کد خبر: 4217980
تاریخ انتشار : ۰۳ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۰
والدین در مسیر آگاهی/ ۲

مهارت و آگاهی؛ ابزار پیمودن راه دشوار بالندگی فرزندان

هیچ راه آسانی برای بالندگی وجود ندارد؛ برای بهره بردن از هر شرایطی نیازمند مهارت و آگاهی هستیم. اینکه بتوانیم رفتارهای کارآمد در مواجهه با فرزندمان داشته باشیم، اصولی ساده دارد که خواهیم آموخت اما ساده بودن به معنای آسان بودن نیست بلکه نیاز به تلاش و ممارست دارد.

کودک و نوجوانآگاهی تنها جاده یک طرفه‌ای است که امکان دور زدن یا دنده عقب گرفتن و بازگشت به دوران ناآگاهی در آن وجود ندارد. انسان با آگاهی پیوندی دیرین دارد و هر فرد، خواه یا ناخواه به این حس، میل و کشش دارد؛ خاصه آنکه بخواهد فرزندی را به این دنیا بیاورد یا اکنون دارای فرزند یا فرزندانی باشد؛ چراکه در طلب آن است تا با افزایش آگاهی خود و انتقال آن به نسل بعد، آینده‌ای روشن‌تر و شکوفاتر بسازد.  
 
اما جاده آگاهی انتها ندارد؛ هرچه بیشتر بیاموزیم و آگاه‌تر شویم به ناآگاهی‌های خود بیشتر پی‌می‌بریم؛ از همین روی در فرهنگ تاریخی و دینی ما بر «ز گهواره تا گور دانش بجوی» تأکید فراوانی شده است. پرورش فرزند نیز نیازمند دانش است و هرچه آگاهی ما والدین در این حوزه افزایش یابد قطعاً روزگار کم چالش‌تر و فرزندان بالنده‌تری را خواهیم داشت.
 
خبرگزاری ایکنا در راستای رسالت خود مبنی بر آگاهی‌بخشی، مجموعه بسته‌های مشاوره‌ای را منتشر خواهد کرد که درباره «چالش‌های کودکی و نوجوانی» برای مخاطب والدین است و مژگان هوشیار، روانشناس حوزه کودک و نوجوان در این مجموعه هر بار به موضوعی خاص می‌پردازد تا با راهکار‌های کارشناسانه، مسیر والدگری را برای والدین تسهیل کند. در ادامه گفتار دوم با عنوان «مسئولیت خطیر والدگری» را مطالعه می‌کنید.
 
در قسمت قبل انتظاراتمان را از فرزندآوری فهرست کردیم. قبل از انجام هر کاری لازم است هدفمان را از انجام آن کار شفاف کنیم. این شفافیت به ما کمک می‌کند تا از مسیر بالندگی خارج نشویم. گاهی مادر مضطربی را می‌بینیم که دغدغه‌مند تغذیه فرزند خود است و در برابر امتناع کودک از خوردن غذا، بر سرش فریاد می‌زند یا با رفتارهای مخرب دیگری که بعداً به آنها خواهیم پرداخت، کودک را مجبور به خوردن غذا می‌کند.
 
اگر در زمان تغذیه کودک،‌ بر هدفمان که سلامت کودک است متمرکز باشیم، به خود اجازه نخواهیم داد تا به رشد روحی و عاطفی‌ او آسیب برسانیم و آنجاست که به کودک خود اعتماد می‌کنیم و به دنبال دلیل بی‌میلی کودک می‌گردیم.
 
زمانی که با کودک درگیر مسائلی از این قسم می‌شویم، در آن لحظه هدف ما حضور ندارد شاید افکاری نظایر این فکرها توجه ما را به خودش مشغول کرده است که «دیرم شده»، «بچه چاق را همه دوست دارند»، «دخترخاله‌اش چقدر خوب غذا می‌خورد و این هم شانس من است»، «اگر الان به حرفم گوش ندهد فردا باید چه کار کنم؟» «اگر الان از اصرار دست بکشم می‌گویند چه مادر بی‌توجهی است»، «با چه زحمتی صبح زود بیدار شدم و غذا درست کردم» و... افکاری نظایر اینها به ذهن همه ما خطور کرده است؛ وقتی ما از هدف اصلی دور می‌شویم قطعاً یک رفتار ناکارآمد انجام می‌دهیم.

