصا قوم عرب، بوده به ميان مى‌آورد و مى‌فرمايد: براى شما در زندگى ابراهيم و كسانى كه با او بودند اسوه خوبى وجود داشت.
 
با توجه به آيات قبل كه بعضى از مسلمانان به خاطر دريافت حفظ بستگان خود، مخفيانه يا آشكارا با كفار دوستى و مودت داشتند، اين آيه مى‌فرمايد: برائت از كفار و مشركان را از حضرت ابراهيم و يارانش بياموزيد. هنگامى كه حضرت ابراهيم، پايدارى پدر را به كفر و شرک ديد و از هدايت او مأيوس شد، از او برائت جست و استغفار براى او، وعده‌اى بود كه به پدر داد تا زمينه بازگشت او را فراهم سازد.  
 
منظور از تعبير آنها كه با ابراهيم بودند؛ مؤمنانى است كه او را در اين راه همراهى مى‌كردند، هر چند قليل و اندک بودند و اين احتمال كه منظور پيامبرانى است كه با او همصدا شدند يا انبياء معاصر او بعيد به نظر مى‌رسد، به خصوص كه مناسب اين است كه قرآن در اينجا پيامبر اسلام (ص) را به ابراهيم(ع) و مسلمانان را به اصحاب و ياران او تشبيه كند. 
 
سپس در توضيح اين معنى مى‌افزايد: آن روز كه به قوم مشرک و بت‌پرست‌شان گفتند: ما از شما و آنچه غير از خدا مى‌پرستيد بيزاريم؛ ما نه شما را قبول داريم و نه آئين و مذهبتان را، ما هم از خودتان و هم از بت‌هاى بى‌ارزشتان متنفريم و باز براى تأكيد افزودند: ما نسبت به شما كافريم. البته اين كفر همان كفر برائت و بيزارى است كه در بعضى از روايات ضمن برشمردن اقسام پنجگانه كفر به آن اشاره شده است. سومين بار براى تأكيد بيشتر افزودند: در ميان ما و شما عداوت و دشمنى هميشگى آشكار شده است و اين وضع همچنان ادامه دارد تا به خداى يگانه ايمان بياوريد.
 
به اين ترتيب با نهايت قاطعيت و بدون هيچگونه پرده‌پوشى اعلام جدایى و بيزارى از دشمنان خدا كردند و تصريح نمودند كه اين جدایى به هيچ قيمت قابل برگشت و تجديد نظر نيست و تا ابد ادامه دارد، مگر اين كه آنها مسير خود را تغيير دهند و از خط كفر به خط ايمان روى آورند.
 
از آنجا كه مبارزه با دشمنان خدا با اين صراحت و قاطعيت مخصوصا در زمانى كه آنها از قدرت ظاهرى برخوردارند جز با توكل بر ذات خدا ممكن نيست در پايان آيه مى‌افزايد: آنها گفتند: پروردگارا! ما بر تو توكل كرديم و به سوى تو بازگشت نموديم و رجوع نهایى همه سرانجام به سوى تو است.
 
رهبر انقلاب نیز در سخنانی در تبیین این آیه می‌فرمایند: «وظیفه‌ای كه همیشه باید مورد نظرمان باشد بخصوص امروز، وظیفه‌ مرزبندی صحیح و صریح با جبهه‌ دشمن است؛ مرزبندی. آیه شریفه می‌فرماید: قَد كانَت لَكُم اُسوَةٌ حَسَنَةٌ فی اِبراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ اِذ قالوا لِقَومِهِم اِنّا بُرَءآؤُا مِنكُم وَ مِمّا تَعبُدونَ مِن دونِ الله كَفَرنا بِكُم وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَكُمُ العَداوَةُ وَالبَغضآءُ [ابداً] حَتّی‌ تُؤمِنوا بِاللهِ وَحدَه. قرآن فقط تاریخ نگفته، تصریح می‌كند كه این اسوه‌ حسنه‌ای است برای شما - قَد كانَت لَكُم اُسوَةٌ حَسَنَةٌ فی اِبراهیم - یعنی باید این‌جوری باشید، مرزبندی باید بكنید. مرزبندی به معنای این نیست كه ما رابطه‌مان را قطع بكنیم؛ توجه بكنید، مغالطه نكنند كه شما می‌گویید ما با همه دنیا دشمنیم؛ نه، مرزبندی كنید، مرزها مخلوط [نشود]. مثل مرز جغرافیایی؛ در مرز جغرافیایی شما بین كشور خودتان و كشورهای اطرافتان مرز معین می‌كنید؛ معنای این مرز این نیست كه شما نمی‌روید آنجا، آنها نمی‌آیند اینجا؛ معنای این مرز این است كه هر رفت‌وآمدی منضبط خواهد بود. معلوم باشد كِی می‌رویم، چه كسی می‌رود، چه‌جور می‌رود؛ چه كسی می‌آید، كِی می‌آید، چه‌جور می‌آید، چرا می‌آید؛ مرزبندی در مرزهای جغرافیایی این‌جور است؛ در مرزهای عقیدتی هم همین‌جور است. در همین آیه شریفه، بعد از آنكه خدای متعال این اسوه‌ حسنه را و عمل ابراهیم را بیان می‌فرماید، بعد می‌فرماید: اِلّا قَولَ ابراهیمَ لِاَبیهِ لَاَستَغفِرَنَّ لَك؛ یعنی این مرزبندی، مانع این نیست كه ابراهیم به پدرش بگوید كه من به تو ترحم می‌كنم، برای تو استغفار می‌كنم؛ اینها همه هست. بنابراین معنای مرزبندی این است كه مشخص باشد ما چه كسی هستیم، شما چه كسی هستید.» (بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، 15 اسفند 1392)
 
لذا از این آیه می‌توان نتیجه گرفت که: 
 
ـ در تربيت و تبليغ، ارائه نمونه عينى و عملى و الگو لازم است. 
 
ـ هم انبيا الگو هستند و هم پيروان و تربيت شدگان آن بزرگواران.
 
ـ گذشت زمان، نقش الگوهاى دينى و معنوى را كم رنگ نمى‌كند. حضرت ابراهيم مى‌تواند براى امروز ما الگو باشد.
 
ـ بستگانِ منحرفِ الگوها، دليلى بر ترک آنها نيست.
 
ـ بعضى الگوها نيكو و بعضى زشت هستند. 
 
ـ همگامى، همراهى و هماهنگى فكرى و عملى با رهبران الهى لازم است.
 
ـ  صلابت و صراحت در اظهار برائت از مشركان، يک ارزش است.
 
ـ رونده‌هاى قومى و روابط اجتماعى نبايد مانع اظهار حق شود.
 
ـ محور برائت، شرک و اسباب شرک و دورى از خداست.
 
ـ برائت بايد مكتبى و هدفدار باشد نه انتقامى.
 
ـ جبهه‌گيرى و قاطعيت در برابر كفر و شرک، به توكل، نيايش و توجه به معاد نياز دارد.
 
ـ معناى توكل گوشه‌گيرى و انفعال نيست، بلكه در كنار اعلام برائت صريح و موضع‌گيرى شديد نسبت به مشركان، توكل معنا دارد.   
 
گزارش از مهدی مخبری
انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha