به گزارش ایکنا، نشست «دلالتهای حکمرانی سخنان امام حسین(ع)» با سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین نجف لکزایی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، امروز 20 تیر در محل پژوهشگاه برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
مهمترین خروجی حکمرانی در همه نظریهها حل مشکلات مردم و ارائه خدمات و کمک به مردم است یعنی وقتی از حکمرانی صحبت میکنیم از هماهنگی مجموعه تلاشها توسط همه ذینفعان برای اینکه مشکلی حل شود و خدمتی به مردم و جامعه اتفاق بیفتد صحبت میکنیم. بنابراین هدف حکمرانی این است که مشکلات مردم حل شود و گرفتاریهای مردم کاسته شود.
ما میخواهیم ادعایی مطرح کنیم و آن اینکه زمانی حکمرانی این خروجی را میتواند داشته باشد که کسانی که در این مسیر گام برمیدارند از خودخواهی و خودپرستی و خودشیفتگی و تبعیت از هواهای نفسانی گذشته باشند یعنی هر چقدر فرد الهیتر باشد، خداخواهتر باشد، مومنتر باشد، خیرخواه شده باشد و ایثارگرتر شده باشد میتواند به حل مشکلات مردم بیندیشد. کسی که آمادگی داشته باشد از مال و جان خودش بگذرد، این فرد میتواند دغدغه کمک به مردم و نجات مردم را داشته باشد تا به آنها کمک کند در این سفری که در پیش داریم مسیر را به درستی طی کنیم.
اگر کسی خودش را مقیم این دنیا بداند سعی میکند برای خودش امکانات فراهم کند. چه دلیلی دارد به دیگران خدمت کند مگر اینکه در قبال خدمتی که به دیگران میکند سودی به او برسد. مثلا یک شرکت خدماتی ممکن است مشوقهایی در نظر بگیرد ولی این مشوقها به این جهت است که مشتریان بیشتری جلب کند. همین را در فضای حکمرانی در نظر بگیرید. کسی که دارد تلاش میکند به مردم خدمت کند و خروجی کنشهایش خدمت به مردم باشد رویکردش چیست؟ اگر رویکردش این است نفع دنیوی در اختیار خودش قرار بگیرد مادامی که آن نفع باشد آن همراهی را دارد ولی اگر آن نفع به او نرسید، همراهی نخواهد کرد. بنابراین فقط در تفکر دینی است که به انسانها توجه میشود قطع نظر از دین و ایمانشان و رهبران الهی میخواهند دست انسانها را بگیرند نه به خاطر نفع مادی بلکه به خاطر خدا. در غیر مسیر توحید ما این را سراغ نداریم و اگر کسی خدمتی میکند میخواهد یک چیزی برای خودش به دست بیاورد.
ما میخواهیم این مسئله را در سیره امام حسین(ع) نشان دهیم؛ وقتی ایشان در مسیر کربلا قرار گرفتند حر جلوی حضرت را میگیرد. در تاریخ آمده وقتی حر جلوی حضرت را گرفت حضرت متوجه شد اینها تشنه هستند. لذا فرمود به اینها آب بدهید و به همهشان آب دادند. حر برای چه آمده بود؟ آمده بود حرکت امام را متوقف کند. امام روی چه حسابی میفرمایند به اینها آب بدهید؟ این رفتار از چه برمیخیزد؟ این یک اقدام استثنایی نبود، یک رهبر الهی همیشه همین کار را میکند. در نبرد صفین هم شما این اقدام را مشاهده میکنید. معاویه جلوی آب را میگیرد ولی امام آب را آزاد میکند تا سپاه معاویه هم از آن استفاده کنند. حضرت یوسف در زندان بود ولی آنجا هم به فرموده قرآن اهل احسان بود. به چه کسانی احسان میکرد؟ به کسانی که مشرک بودند. ذات حرکت توحیدی این است که انسان غمخوار مردم است، دلسوز مردم است ولی به خاطر خدا.
امام در مواجههای که با حر و سپاهیانش دارد سه صحبت دارد؛ محور بحث امام در این سه صحبت این است که مردم کوفه مرا دعوت کردند، اگر از دعوتتان برگشتید من برمیگردم. اینجا بحث تعطیلی مبارزه نیست چون اگر حضرت در پی قیام بود از مدینه هجرت نمیکرد چون آن زمان هنوز دعوت کوفیان مطرح نشده بود. اصلا خود قیام حضرت برای خدمت به مردم است، برای نجات مردم است. اصلا بالاترین خدمت به مردم همین است که آنها را از دست طاغوت نجات دهید، از دست شرک نجات دهید یعنی نجات مردم فقط مادی نیست، معنوی هم هست هرچند رهبران الهی به جنبههای مادی هم توجه دارند.
حضرت در سخنرانی که بعد از نماز داشتند فرمودند من به خاطر نامههای شما آمدم، شما در نامهها نوشتید ما امام نداریم، اگر روی حرفتان هستید تابع من شوید، اگر سر حرفتان نیستید من به جایی برمیگردم که از آنجا آمدم. در تاریخ نیامده که حر یا لشکریان حر بعد از این سخن حضرت چیزی گفته باشند. دوباره حضرت بعد از نماز عصر فرمودند ای مردم، اگر تقوای الهی داشته باشید و حق را برای اهلش به رسمیت بشناسید، این مورد رضایت خدا است و ما به امامت سزاوارتر از مدعیان بنیامیه هستیم، اینهایی که حرکتشان بر اساس ظلم و عدوان است. بنابراین دو نوع حکمرانی وجود دارد؛ یک روش این است که بر شما ظلم و ستم میشود، یک روش هم روش ما اهل بیت(ع) است که روش ظلم و ستم نیست.
وقتی حضرت مرزبندیها را روشن کردند در تاریخ آمده است گفتوگویی بین امام و حر صورت میگیرد. حر میگوید ما با تو نیستیم و تو نمیتوانی حرکتت را ادامه بدهی، اگر حرف مرا گوش ندهی تو را خواهم کشت. امام در پاسخ فرمودند آیا مرا از مرگ میترسانی، سپس شعری خوانند مبنی بر اینکه اگر کشته شدن در راه حق باشد، ترسی از مرگ نیست.
حضرت یک سخنرانی دیگر هم برای حر و سربازانش داشتند. در اینجا انگیزههای قیام بیشتر توضیح داده شده است. حضرت فرمودند: ای مردم رسول خدا(ص) فرموده است کسی که فرمانروای جائری را ببیند که حلال خدا را حرام کرده و حرام خدا را حلال کرده است و عهد خودش را با خدا و مردم شکسته است و با سنت پیامبر(ص) مخالفت میکند و هیچ اقدامی نکند، خدا او را همان جایی میبرد که آن حاکم جائر را میبرد. این فرمایشی که حضرت از رسول مکرم(ص) نقل میکند مبنای حکمرانی ایمانی است، مبنای مسئولیت عموم مومنین است یعنی اگر کسی ادعای اسلام و ایمان دارد باید در قبال دیگران احساس مسئولیت کند.
انتهای پیام