اهمیت دریافت صحیح از وجود شیرین کودک

زمانی که ما در فهرستمان فرزندآوری را به گونه‌ای تعریف کنیم که «بچه زندگی را شیرین می‌کند» این هدف‌گذاری مشکل ندارد؛ اشکال زمانی ایجاد می‌شود که ما دریافت شفافی از «شیرینی» نداریم؛ برای شفاف شدن هدف باید به سؤالاتی از این قسم جواب دهیم که چگونه زندگی من شیرین خواهد شد در حالی که فرد سومی به ما اضافه می‌شود که زمان و مکان نمی‌شناسد و سراسر چالش است؟
 
قطعاً وجود فرزند لحظات خوشی برای ما می‌سازد اما باید بدانیم اگر ما آمادگی و مهارت لازم را نداشته باشیم بعد از مدتی که هیجانات مثبت کمرنگ‌تر شدند، آیا می‌توانم از پس چالش‌ها بر بیایم؟ اگر هنوز یاد نگرفته‌ام چالش‌های زندگی را بپذیرم یا حلشان کنم چگونه این فرزند زندگی من را شیرین خواهد کرد؟ چه مهارت‌هایی لازم است بیاموزم؟ چه کاری می‌توانم برای بهتر شدن شرایط انجام دهم؟
 
اگر رابطه من با همسر از سطح کیفی مناسبی برخوردار نیست، آیا این شرایط مرا به هدفم نزدیک می‌کند؟ اگر از شرایط تربیتی خودم و همسرم رضایت ندارم، آیا می‌دانم تربیت سازنده چیست؟ چطور از تربیت پدر و مادرم رضایت ندارم اما قرار است از همان روش‌ها یا برعکسشان را استفاده کنم؟ و... سؤالاتی از این قسم که مسیر و دشواری‌های آن را برای ما روشن می‌کند.
 
اگر الان فکر کنیم چقدر دشوار است و ذهنمان خسته خواهد شد، بدانیم اگر ما به موضوعات سازنده نپردازیم، ذهن ما خاموش نمی‌شود بلکه به موضوعاتی خواهد پرداخت که به ما کمکی نمی‌کند؛ همانطور که قلب اگر از تپش بیفتد می‌میرد، ذهن هم اگر فکر تولید نکند دچار زوال می‌شود پس چه بهتر است آن را سالم تغذیه کنیم.

راه دشوار بالندگی

باید بدانیم هیچ راه آسانی برای بالندگی وجود ندارد؛ برای بهره بردن از هر شرایطی نیازمند مهارت و آگاهی هستیم. قبل آنکه بچه به‌دنیا بیاید در فکر تهیه وسایلی هستیم که شاید هیچ وقت به کارمان نیاید. چیزی که لازم است بدان توجه داشته باشیم این است که انتخاب خودمان است؛ می‌توانیم الان بگوییم سخت است و انجام ندهیم در عوض در آینده‌ای نه چندان دور در تعارضی با کودک و نوجوان قرار بگیریم که حل کردن آن، اگر قابل حل باشد بسیار هزینه و زمان خواهد برد و به مراتب دشوارتر از رفتارهایی است که کارآمد هستند.
 
اینکه بتوانیم رفتارهای کارآمد داشته باشیم، اصولی ساده دارد که خواهیم آموخت اما ساده بودن به معنای آسان بودن نیست بلکه نیاز به تلاش و ممارست دارد. اگر ما اهل عمل نیستیم تقصیر را بر سر شرایط و تفاوت کودکان امروز نیندازیم. ما منکر تفاوت‌ها نیستیم اما ارزش‌ها و نیازها، ثابت و جهان شمول هستند و جزء به جزء به تمام آنها خواهیم پرداخت.

اهمیت یادگیری آموزه‌های مؤثر در بالندگی

در این مسیر هدف ما بر این است که به چیزهایی فکر کنیم که قبلاً به آنها فکر نکرده‌ایم و پاسخی صحیح به آنها بدهیم. اگر این مهارت را بیاموزیم به چیزهایی می‌پردازیم که در بالندگی ما اثر دارند، کمتر درگیر نوش‌خوارهای ذهنی می‌شویم که دائماً از آنها شکایت داریم.
 
