کد خبر: 4220554
تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۴
حجت‌الاسلام نعیمیان توضیح داد؛

برائت از مشرکین باید گفتمانی و جهانی باشد

استاد حوزه علمیه ضمن بررسی شبکه معنایی «برائت» در قرآن کریم تصریح کرد: برائت را در نگاه تمدنی ببینیم؛ درست است که ما نباید نسبت به کفار محبت و ارتباط داشته باشیم ولی باید ارتباط تمدنی مثل خرید و فروش و تهیه ابزار و آلات داشته باشیم، در عین حال باید برائت‌مان هم تمدنی باشد.

به گزارش ایکنا، نشست «حج و برائت از مشرکین از دیدگاه سیاسی اجتماعی» با سخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمین ذبیح‌الله نعیمیان؛ مدیر موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع)، امروز 20 خرداد در پژوهشگاه مطالعات تقریبی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

بحث برائت باید مثل موضوعات دیگر به صورت شبکه‌ای بررسی شود و به صورت منظومه‌وار به یکسری مسائل نگاه کنیم و چند بحث را با هم در نظر بگیریم. باید ببینیم در نگاه شبکه‌ای به ویژه با نگاه قرآنی برائت در خدمت چیست. در سوره توبه دو سه بار بحث برائت تکرار شده است. از جمله در آیه اول می‌فرماید: «بَرَائةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ». جلوتر دوباره می‌فرماید: «أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ». دوباره در اواخر سوره از جانب حضرت ابراهیم ذکر برائت می‌شود: «وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ». ما از مفهوم برائت یک معنای ظاهری می‌فهمیم که ابراز تبری از مخالفین و مشرکین و دشمنان خدا است ولی اگر نگاه شبکه‌ای داشته باشیم باید مفهوم ولایت را هم وسط بیاوریم.

سوره برائت و مائده از حیث نزول دو سوره آخر قرآن هستند. در سوره برائت خدا بحث منافقین را مطرح می‌کند و می‌فرماید منافقین با هم ارتباط جدی دارند. بعد آنها را نکوهش می‌کند، توصیه‌هایی می‌کند و تهدیدات دنیوی و اخروی برای منافقین دارد. در مجموع در این سوره ترکیبی از مباحث و موضع‌گیری‌های مختلف بیان می‌شود. بنابراین خدای متعال یک مجموع ارتباطاتی در سوره توبه تعریف می‌کند و بعد دعوت به مرزگذاری می‌کند و می‌فرماید شما باید مرز خودتان را از کفار و منافقین مشخص کنید و با آنها مجاهده کنید.

 

چرا سوره با «بسم الله» شروع نمی‌شود؟

این سوره با «بسم الله الرحمن الرحیم» شروع نشده است. بسم الله یعنی به نام خدایی که رحمن و رحیم است. خداوند از اواسط قرآن اسم «رحمن» را برجسته می‌کند و مدام این واژه را تکرار می‌کند تا سوره الرحمن که مدام این کلمه تکرار می‌شود. در یکی از سوره‌ها خداوند از قول مشرکین نقل می‌کند که آنها می‌پرسند معنای رحمن چیست؛ گویی اینها با این واژه مشکل دارند. از مجموع آیات اینطور می‌فهمم که در صدر اسلام اسم رحمن برجسته نبوده و خدا دارد این اسم را به میدان می‌آورد. لذا وقتی این صفت در آخر کار نزول قرآن ذکر نمی‌شود یک مسئله مهم است. 

برائت یک سطح داخلی دارد و از دل شروع می‌شود تا آخرین مرتبه که برائت قتالی و کشتن است. لذا خدا در این سوره دستور قتال می‌دهد ولی می‌فرماید اگر توبه کردند کاری با آنها نداشته باشید چون خدا غفار و رحیم است و در اینجا بر رحمت خدا تاکید می‌شود. پس درست است که دستور به برائت قتالی است ولی خداوند می‌فرماید اگر به راه آمدند، با آنها کاری نداشته باشید، اینها در واقع اخوان شما هستند. پس ما باید برائت را در شبکه نظام مفاهیم در نظر بگیریم و توجه داشته باشیم که این تهدیدات مقدمه بازگرداندن کفار به ایمان است و از این طرف خدا نسبت به ما نیز توصیه به تقوا دارد. 

این مقاتله بزرگترین مرزگذاری است هرچند قرآن مرز را ثابت نمی‌بیند و اگر مقدمات ایمان فراهم شود، این مرز برداشته می‌شود. در عین حال خدا بیان می‌فرماید برخی از اینها کوتاه نمی‌آیند. در ادامه سوره بحث‌های تبیینی دارد و کلیدواژه ظالمین را چندبار تکرار می‌کند و در مورد کسانی که منافق هستند تعبیر ظلم به کار می‌رود. در سوره مائده ما یک سه گانه داریم و قرآن می‌فرماید اگر کسانی به حکم الله تن ندهند و بما انزل الله حکم ندهد کافر و فاسق و ظالم هستند.

