«حقالناس» مهمترین و پربسامدترین موضوع در دین اسلام است تا جایی که طولانیترین آیه قرآن(سوره بقره آیه ۲۸۲) نیز به همین موضوع اختصاص دارد و امیرالمؤمنین امام علی(ع) نیز میفرمایند «خدای متعال رعایت حقوق بندگانش را مقدمهای بر رعایت حقوق خودش قرار داده است.»
اوج تجلیگاه توجه به حقالناس در مکتب اسلام و اهلبیت(ع) را میتوان در شب عاشورا مشاهده کرد؛ هنگامی که امام حسین(ع) شرط پیکار با ظلم و همراهی با خود را بدهکار نبودن گذاشت و بیعت خود را از افرادی که حقی بر گردن دارند برداشت چراکه پرداخت حق مردم را مقدم بر حضور در جهاد با طاغوت میدانستند.
همین رویداد مهم و درسآموز از واقعه کربلا سبب شد تا ایکنا در ماه محرم امسال به موضوع مهم «حقالناس» بپردازد و بخشهایی از کتاب «حقالناس، ارتباط متقابل حقوق مردم و اخلاق اسلامی»، نوشته آیتاللهالعظمی مظاهری را به نظر مخاطبان خود برساند که در ادامه مشروح بخش یازدهم با موضوع «حقالناس به اعتبار دین و مذهب افراد» را میخوانید.
حقالناس به اعتبار دین و مذهب افراد جامعه نیز قابل تقسیمبندی است. در این تقسیم، حقوق شیعیان حقوق سایر مسلمانها و نیز حقوق غیرمسلمانها و پیروان سایر مذاهب اسلامی بررسی و طبقهبندی میشود.
اهلبیت(ع) در روایات فراوانی حقوق شیعیان را با عباراتی نظیر «حق المؤمن» یا حق «أخيك» تبیین فرمودهاند. گاهی نیز با اشاره میفرمایند «هُوَ عَلَى مِثْلِ مَا أَنْتَ عَلَيْهِ» یعنی آنکه که عقیدهای مثل عقیده تو دارد. در این روایات، معمولاً بر ضرورت ایثار و ازخودگذشتگی برای شیعیان، دستگیری از آنها و نیز دفاع از آبرو، ناموس و اموالشان به عنوان حق آنها تأکید فراوانی شده است.
این حقوق بنابر آنچه امام صادق(ع) به یکی از یاران خویش فرمودند، هفتاد حق است اما آن حضرت با توجه به میزان تحمل شیعیان، متذکر بیش از هفت حق نشدهاند که از آن جمله است رسیدگی به برادر شیعه از نظر خوراک و پوشاک، راهنمایی او، پوشاندن عیوب و نگهداری اسرارش، دفاع از وی با زبان، خدمت شبانهروزی به او در جهت رفع حوائج و نیازهایش و مهمتر از همه اینکه «تُحِبُّ لَهُ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِک»؛ آنچه برای خودت دوست دارد برای او نیز بخواهد. سپس امام صادق(ع) فرمودند هر کس چنین کند، ولایت خود را به ولایت ما و ولایت ما را به ولایت خدای عزوجل رسانده است.
ابان بن تغلب که از راویان معتبر احادیث و یکی از علمای بزرگ اسلام است نقل میکند در محضر امام صادق(ع) مشغول طواف خانه خدا بودم مردی از اصحاب حاجتی داشت و از من درخواست کرد که همراه او بروم من خوش نداشتم که امام را رها کنم و با او بروم. او برای مرتبه دوم در بین طواف به من اشاره کرد. امام صادق(ع) او را دیدند به من فرمودند او تو را صدا میزند؟ عرض کردم: آری فرمودند کیست؟ گفتم مردی از اصحاب ماست فرمودند شیعه است؟ عرض کردم آری، فرمودند به نزد او برو؛ عرض کردم طواف را بشکنم؟ فرمودند آری، گفتم اگر چه طواف واجب باشد؟ فرمودند آری.
ابان میگوید طواف را شکستم و درخواست او را اجابت کردم. سپس خدمت امام برگشتم و پرسیدم حق مؤمن بر مؤمن چیست؟ فرمودند ای ابان این موضوع را رها کن و راجع به آن سؤال نپرس عرض کردم فدای شما شوم، چرا؟ و چندین مرتبه با اصرار از ایشان خواهش کردم تا حقوق مؤمن را برای من بیان کنند.
آنگاه امام فرمودند آیا نیمی از اموالت را به برادر شیعه خود میدهی؟ سپس به من نگاه کردند و دیدند حالت خاصی به من دست داد بعد فرمودند ای ابان مگر نمیدانی که خداوند عزوجل کسانی را که ایثار میکنند و دیگران را بر خود ترجیح میدهند، یاد فرموده است؟ عرض کردم بله؛ اشاره امام صادق(ع) به این آیه شریفه است «وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ» ابان میگوید امام صادق(ع) فرمودند آگاه باش که وقتی نصف اموالت را به او بدهی او را بر خود ترجیح ندادهای بلکه او را با خودت برابر دانستهای، ترجیح او بر تو زمانی است که همه اموالت را به وی بدهی.
طبق روایت دیگری امام صادق(ع) در پاسخ به کسی که از حق مؤمن بر مؤمن سؤال کرد فرمودند از جمله آن حقوق دوست داشتن قلبی و مواسات مالی است و اینکه به جای او از خانوادهاش سرپرستی کند در برابر ظلم ظالم او را یاری کند در غیابش اگر سهم و نصیبی دارد برای او بگیرد بعد از فوت قبرش را زیارت کند به او ستم نکند، با وی غش نکند، خیانت نورزد، رهایش نکند او را تکذیب نکند در حضور دیگران به او اف نگوید و او را متهم نسازد که ایمان در دلش مانند نمک در آب حل خواهد شد.
انتهای پیام