اگر در لیست اهداف من آمده است که «در پیری عصای دست من بشود» از خود می‌پرسم فرزندی که با عشق، عصای پیری پدر و مادرش هست چه ویژگی‌هایی دارد؟ این ویژگی‌ها را چگونه باید کسب کند؟ چه کسی باید این ویژگی‌ها را به او انتقال دهد؟ اگر وظیفه من والد است، آیا این ویژگی‌ها در من نمود دارد؟ اگر من انسانی هستم که نوع‌دوستی و انصاف ندارم داشتن چنین هدفی دور از دسترس است.

ویژگی‌های کودک بالنده و شاد

ما نمی‌توانیم از کودک انتظار رفتاری را داشته باشیم که خودمان انجام نمی‌دهیم. چیزی که بهتر است به آن توجه کنیم هدف ما از کودک بالنده و شاد، کودکی نیست که الزاماً موسیقی می‌داند، المپیادی است، سرآمد است و... کودک ما ممکن است نوازنده باشد اما نتواند از موسیقی لذت ببرد؛ بنابراین کودک بالنده و شاد کودکی است که می‌تواند به صورت سالم در اکثر شرایط لذت ببرد.
 
کودک این توانمندی را دارد تا شرایط دشوار را تاب بیاورد و از تاب‌آوری‌اش لذت ببرد. اگر به کودک لذت بردن طبیعی را بیاموزیم، کودکمان دچار ملال نمی‌شود و در نوجوانی و جوانی به دنبال تفریحات آسیب‌زا نمی‌رود. یاد می‌گیریم مشاهده‌گر خوبی باشیم همانطور که باغبان هر روز گل‌هایش را بررسی می‌کند. هیچگاه باغبان بر این باور نیست که اگر حال گل خوب است، دیگر نیاز به مراقبت ندارد؛ گل خودش به باغبان می‌گوید که آیا شرایطش مناسب است یا نیست. اگر گلی گل‌دهی نداشته باشد یا سرحال نباشد، باغبان توجه‌اش را معطوف به عملکرد خود و شرایط می‌کند و منتظر نمی‌ماند تا به خودی خود مشکل حل شود.

باغبانی، بهترین تمثیل نقش همسری و والدینی

گل بهترین تمثیل برای نقش همسری و والدینی است؛ اگر رابطه ما خوب جلو نمی‌رود یا فرزندمان سرزنده نیست (بعداً به ویژگی‌های انسان و زندگی سرزنده خواهیم پرداخت) مسئولیت رفتارمان را به عهده بگیریم و قبل از آنکه گلمان کاملاً پژمرده شود به آن توجه کنیم چراکه اگر گلی خشک شود، بهترین آبیاری‌ها و تقویت کننده‌ها دیگر کمکی به آن نخواهد کرد.
 
چیزی که امروز ما به عنوان والد درگیر آن هستیم و ما را به ناکجاآباد می‌برد، درگیر امکانات شدن است. اگر گلی که نیاز به نور دارد را در محیطی قرار دهیم که نور لازم را نداشته باشد، قطعاً اگر بهترین کودها را هم بدهیم، رشد نخواهد کرد و از بین خواهد رفت.

اهمیت آموزش ارزش‌ها به فرزندان

آنچه وظیفه ماست که به عنوان والد به کودکان آموزش دهیم، آموزش ارزش‌هاست. اگر ما به کودکمان عزت‌نفس، اعتماد به نفس، تاب‌آوری، انسانیت و... بیاموزیم و در کنارش توانمندی‌های درونی، امکانات مکفی در اختیارش قرار دهیم؛ کودک ما با توجه به قابلیت‌های درونی و امکانات بیرونی، فرصت و امکانات جدید به دست خواهد آورد. قابلیت‌های درونی همان نوری است که لازمه رشد است و امکانات همان کود و تقویت کننده‌ای است که به رشد کمک می‌کند. تقویت کننده‌ها به شرط آنکه مقدار کافی و متناسب با گیاه داشته باشند، به رشد کمک می‌کند.
 
مفصلاً به تک تک این موضوعات در طی جلسات خواهیم پرداخت و کنار هم حرکت خواهیم کرد. جای نگرانی نیست؛ هدف ما شفاف‌سازی و کاربردی کردن مطالبی است که دائماً می‌شنویم. با توجه به مطالب گفته شده اهدافتان را بررسی کنید؛ اگر هدف جدیدی دارید، بنویسید و اگر متوجه شده‌اید که این هدف ممکن نیست، با شهامت کامل آن را خط بزنید؛ ما یاد می‌گیریم شجاعانه مسیر را انتخاب کنیم.
 
محمدسجاد محمدیان
انتهای پیام
captcha