اگر بخواهیم وضعیت‌شناسی کنیم و واقع‌بین باشیم همیشه باید احتمال بدهیم بلکه قطع داشته باشیم خیلی جاها از طرف دشمنان نفوذی هست، رخنه هست. در اینجا چند دایره مطرح می‌شود یک دایره کسانی که میل به آن طرف دارند، یک دایره کسانی که میل ندارند ولی ترس بر آنها غالب است، یک گروه هم طمع دارند، یک گروه هم ارتباط مستقیم دارند که دنبال فتنه هستند. بنابراین باید مرزشناسی انجام شود و احساس کنیم خطری هست لذا مرزهای اعتقادی، سیاسی و امنیتی داشته باشیم. 

 

موانع تحقق برائت چیست؟

این موضوع که مشرکین از ما جدا هستند روشن است ولی منافقین طوری عمل می‌کنند که کسی جرئت نکند بگوید در جامعه ما منافق وجود دارد. الآن در جامعه صحبت از نفاق کنید به شما حمله نمی‌شود؟ منافق یک نشانه‌هایی دارد، یک اوصافی دارد که قابل شناسایی است ولی گاهی خود مومنین افزون بر اینکه بدبینی ندارند، خوشبینی هم پیدا می‌کنند. در اینجا خداوند می‌فرماید یک عده هستند که از شما نیستند ولی در اندرون شما هستند و قیافه حق به جانب و دینی دارند. اگر بخواهیم برائت محقق شود یک موانعی دارد از جمله اینکه منافقین خودشان را به شما می‌چسبانند.

آیا برائت فقط یک اقدام فردی است؟ اگر ما با هم جمع شویم اعلام برائت کنیم کافی است؟ اگر بخواهد فکر تولید شود زمینه‌شناسی می‌خواهد و باید در فضای خاصی عقلانیت منسجم حاصل شود تا در اقدام علمی بروز کند. یکی از زمینه‌ها باید این باشد که مومنین ولی یکدیگر باشند. ولی چکار کنند؟ تامین و دستیابی به اهداف بالا و دست زدن به اقدامات راهبردی. اگر بخواهد برائت شکل بگیرد تا راهبرد مشترک نداشته باشیم امکان ندارد. مهمترین اقدام مشترک این است که زمینه را فراهم کنیم و به مرحله «المومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض» برسیم و در گام دوم باید گفتمان‌سازی کنیم. 

حال سراغ سوره مائده برویم؛ شبکه واژگان مربوط به «ولی» خیلی عجیب است. یک نکته از جهت معنایی عرض کنم و آن اینکه ما دچار بدفهمی جمعی درباره مفهوم «ولی» هستیم. می‌گویند ولایت یعنی سرپرستی. در ترجمه قرآن و زیارات ولی را به معنی دوستی ترجمه می‌کنند. ولایت در مقابل برائت نوعی مفهوم تابعیت را تداعی می‌کند. ما آیات زیادی داریم که می‌فرماید کفار را ولی خود قرار ندهید. لذا در سوره مائده این مفهوم برجسته می‌شود و تاکید می‌شود یهود و نصارا را اولیا نگیرید. مگر در آن زمان ما چقدر نصارا داشتیم که آیه می‌فرماید اینها را اولیا خود قرار ندهید؟ 

سخن قرآن این است که یهود و نصارا هم‌پیوند و هم‌بسته هم هستند و یکی هستند. اگر کسی تبعیت آنها را بپذیرد و با آنها هم‌بند و هم‌پیوند بشود و تولی آنها را بپذیرد، از آنها است و میان آنها مرزی نیست. این تولی در برابر برائت است. در مقابل، قرآن می‌فرماید که ما یک ولی داریم که خداست، یک ولی که پیامبر(ص) است و برخی مومنین خاص. اگر عموم جامعه با خدا و رسول(ص) و مومنین خاص تولی پیدا کنند به حزب الله می‌رسند که خدا برای حزب الله وعده غلبه می‌دهد. 

برائت را در نگاه تمدنی ببینیم؛ درست است که ما نباید نسبت به کفار محبت و ارتباط داشته باشیم ولی باید ارتباط تمدنی مثل خرید و فروش و تهیه ابزار و آلات داشته باشیم، در عین حال باید برائتمان هم تمدنی باشد چون مرزهای شنیدن برداشته شده است. چیزی که اینجا می‌شنویم چیزی است که در بلاد کفر تولید می‌شود و منتقل می‌شود. گفتمان‌سازی آنها جهانی است پس برائت ما هم باید گفتمانی و جهانی باشد. 

 

 

انتهای پیام
captcha